نسخه چاپی

گپ‌وگفت با افسانه بایگان كه در این شب‌ها سریال باخانمان را از شبكه ۳ در حال پخش دارد

ارزش‌هایم بر همه‌چیز مقدم است

عکس خبري -ارزش‌هايم بر همه‌چيز مقدم است

در جاهای گوناگون و در سنین مختلف می‌توانستم حضور چشمگیرتری در این عرصه داشته باشم اما به دلیل حفظ ارزش‌هایم و جهان‌بینی‌ای كه نسبت به زندگی دارم از انجام آن كارها خودداری كردم. چون ارزش‌هایی كه در زندگی دارم بر هر چیز مقدم‌تر است.


ساناز قنبری- افسانه بایگان ۲۶ دی، ۵۹ساله شد. او چه در زمان درخشش در سینما به عنوان ستاره‌ای نوظهور و چه امروز به عنوان یکی از پیشکسوتان بازیگری ایران، از ادا و اصول دوری جسته و فارغ از هر هیاهو، شو و جلب توجه کردنی، خودش است. خودی که عاشق هنر بازیگری و جان بخشیدن به شخصیت‌هاست. بایگان این شب‌ها سریال «باخانمان» به کارگردانی برزو نیک‌نژاد و تهیه‌کنندگی زینب تقوایی را از شبکه سه سیما در حال پخش دارد. با این بازیگر در جام‌ جم گپ مفصلی زدیم.



کارنامه حرفه‌ای شما موید این نکته است که در انتخاب‌هایتان بسیار حساس هستید. آخرین اثر شما در تلویزیون سریال روزهای بی‌قراری بود و حالا بعد از دو سریال باخانمان را روی آنتن دارید. چه عاملی باعث شد در این سریال بازی کنید؟

در انتخاب‌هایم، کیفیت فیلمنامه همیشه حرف اول را می‌زند. در این سریال، زمانی‌که فیلمنامه را برای مطالعه به من دادند، نقشم را دوست داشتم؛ چرا که تا به امروز نمونه این نقش را در کارهای کمدی و طنز بازی نکرده‌بودم. تیم سازنده این سریال همگی از بهترین‌ها هستند. آقای نیک‌نژاد در سمت کارگردان، خانم زینب تقوایی به عنوان تهیه‌کننده و دیگر دوستان که نامشان در عوامل این سریال بود، همه خبر از کاری حرفه‌ای و خوش‌ساخت‌می‌داد.



شما از جمله معدود بازیگران زن هستید که اگرچه در درام‌های اجتماعی و ملودرام‌های عاشقانه دهه ۶۰ به شهرت رسیدید اما با ریسک‌پذیری بالا و کنار زدن ملاحظاتی، کمدی‌های موفقی مثل «مرد عوضی» را هم تجربه کردید. این قدرت ریسک‌پذیری در سینما و تلویزیون را چطور به‌دست‌ آوردید؟


بازیگری برای من جدی است و نسبت به حاشیه‌های این حرفه یا این‌که اگر فلان نقش را بازی کنم در جامعه چگونه دیده می‌شوم، هیچ مساله‌ای ندارم. اگر نقشی برایم جذاب باشد علاقه‌مندم که چالشی جدید داشته‌باشم و تا به امروز بارها این کار را انجام دادم. انواع و اقسام نقش‌ها را در ژانرهای مختلف بازی کردم و ریسک‌پذیری در هر نقش برایم نوعی تولد است. چه لذتی دارد اگر مدام نقشی را که قبلا در آن موفق بوده‌ام تکرار کنم؟ چالش‌های بازیگری برایم زیباست و اگر صدها بار دیگر موقعیتش برایم پیش بیاید همین کار را انجام می‌دهم. البته این ریسک بسیار هم خطرناک است.


ریسکی که معمولا بازیگران خانم از انجام آن طفره می‌روند!

بله و دیده‌ام بازیگرانی که ریسک کرده و زمین هم خورده‌اند اما همان‌طور که گفتم برای من تجربه یک چالش و یک ماجرای جدید جذابیت دارد. نه‌تنها در بازیگری بلکه در هر هنری، آنچه مهم است لحظه خلق اثر است. حالا این‌که بعد از آن چه اتفاقی می‌افتد و چه حواشی‌ای به‌خصوص در فضای مجازی به‌وجود می‌آورد به‌شخصه برایم اصلا مهم نیست. وقتی خودم در لحظه خلق یک اثر آن را باور می‌کنم و از آن لذت بردم، مردم هم آن را باور می‌کنند و از آن لذت‌می‌برند.



