نسخه چاپی

چاووشی‌خوانی به وقت سحر و افطار

چاووشي‌خواني به وقت سحر و افطار

ماه مبارك رمضان از راه رسید و عطر ناب و دل‌انگیز آن مشام بندگان را سیراب خواهد كرد.

به گزارش نما ، هرچند کرونا دست‌بردار نیست و انگار به این زودی‌ها از آن خلاص نمی‌شویم، اما با این حال با دعا و عبادت می‌توان امید داشت که خدا شر این ویروس را از سر بندگانش زودتر کم کند. در این روزها می‌بینیم که در ماه مهمانی خدا حال و هوای شهر به کلی تغییر پیدا کرده و حتی در جنوبی‌ترین محله‌ها شاهد نشاط معنوی و روحانی شهروندان اما متفاوت از سال‌های پیش و با رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی و پروتکل‌های بهداشتی هستیم. ساعاتی را مهمان یکی از این محله‌ها شدیم تا از آداب و رسوم ماه مبارک رمضان در سال‌های دور بدانیم. 

 خیابان صداقت یکی از نقاط پر تراکم و پر جمعیت منطقه ۱۷ در دل محله وصفنارد واقع شده است. محله‌ای که در روزهای دور از کرونا به وقت افطار در گوشه و کنار آن سفره احسان بر پا می‌شد تا فرصتی برای دور هم بودن و شکرگزاری نعمت‌های بی‌پایان الهی از دست نرود. عمده‌ترین اقوام و قومیت‌های ساکن در این محدوده و اطراف آن را آذربایجانی‌ها، همدانی‌ها، قزوینی‌ها و لرها تشکیل می‌دهند، اما بخشی دیگر از جمعیت محله را گیلکی‌ها. مختصات جغرافیایی این محله را می‌توان شمال خیابان شهید عسگری، جنوب خط راه‌آهن تهران – اهواز، شرق خیابان شهید برادران آقایاری و غرب خیابان شهید رفیع‌زاده عنوان کرد. با عبور از کوچه و پسکوچه‌های این محدوده با نوعی بافت فرهنگی و اجتماعی ریشه‌دار مواجه و در همصحبتی با شهروندان و قدیمی‌های خیابان صداقت از حال و هوای گذشته‌ها و به‌ویژه آداب و رسوم ماه مبارک رمضان در روزگار قدیم شنیدیم.
صف مهربانی‌ها با حفظ حرمت ریش‌سفیدان
اخلاق و رفتار شهروندان در ماه مهمانی خدا تحت تأثیر قرار می‌گیرد و مهربانی و صمیمیت را می‌توان در رفتارهای روزمره همه احساس کرد. «علی‌اکبر تجویدی» از ساکنان قدیمی خیابان صداقت است که درباره حال و هوای ماه مبارک رمضان در گذشته به جمع شدن اعضای خانواده و بستگان کنار سفره افطار به‌عنوان شیرین‌ترین لحظه‌ها در این ماه اشاره می‌کند و می‌گوید: «آن وقت‌ها وقتی شهروندان دور سفره افطار جمع می‌شدند، به جز اینکه از حال یکدیگر با خبر می‌شدند و می‌توانستند در رفع مسائل و مشکلات یاور هم باشند، دامنه تعامل و ارتباطشان افزایش پیدا می‌کرد و نسل بعدی هم این‌گونه رفتارها را یاد می‌گرفتند.»  «نان» از دیر باز در سفره ایرانی‌ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده و در بین مردم به غذای اصلی شهرت دارد.

در ماه مبارک رمضان تهیه و خرید «نان» تازه جزو کارهای رایج است و البته با توجه به این موضوع صف نانوایی‌ها شلوغ‌تر از دیگر زمان‌هاست. تجویدی در این‌باره نگاه جالبی دارد و از صف‌های نانوایی نزدیک افطار به‌عنوان «صف مهربانی‌ها» یاد می‌کند و می‌گوید: «درست است که جمعیت محله زیاد شده و با افزایش تعداد ساکنان، صف‌های خرید نان شلوغ‌تر شده است، اما هنوز مردم انصاف و احسان را فراموش نکرده‌اند. اگر نزدیک افطار به نانوایی‌ها محله مراجعه کنید، می‌بینید که نوجوانان و جوانان محله با دیدن سالخوردگان و ریش‌سفیدان در نانوایی، نوبتشان را به آنها می‌دهند تا به زحمت نیفتند و زودتر به خانه‌شان برسند. به همین دلیل است که می‌توان به این صف‌ها، صف مهربانی برای نگه داشتن حرمت بزرگ‌ترها اطلاق کرد.»  وی اضافه می‌کند: «در میان شهروندان منطقه خرید و صرف نان بربری و سنگک بسیار شایع‌تر است. البته کرونا و گرانی صعودی نان تا حدودی باعث کاهش خرید شده، اما همچنان نان سر سفره‌های هم‌محله‌ای‌های من حرف اول را می‌زند.»

