نسخه چاپی

كاسه چه‌كنم چه‌كنم اپوزیسیون در انتخابات

به گزارش نما، کیهان در ویژه های خود نوشت:

اپوزيسيون در انتخابات 92 هم كاسه چه كنم چه كنم دست مي گيرد

يك روزنامه نگار زنجيره اي و متواري در گزارشي تأكيد كرد اپوزيسيون جمهوري اسلامي پايگاه قابل توجهي ندارد و به خيال پردازي و توهم رو كرده است.

«آرش-ب» در اين گزارش تحليلي خاطر نشان كرد: نيروهاي اپوزيسيون عملا پايگاه اجتماعي قابل توجهي ندارند. البته نبايد فراموش كرد كه درپيش گرفتن تاكتيك هاي خيال پردازانه و مبتني بر توهم و آنچه كه مايل به ديدن آن بودند- و نه آن چيزي كه در عالم واقع وجود داشت- نيز در از دست دادن تاثير بر عرصه سياست داخلي ايران، نقش داشته است. عرصه سياست، عرصه سير در خيالات نيست، بلكه مبتني بر استفاده از تجربه هاي پيشين و برنامه ريزي براي اتفاقات محتمل آينده است.

تحليل و تصميم گيري براساس آرزوها، نيروي سياسي را به واكنش هاي انفعالي و شكست در برنامه ها مي رساند. اين همان اتفاقي است كه براي بسياري رخ داده است. وي اضافه مي كند: نيروهاي نزديك به جنبش سبز با تاكيد يك جانبه بر انتخابات و شروط خود، سوي ديگر قضيه را فراموش كردند.

هرگز پاسخي به اين سوال داده نشد كه اگر حاكميت، اين شروط را قبول نكرد، چه بايد كرد؟ جواب البته روشن، اما به همان اندازه نامشخص است؛ شركت نمي كنيم! اين كار البته دو ضرر عمده داشت- و دارد-: نخست آنكه كنش سياسي اصلاح طلبان در انتخابات پيش رو را به چيزي جز قهر سياسي تبديل نمي كند. همان قهري كه اصلاح طلبان پيش از آن با عنوان انفعال آن را نفي كرده بودند. از سوي ديگر، باعث اين نمي شد كه در آستانه انتخابات، با در دست گرفتن كاسه چه كنم، در پي اكسيري براي تاثيرگذاري بر انتخابات باشند.

دوستان آن قدر بر آرزوهاي خود به عنوان تحليل تاكيد كرده اند كه از ياد بردند حاكميتي كه به طور رسمي از اسفند سال 81 پروژه اخراج اصلاح طلبان از حاكميت را رقم زده و با صرف هزينه هاي گزاف در خرداد 88 آن را به ثمر رسانده، صرفا با چند سخنراني و بيانيه، حاضر نيست از پروژه خود دست بكشد.

آرش-ب ياد آور شد: اصلاح طلبان حتي متوجه نيستند و تصور كردند شايد لابي هاي فردي كه قادر به دفاع از خود و فرزندانش نيز نيست، و اساسا حتي در تعلق وي به جنبش سبز نيز شك و شبهه فراواني وجود دارد، مي تواند هم چون اكسيري براي آنان عمل كند. عدم آمادگي لازم براي حالتي كه حاكميت شروط اصلاح طلبان را رد كند، باعث آن شده است كه هر روز بيانيه هاي شداد و غلاظ در ستايش تحريم فعال از سوي گروه هاي مختلف صادر شود.

اين بيانيه ها با كلي گويي، پرگويي و لحني شعارگونه خواستار عدم حضور در انتخابات هستند.وي در پايان تصريح كرد: كه خود از طرفداران تحريم انتخابات است اما به نظر مي رسد زمان براي تشويق اين امر دير شده است.


ناوهاي آمريكا در برابر موشك هاي ايران بي دفاع هستند

ايران قادر است رزمناو و كشتي هاي جنگي آمريكا را در منطقه از كار بيندازد.
اين مطلب را پايگاه اينترنتي روز آن لاين وابسته به اپوزيسيون خارج كشور از قول يك كارشناس نظامي عنوان كرد و نوشت: ايران در زمينه جنگ نامتقارن به طور جدي و اصولي فعاليت كرده است و استراتژي نظامي خود را براساس تقويت توان موشكي و قدرت جنگ نامتقارن قرار داده است، گزارش ها نشان مي دهند ايران در سال هاي اخير به طور جدي در حال افزايش دقت موشك هاي خود چه كوتاه برد و چه ميان برد است و در اين زمينه به دستاورد هاي خوبي هم رسيده است.

