سعيد همتی-طی چهار سال اخیر جامعه ایرانی طعم انواع و اقسام گرانی، تورم و بیکاری و رکود را چشیده است و طی این مدت دولت به جای ارائه راهکار و در پیش گرفتن مسیر عقلانی عملاً طرح و ایدهای برای برداشتن آوارهای اقتصادی و معیشتی ناشی از تصمیمات خود ندارد و علاقهای به عذرخواهی از مردم و جبران اشتباهات بعضاً تعمدی خود نیز ندارد. در یکی از آخرین نمونهها اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در اظهاراتی بحثبرانگیز که احساس میشود با هدف تشدید نارضایتی مردم از کلیت حاکمیت اسلامی صورت میگیرد، میگوید: «فشارهای وارده در زمان جنگ اقتصادی به کشور سنگین بود، اما دولت به خوبی عمل کرد و اجازه نداد اقتصاد کشور متلاشی شود. در تیر ۹۷، شاهد کمبود برخی کالاها نظیر پوشک بودیم که طبق برنامه دشمنان، همان فضاسازی باید تبدیل به این میشد که طی یک فرایند چهار ماهه کالاهای اساسی در کشور یافت نشود ولی ما اجازه ندادیم در کشور قحطی به وجود آید.»
از این دست موضعگیری که دولت کنونی به عنوان ناجی کشور معرفی شود به کرات طی ماههای اخیر صورت گرفته است کمااینکه عباس آخوندی وزیر سابق دولتهای روحانی، خاتمی و هاشمی نیز هفته گذشته در مواضعی مشابه گفته بود: «اگر ما نبودیم، قحطی کل ایران را دربرمیگرفت» یا علی ربیعی سخنگوی دولت در خرداد سال گذشته ابراز کرد: «اگر ما نبودیم، اوضاع ۱۰۰ برابر بدتر بود.» جهانگیری، معاون اول روحانی پیش از این و در گفتگو با ایرنا در ۲۴ اسفند ۹۹ اظهار میکند: «تحریمهای چند سال اخیر، ناجوانمردانه و ظالمانه بود؛ مخالفان دولت، هر جا مشکلی بود آن را ۱۰ برابر کردند و بر سر دولت کوبیدند؛ سعی کردند مدیران دولت را بیانگیزه کنند و به آنان فشار بیاورند تا ببرند؛ یکجا سخن همدلانه از جریانات سیاسی مقابل ندیدم.»
اثبات ناکارآمدی دولت با بازخوانی افاضات تبلیغاتی
طی مدتی که دولتمردان فعلی به فعالیتهای انتخاباتی مشغول بودند عامل مشکلات ارزی و بحرانهای ناشی از آن طی سالهای ۸۹ تا ۹۱، ناتوانی دولت وقت در اداره کشور در سطوح مختلف اقتصادی عنوان میشد و تفوق بر مشکلات داخلی مشروط به وجود دولتی که بتواند با دنیا مذاکره کند و مناقشات فیمابین ایران با غرب را مرتفع کند.
در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۹۲ و ۹۶ بهترین فرصت بود تا دولتمردان امروز عملیات روانی گستردهای را علیه جامعه ایرانی اجرایی کنند و با شعارهای پوپولیستی و بعضاً خلاف واقع، آرای عمومی را به نفع خود مصادره کنند. ۱٧ اردیبهشت ۹۶ جهانگیری در هنگامه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بیان میکند: «سال ۹۱ که قیمت دلار همینجور آسانسوری میرفت بالا، من یک نامه نوشتم خدمت رهبر انقلاب و گفتم بنده به عنوان یک آدم که دارم از بیرون به کشور نگاه میکنم و هیچ مسئولیتی ندارم، الان وقتش است که کل مسئولان اقتصادی دولت عوض بشوند، حالا نگفتیم دولت عوض شود؛ مردم اعتمادشون رو به اینها از دست دادهاند». در ۲۲ فروردین ۹۲ روحانی چندین هفته مانده به روز برگزاری انتخابات یازدهم عنوان میکند:
«هنوز هم شعار میدهید؟ شرمآور است؛ همه ضعفها را نمیتوان پای تحریم نوشت.»
شعارهای انتخاباتی مشمول مرور زمان شد!
در این میان برخی دولتمردان تلاش میکنند سر دادن شعارهای انتخاباتی در سالهای ۹۲ و ۹۶ را مختص همان زمان دانسته و مشمول مرور زمان عنوان کنند به طوری که ۲۷ اسفند ۹۹ واعظی، رئیس دفتر روحانی میگوید: «وعدههای روحانی به مردم برای قبل از جنگ اقتصادی بود!»