برگردیم به سریال باخانمان؛ معمولا نوشته‌های امیر برادران واجد نوعی فانتزی در دل رئال هستند و در مقابل برزو نیک‌نژاد (کارگردان) بیشتر تمایل به کمدی‌های اجتماعی و واقع‌گرایانه دارد. برای شکل‌گیری خروجی مناسب، شما به عنوان بازیگر چطور بین این دو مساله تعادل ایجاد کردید؟


به نکته خوبی اشاره کردید. بازیگر در مواجهه با این دو دیدگاه، کاملا باید مراقب باشد که نقش حالت کاریکاتور به خود نگیرد و در کمدی سخیف گرفتار نشود. به نوعی مثل بازی آکروبات، باید تعادل را حفظ کند که به ورطه لولک و بولک نیفتد و بیننده آن را باور کند. در این زمینه متن فیلمنامه و راهنمایی‌های کارگردان هم خیلی مهم است. خود فیلمنامه به بازیگر می‌گوید که این کمدی از چه ابزارهایی برای خنداندن مخاطب بهره می‌گیرد و کارگردان هم با راهنمایی‌هایش می‌تواند بازیگر را به‌درستی هدایت‌کند.


شما در ایفای نقش‌های کمدی همیشه نوعی اقتدار، کاریزما و نفوذ زنانه همراه با خودتان دارید؛ از جمله همین نقش اخیرتان در سریال باخانمان. این ویژگی چقدر برآمده از شخصیت فردی خودتان است و چقدر به خود پروژه و متن برمی‌گردد؟

این یک حقیقت است که هر بازیگری با توجه به دلایل مختلف فردی و محیطی یک نقش را به نوعی ایفا می‌کند و از نظر من تجربه در این میان بسیار مهم است. قطعا اگر بازیگر دیگری نقش من را در باخانمان به عهده داشت به طور غریزی، با شکل و شمایل دیگری آن را اجرا می‌کرد.



مهری در باخانمان به نظر رفتاری دووجهی دارد؛ مادری دلسوز برای دخترش و مادرزن آینده‌ای با بدجنسی‌های بامزه‌گونه که کمی شیطنت هم قاطی رفتارش هست. چطور به این نوسان منطقی و باورپذیر در نقش رسیدید تا در تضاد با فضای کمدی سریال هم نباشد؟

نقش مهری شناسنامه‌دار است. وقتی که شناسنامه این شخصیت را می‌دانید، قدم به قدم که جلو می‌روید، چرایی تمام رفتارهایش را هم پیدا می‌کنید و متوجه می‌شوید که بی‌خود و بی‌جهت نیست که مهری مخالف ازدواج دخترش با پسرعمویش است و ترجیح می‌دهد برادرزاده خودش دامادش شود.



با توجه به این‌که خودتان یک پسر دارید، به نظرتان سختی‌های دختر داشتن بیشتر است یا پسر داشتن؟

فرقی نمی‌کند. هرکدام حال و هوای خودش را دارد و الان که نقش مادر یک دختر دم بخت را در این سریال دارم به نظرم تجربه جذابی است.

قصه تقابل یا مواجهه و مصاحبت فقیر و غنی جزو قدیمی‌ترین الگوهای قصه‌گویی است. به نظر شما سریال باخانمان چقدر در برداشت از این محتوا متفاوت بوده و تا چه اندازه در این‌باره موفق عمل کرده؟
کلیشه که همان کلیشه قدیمی داستان‌های کهن ماست که بارها در فیلم‌ها و سریال‌های جهان گفته شده و از این به بعد هم گفته خواهد شد، منتها هرکسی با جهان‌بینی خودش آن را به تصویر می‌کشد. باخانمان هم با نگاه آقای نیک‌نژاد، مصاحبت فقیر و غنی را همراه با لحظاتی خوب و تازه پیش‌روی مخاطب قرار می‌دهد.