به عنوان مثال موشك نقطه زن فاتح 110 كه يك موشك كوتاه برد با 300 كيلومتر برد است با نصب كاوشگر ردياب در سر جنگي آن به طور قابل ملاحظه اي دقيق شده است. ايران با اين موشك مي تواند پايگاه هاي نظامي آمريكا در خليج فارس را به طور دقيق هدف قرار دهد.

اين كارشناس نظامي با بيان اين كه «ايران به جاي خريد سيستم هاي جديد، سيستم هاي الكترونيكي و رادارهاي پدافندهاي در اختيار خود را ارتقا داد و اين در مورد جنگ الكترونيك و موشك هاي ضد رادار كه اصلي ترين سلاح غرب است، راهبر مناسبي بود». وي اضافه كرد: با فرود آوردن دو هواپيماي بدون سرنشين آمريكايي توسط ايران، به خصوص هواپيماي نخست كه تكنولوژي بسيار پيشرفته اي داشت، غرب هم اين پيام را گرفته كه پدافند هوايي ايران، پدافند هوايي عراق و ليبي نيست.

تحليلگر نظامي اين سايت وابسته به اپوزيسيون درباره قدرت دريايي ايران خاطر نشان كرد: در استراتژي جديد، ايران در سال هاي اخير دردريا هم شناورها را كوچك كرد اما با افزايش تحرك و قدرت آتش آنها به لحاظ داشتن موشك هاي متعدد، توان درگيري آنها در يك جنگ نامتقارن را بالا برد. قايق هاي ايران الان از قايق هاي معمولي بزرگتر و سرپوش دار هستند و مجهز به موشك هايي هستند كه مي توانند يك رزمناو يا كشتي جنگي متوسط را از حالت جنگي خارج كنند.
روز آن لاين همچنين نوشت: ايران در اين زمينه همكاري هاي زيادي با چين داشته است و حداقل 4 يا 5 مدل از موشك هاي ضد كشتي و هدايت شونده را كه عمدتا كروز هستند از اين كشور گرفت و پس از آن توانست قابليت مونتاژ و توليد انبوه اكثر آنها را به دست بياورد. اينكه ايران مي تواند موشك هاي مذكور را توليد انبوه كند و تعداد شناورهايش را بالا ببرد، اين تهديد را براي آمريكا ايجاد مي كند كه در دريا با 4 هزار موشك شليك شده روبرو باشد. شناورهاي ايران هم كوچك و پراكنده هستند.

ايران البته يك طرح بلندپروازانه موشك ضد كشتي به نام خليج فارس هم دارد. چيني ها چند سال قبل اين طرح را شروع كرده بودند تحت عنوان DF21 كه يك موشك قوسي بالستيك ضدكشتي است. ايران ورژن تغيير يافته اي از موشك فاتح 110 كه در سر جنگي آن كاوشگر هدف گير قرار دارد را تحت عنوان خليج فارس حدود يك سال پيش آزمايش كرد.

در مورد موشك هاي ضدكشتي يك نقطه قوت در نيروي موشكي ايران، موشك هايي از نوع موشك كروز پيشرفته روسي kh-41 سان برن هستند كه با سرعت سه برابر صوت در ارتفاع بسيار پايين يعني در 20 متري سطح دريا پرواز مي كنند و دفاع موشكي در مقابل آنها تقريبا غيرممكن است.


آمريكا فقط امتياز مي خواهد پس مذاكرات ژانويه هم بيهوده است

«انتظار آمريكا از ايران در مذاكرات 1+5، دادن امتيازات يكجانبه است. با اين وصف آمريكا همچنان مشغول بيهوده گويي در جريان مذاكرات است و نتيجه اي نخواهد گرفت».

اين تحليل را وب سايت صداي آمريكا از قول اسكات لوكاس مدير سايت «اندورينگ آمريكا» و استاد دانشگاه بيرمنگام منتشر كرد. لوكاس در اين تحليل نوشت: لورا روزن نويسنده «المونيتور» اطلاعات دروني خود از مذاكرات نمايندگان كشورهاي 1+5 را در مقاله اي درج كرده است.

ايالات متحده آمريكا و اروپاييان مايلند ايرانيان طرح «متوقف كنيد، درش را تخته كنيد و بفرستيد به خارج» را بپذيرند. طرحي كه در مذاكرات ماه ژوئن در مسكو، يعني در آخرين ديدار سطح بالاي طرفين كه به صورت پرسروصدايي بي نتيجه ماند، بر آن اصرار كردند. «متوقف كنيد» يعني ايران غني سازي اورانيوم 20 درصدي را متوقف كند. «درش را تخته كنيد»، به معناي تعطيلي دومين تاسيسات غني سازي اورانيوم ايران در «فردو» است. «بفرستيد به خارج» هم كنايه از آن است كه ايران بايد كل اورانيوم 20 درصدي خود را به خارج از كشور بفرستد.