چاووشی‌خوانی به وقت سحر و افطار

  •  آگاه کردن همسایه‌ها از زمان سحر و افطار

وقتی آوای ملکوتی اذان، دعا و مناجات از بلندگوهای مساجد پخش می‌شود، فضا شهری عطرآگین شده و شور و هیجان ویژه‌ای به شهرنشینان منتقل می‌کند. فرقی نمی‌کند چه کسب وکاری داشته باشند از کاسب و هنرمند تا دانش‌آموز و خانه‌دار همه در تلاشند به خانه یا محل قرارشان برسند. تجویدی از آداب و رسوم قدیمی‌های محله برای با خبرکردن همسایه‌ها از زمان سحر و افطار صحبت می‌کند و می‌گوید: «زمانی که این محدوده شبیه روستایی کوچک و کم جمعیت بود و شهروندان امکانات چندانی نداشتند، برای اینکه اهالی هنگام سحر خواب نمانند و موقع افطار دست از کار بکشند و به خانه‌هایشان بروند از طشت و دیگ مسی استفاده می‌کردند به این‌ترتیب که با وسیله‌ای محکم ضربه‌هایی به ظروف مسی می‌زدند تا همسایه‌ها و ساکنان محله با شنیدن صدا از اوقات شرعی با خبر شوند.»  وی اضافه می‌کند: «به جز این، افرادی که صدای خوش و زیبایی داشتند روی بام‌ها می‌رفتند و صدای بلند اذان می‌گفتند. اما موضوع به اینجا خلاصه نمی‌شود. در محله ما چند شهروند همدانی سکونت داشتند که برای آگاه کردن مردم از زمان افطار و سحر روش خاص خودشان را داشتند.»
شهروند قدیمی خیابان صداقت اضافه می‌کند: «خواندن اشعار و جملاتی در وصف ماه مبارک رمضان به‌صورت گروهی و از طریق همخوانی از کارهای قشنگ «برادران همدانی» بود که به این کار اصطلاحا «چاووشی خوانی» می‌گفتند. همین کار باعث شد تا این شهروندان در محله شناخته شوند و از آنها برای اجرای برنامه‌های مختلف دعوت کنند.»

  •  خواستگاری در مراسم افطاری

کسی نمی‌تواند منکر مهمان‌نوازی و خونگرمی شهروندان باشد. معمولاً خانواده‌ها با وجود تنگناهای اقتصادی و مالی‌شان در تدارک مهمانی‌ها سنگ‌تمام می‌گذارند، اما نباید فراموش کرد که گاهی وقت‌ها چشم و همچشمی‌ها و خرج و مخارج سنگین خانواده‌ها برای تهیه اقلام و اجناس چنین مهمانی‌هایی علاوه بر اسراف می‌تواند ریشه تعامل و روابط را بخشکاند.   «اصلان صلاحتی‌تبار» از دیگر شهروندان قدیمی خیابان صداقت است که از محافل گرم و صمیمی خانواده‌ها در ماه مبارک رمضان در ایام قدیم صحبت می‌کند و می‌گوید: «اکنون که با بحران کرونا مواجهیم و نباید در ماه مبارک رمضان به مهمانی برویم و یا محفل و دورهمی برگزار کنیم، فرصت مناسبی است که به خودمان بیاییم و سفره‌های ساده افطاری و سحر را در بین خانواده‌ها جا بیندازیم.».

او عنوان می‌کند که در قدیم هرچه بود ساده و بی‌تکلف بود. مردم سر سفره‌های افطار یا سحر با نان و پنیر و سبزی و غذاهایی ساده مثل آش رشته و... از یکدیگر پذیرایی می‌کردند. غذاهای پرهزینه و گوناگون معنایی نداشت. این سادگی بود که مهمانی‌ها را رونق می‌داد و خانواده از مهمانی دادن دور نمی‌هراسیدند.   وی با بیان اینکه شهروندان به جز ایام قدر و شهادت حضرت علی(ع) در ماه رمضان به دید و بازدید می‌رفتند و اعتقاد داشتند که خواستگاری و نشان کردن دختر در این ماه شگون دارد، می‌گوید: «در اثنای این دیدوبازدیدها گاهی صحبت خواستگاری به میان می‌آمد. وقتی حرف‌های اولیه بین دو خانواده زده می‌شد. خانواده داماد به بهانه مهمانی افطاری در خانه عروس حاضر می‌شدند و به‌عنوان پیشکش «انگشتری» برای عروس خانم در نظر می‌گرفتند.» این شهروند عقیده دارد که کرونا هرچه بود یکسری خوبی‌هایی هم داشت مثلاً ازدواج آسان جوانان و تسهیل تشکیل زندگی زوج‌های جوان.

همشهری آنلاین

۱۴۰۰/۱/۲۵

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...