حسن روحانی اردیبهشت ۹۲ پاسخ اظهارات امروز واعظی را داده است، او در حضور رسانهها ابراز میکند: «خیلی وعدهها به ما دادند؛ همه از این وعدهها اول میدن، بعد، چی؟! والله العلی العظیم! اگر مشکلات این کشور که بسیار و بسیار و بسیار پیچیده است، راهحل نداشت کاندیدا نمیشدم؛ بدانید عزیزان، همه آنهایی که کلید را تکان دادید، واقعاً برای این قفلها کلید وجود دارد.»
او همچنین در ۹ خرداد ۹۲ تصریح میکند: «هشت سال سکوت کردم؛ والله العظیم! اگر مشکلات این کشور راهحلی نداشت، من کاندیدا نمیشدم؛ مشکلات موجود قابل حل است؛ برای این قفلها کلید وجود دارد؛ هرکس وعده دهد و عمل نکند، گناه بزرگی کرده است؛ای امان،ای امان از شعارهای بیمحتوا؛ سیاست خارجی شناخت قدرتهای خارجی را میطلبد.»
پافشاری بر تکرار تجربیات پرهزینه
سخنان آن روز روحانی ترجمانی دیگر از شعار «گفتوگوی تمدنها» بود که بر مبنای «گفتوگوی مسالمتآمیز و مستمر با کشورهای غربی» حتی به قیمت چشمپوشی از منافع ملی و بدیهیترین اصول استقلال استوار است کمااینکه طی هشت سال اخیر همانند سالهایی که دولت اصلاحات صدارت امور را در اختیار داشت تمرکز بر عبارتهایی نظیر اینکه «با دنیا نمیتوان دشمنی کرد و باید روابط بینالمللی کشور را بر پایه گفتگو و تعامل با سایر کشورها بنیان نهاد» تلاش شد اساس مبانی انقلابی را به چالش کشانده و رویکرد دلخواه خود در عرصه سیاست خارجی را بر کشور و نظام تحمیل کنند. تأکید دائمی بر این مسئله که «گفتگو و تعامل با دنیا موجب ایجاد تعادل در عرصههای داخلی و ارتقای موقعیت کشور میشود» کار را به جایی رسانده که امروز علاوه بر پذیرش خواستههای کشورهای غربی باید تن به مطالبات گسترده سازمانهای شبهبینالمللی نظیر کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF)، کنوانسیون حقوق کودک و نظایر آن هم داد.
دولتمردان علاقهای به پاسخگویی ندارند
اینکه دولتمردان تلاش میکنند ناکارآمدی دولت را به کلیت نظام تعمیم داده و خود را ناجی کشور معرفی کنند، مخالفان و معترضان فراوانی دارد. یکی از مخالفان الیاس نادران نماینده مردم تهران در مجلس است که روز گذشته در نشست علنی پارلمان، طی تذکری اظهار داشت: «نکته حائز اهمیت دیگر آن است که امروز در وین اتفاقاتی میافتد که روی همه شئونات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور اثرگذار است و متأسفانه رفتار دولت در هشت سال گذشته ما را نسبت به این مسئله نگرانتر کرده است. علیرغم مصوبات مجلس و تأکیدات مختلفی که شده است، هیچ یک از مسئولان در جریان اتفاقات نیستند و در آستانه انتخابات دوگانهسازیهایی در حال شکلگیری است.»
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه میدهد: «دولتمردان گفتند که ارز ۴۲۰۰ تومانی حذف نشود تا مشکلات حل شود که ما هم حذف نکردیم و سؤال ما این است که آیا مشکلات حل شد؟ برای گرفتاریهای مردم چه کردید؟ واقعاً ببینید مملکت را به چه روزی انداختید، خداوند انشاءالله هدایتتان کند.»
آنچه در این میان مهم مینماید این مسئله است که طیف غربزده که با مدیریت هشت ساله خود سطح نارضایتی مردم را به بالاترین درجه ممکن رسانده است و هیچ طرح و ایدهای برای اداره کشور ندارد فعالیتهای گسترده مالی و تبلیغاتی خود را برای پیروزی در انتخابات پیش رو آغاز کرده است تا بتواند در دولت بعدی کشور را در «ریل مذاکره یکجانبه با غرب» نگه دارد بدون اینکه به این پرسش ساده پاسخ روشن بدهد که اگر آنگونه که این افراد مدعی هستند، دولت و دولتمردان اختیار کافی برای مدیریت کشور را ندارند، اینهمه ولع و طمع برای دستیابی به قدرت برای چیست؟
منبع: روزنامه جوان