وي مي افزايد: اما از پذيرش اين سه شرط، چه چيزي نصيب ايران مي شود؟ در مسكو، ايالات متحده و اروپاييان چيزي بيش از يك امتياز كم ارزش، يعني لغو تحريم لوازم يدكي هواپيما، پيشنهاد نكردند. اين از نظر تهران نه تنها «آجيل به جاي الماس» بلكه توهين آميز است. به بيان ديگر واشنگتن انتظار عقب نشيني يكجانبه را از ايران داشت.

مديريت سايت «اندورينگ آمريكا»: به نظر مي رسد مواضع طرفين نسبت به ان زمان تغييري نكرده است. داستان سرايي درآسوشيتدپرس و رويتر عليه برنامه هسته اي ايران ادامه دارد. اين رفتارها جاي بحث معقول را مي گيرد. مسئله همان طور كه در صحبت هاي ماه گذشته هيلاري كلينتون هم پيدا بود، انتظار دادن امتياز يكجانبه از سوي ايران است و نه صداقت متقابل. اين براي تهران پذيرفتني نيست.

ايران اعلام كرده كه در ژانويه مذاكرات با 1+5 را از سر مي گيرد اما آمريكا مي گويد ايران بايد عقب نشيني كند و امتياز يكجانبه بدهد. به همين دليل است كه من شرط مي بندم كه هفته آينده، ماه آينده و پس از ژانويه ما همچنان در چنبره اين بيهوده گويي ها خواهيم بود. سپس «دريچه» اعلام شده ماه مارس هم به خاطر انتخابات رياست جمهوري ايران بسته مي شود.

موسويان: بر سر برنامه هسته اي در ايران اجماع حاكم است

عضو تيم مذاكرات هسته اي در دوره اصلاحات اعلام كرد دولت آمريكا هيچ اختياري از خود براي حل و فصل قانوني چالش هسته اي با ايران ندارد.حسين موسويان معاون حسن روحاني 4 سال پيش به خاطر برخي اتهامات بازداشت و محكوم شد. وي پس از يك سال بازداشت و ممنوعيت داشتن مسئوليت هاي ديپلماتيك براي 5 سال، به آمريكا رفت.

وي در مصاحبه با صداي آمريكا با بيان اينكه به مذاكرات آژانس در تهران خيلي اميدوار نيست و علت هم اين است كه مسئله هسته اي ايران، سياسي است و نه فني، اضافه كرد: آژانس به هيچ عنوان توان و اختيار لازم براي بحث و گفتگو و احياناً توافق بر سر موضوعات سياسي را ندارد. آژانس از ايران مي خواهد كه ابتدا پروتكل الحاقي را اجرا كند و نيز تقاضاي دسترسي بيشتر به مراكز مربوطه را دارد. ايران در حال حاضر از اعضاي امضاكننده پادمان است و آن را بطور كامل در چهارچوب آژانس رعايت مي كند.

اما آژانس شش-هفت سالي است كه بر اجراي پروتكل الحاقي تأكيد مي گذارد. آژانس ابعاد احتمالي نظامي را مد نظر قرار داده كه دسترسي هايي فراتر از پروتكل الحاقي و نامحدود را مد نظر دارد. [اما] حتي اگر ايران آمادگي چنين كاري را داشته باشد، آژانس توانايي و اختيار كافي براي انجام عمل متقابل را ندارد.

ابتدا بايد توافقي ميان ايران و 1+5 بر سر بسته اي فراگير حاصل شود تا بر مبناي طرحي گام به گام بتوانند روي مسائل سياسي به توافق برسند و بعد اين مأموريت به آژانس محول شود تا با سفر به تهران بتواند روي مسائل فني با ايران به توافق برسد. بازديد از پارچين مستلزم آن است كه ايران پروتكل الحاقي را عملاً اجرا كند. براي اين منظور، ايران قطعاً خواهان اقدامي متقابل خواهد بود. آنها نمي توانند پروتكل الحاقي را براي هيچ به اجرا درآورند.

وي با بيان اينكه كنگره آمريكا در برابر به رسميت شناختن حق غني سازي ايران مخالفت مي كند، گفت: درنتيجه توانايي اوباما در اين زمينه محدود است. كنگره با تصويب تحريم هاي جديد عليه ايران موضع خود را نشان داد كه فقط خواهان اعمال فشار است.