پیش‌بینی‌تان از بازخورد مخاطبان این سریال چیست؟


در تمام سریال‌ها شاهد فراز و فرودهایی در بعضی بخش‌های آن هستیم اما در مجموع باخانمان کار قابل‌دفاعی است. این سریال عمیق‌تر از کمدی‌های بزن و بکوب است و از آنجا که به‌خصوص در سال‌های اخیر مردم به تماشای کمدی سطحی عادت کرده‌اند، این کار مخاطبان خاص خودش را دارد که البته با بازخوردهایی که تا امروز داشته به نتایج خوبی هم منجر خواهد شد.



در بخش ابتدایی گفت‌وگو به حواشی فضای مجازی اشاره کردید؛ یاد سریال «دل» به کارگردانی منوچهر هادی افتادیم که به‌تازگی پخش آن از شبکه نمایش خانگی به اتمام رسید و حواشی و انتقادات زیادی را در فضای مجازی به همراه داشت. این تجربه با تمام فراز و نشیب‌هایش شما را در قبول پیشنهاد جدید در حوزه شبکه نمایش خانگی مردد نکرده‌است؟

دل، اولین سریالی بود که در شبکه نمایش خانگی کار کردم و باید یادآوری کنم برخی مسائل از دست تمام عوامل یک پروژه غیر از کارگردان و تهیه‌کننده خارج است. من به عنوان بازیگر در این مجموعه برای بازی در یک سریال ۲۸قسمتی جذاب و در نقشی که دوست داشتم قرارداد بسته بودم و بعد در کمال ناباوری ۲۸قسمت شد ۴۰‌قسمت! این ناباوری نه تنها برای من، بلکه برای تمام بازیگران این مجموعه هم بود و مسلما وقتی ۱۲قسمت به یک سریال خوب با بافت دراماتیکی درست اضافه شود، کار زمین می‌خورد. تا به حال در طول دوران بازیگریم با چنین موردی مواجه نشده بودم و تجربه خوشایندی هم نبود. با وجود این در همین حدی هم که مردم آن را دیدند جای شکر دارد.



پس ابتدا متن فیلمنامه دل را تمام و کمال در اختیار شما قرار ندادند؟

نه، اصلا. معمولا متن یک سریال را تا قسمت شش‌هفت که نوشتند در اختیار بازیگر قرار می‌دهند و ادامه سریال طی کار نوشته می‌شود. ممکن است در ادامه کار به سمت و سویی برود که مورد پسند بازیگر نباشد اما دیگر از دست بازیگر کاری ساخته نیست. یک بازیگر روی همان تعداد قسمت‌های اولیه که خوانده، می‌تواند در مورد بازی در سریال تصمیم بگیرد و متاسفانه به هیچ صورتی این مساله اصلاح نمی‌شود که برای ساخت یک سریال ابتدا تمام فیلمنامه نوشته شود و بعد بقیه مسائل آن هماهنگ‌شود.


با توجه به اینکه چند روز گذشته (۲۶ دی) تولدتان بود، چه ارزیابی از کارنامه هنری تان دارید و آرزوی تان چیست؟

افسانه بایگان در پاسخ به این سوال که با توجه به این‌که ۲۶دی تولدتان بود، چه ارزیابی از کارنامه هنری‌تان دارید و آرزوی‌تان چیست، می‌گوید: با تمام فراز و نشیب‌هایی که در حرفه‌ام دیده‌ام اما از آن راضی هستم. در جاهای گوناگون و در سنین مختلف می‌توانستم حضور چشمگیرتری در این عرصه داشته باشم اما به دلیل حفظ ارزش‌هایم و جهان‌بینی‌ای که نسبت به زندگی دارم از انجام آن کارها خودداری کردم. چون ارزش‌هایی که در زندگی دارم بر هر چیز مقدم‌تر است. کاملا خودخواسته همیشه در سایه، آهسته و پیوسته حرکت کرده‌ام و هر روز که می‌گذرد بیش از پیش به درستی راهی که رفتم، ایمان می‌آورم. امروز وقتی به پشت سرم نگاه می‌کنم، با خودم می‌گویم؛ «درست رفتی افسانه».
منبع: جام جم انلاین

۱۳۹۹/۱۰/۳۰

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...