موسويان با تأكيد بر اينكه اوباما اختياردار نيست، اضافه كرد: در ايران هم چنين اجماعي وجود ندارد اما يك نفر هست كه تصميم گيرنده نهايي است. حتي در صورت اختلاف بين دولت و مجلس، وقتي مقام رهبري تصميم مي گيرند، همه اطاعت مي كنند. امتيازي كه در ايران وجود دارد اين است كه عليرغم همه اختلافات در درون نظام، و بين مجلس و دولت، يك تصميم گيرنده نهايي وجود دارد كه رهبر انقلاب است. اما در واشنگتن نه اجماعي وجود دارد و نه كسي هست كه تصميم نهايي را بگيرد.

اين يك مشكل است. مشكل دوم اين است كه اعضاي گروه 1+5 هم با هم اختلاف نظر دارند. اما براساس آنچه كه از منابع موثق شنيده ام، آمريكا و اروپايي ها «طرحي گام به گام» را تهيه كردند و آن را چند ماه پيش، در جريان اجلاس عراق، به تهران ارائه داده اند. هيچ امتياز عمده اي در آن براي ايران وجود ندارد. دليلش هم اين است كه دولت اوباما قدرت كافي براي برداشتن تحريم ها را ندارد. اين امر در توان و در حيطه اختيارات كنگره است. و كنگره هم قصدي براي انجام آن ندارد.

وي در پاسخ اين پرسش كه آيا اعمال تحريم ها مانع پيشروي فعاليت هاي هسته اي ايران نشده يا حداقل آن را كند نكرده اند؟ گفت: تهديد ايران و افزايش تحريم ها غير سازنده بوده اند. به دنبال تحريم ها بود كه ايران قابليت هاي غني سازي اش را ارتقا داد. برگرديد به سال 2006، ايران ذخيره اندكي از اورانيوم غني شده را داشت.

امروزه بعد از چهار پنج سال، و بعد از تصويب چهار پنج قطعنامه و اعمال تحريم هاي بيشتر، ذخاير اورانيوم غني شده ايران به حدود 7 هزار كيلوگرم رسيده. در سال 2005 يا 2006، ايران حدود هزار سانتريفيوژ داشت، اما بعد از همه آن قطعنامه ها، ايران حالا حدود 10 هزار سانتريفيوژ دارد. حتي درجه غني سازي هم فرق كرده، آن زمان ايران تا سطح سه، چهار و پنج درصد غني سازي مي كرد، اما بعد از اعمال تحريم ها، الان در سطح 20 درصد غني سازي مي كند.

موسويان درباره اين پرسش كه «پس به دنبال تحريم ها، ايران سازشي از خود نشان نخواهد داد» گفت: دقيقاً، نتيجه معكوس هم دارد. رفتار سياسي ايران، زير فشار و تهديد، كاملاً متفاوت شده. اگر آنها مي خواهند كه ايران انعطاف پذيري بيشتري نشان دهد و همكاري كند، بايد اين را بفهمند كه تهران، تحت فشار و تهديد، نمي تواند چنين خواسته اي را اجابت كند. اين بدين خاطر است كه قدرت هاي غربي، واقعيت هاي درون ايران را درك نمي كنند. آنها فكر مي كنند كه مي توانند با افزايش تحريم ها و اعمال فشار، ايران را وادار كنند تا سياست هاي هسته اي اش را تغيير دهد. اما اين اتفاق رخ نخواهد داد.

وي پس از بيان اينكه ايران درباره تأسيسات اتمي خود قائل به شفافيت است، با اين سؤال مواجه شد كه «آيا فردو را تعطيل مي كند؟». موسويان در پاسخ اظهار داشت: شما مسائل را با هم قاطي مي كنيد؛ شفافيت هيچ ارتباطي به تعطيلي فردو ندارد. شفافيت بخرج دادن كه ارتباطي به تعليق ندارد. شفافيت يعني، ايران به آژانس اجازه بازرسي هايي كه مورد نيازش هست را بدهد. اگر بخواهيد ده تا سايت غني سازي بسازيد كه مي توانيد براساس NPT اين كار را بكنيد. اين حق مشروع تك تك اعضاي NPT است.

خبرنگار صداي آمريكا همچنين از موسويان پرسيد: «چرا در ايران در مورد برنامه هسته اي كسي مطلبي نمي نويسد و سكوت مطلق است؟» و او پاسخ داد: چون كه امروزه اجماعي در داخل كشور وجود داشته بدين ترتيب كه اين صرفاً موضوعي سياسي است؛ و گروه 1+5 هم در موقعيتي نيست كه براي برون رفت از اين بن بست توافقي واقعي داشته باشد، دقيقاً بخاطر همان دلايلي كه قبلاً گفتم. اول اين كه در واشنگتن اختلاف نظر هست و دوم اين كه در درون 1+5 هم اختلاف نظر وجود دارد.

۱۳۹۱/۹/۲۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...