حجتالاسلام علی تبریزی- انقلاب ها و تغییرات ایدئولوژیک در جوامع همیشه تغییرات اساسی در سبک زندگی و نگرش و جهان بینی ملت ها ایجاد میکنند اما همین انقلاب ها در ادامه ممکن است با پدیده استحاله و عقبگرد روبرو میشوند. علت چیست؟غالباً انقلابها با شور و هیجان آغاز و بعضاً به سرانجام میرسند لکن به تدریج با فروکش کردن هیجانات اولیه این ایدئولوژی انقلاب است که باقی میماند. اگر انقلابی نتواند تفکراتش را در جامعه تزریق و انسان هایی در تراز آن انقلاب تربیت کند بی تردید طولی نخواهد انجامید که پشتوانه هایش یکی پس از دیگری فرو خواهد ریخت.انقلاب اسلامی ایران در این زمینه الگویی نوین و حرکتی متفاوت با تمام تغییرات در میان ملت ها پایه گذاری نمود. جنبشی که با هیجان آغاز شد و پرشورتر دنبال. در هر دهه انسان های تراز انقلاب که تربیت شده همین تفکر بودند نگذاشتند با وجود دشمنی های فراوان آتش انقلاب رو به سردی برود.بیراه نیست اگر بگوییم پر دشمن ترین انقلاب قرون اخیر در کشور ما اتفاق افتاد اما این دشمنی ها هیچگاه به نتیجه نرسید. ضرباتی وارد کردند، کارشکنی هایی صورت گرفت، از تحریم و تهدید و ترور و ارعاب و هر عمل غیر انسانی دیگری هم فروگذار نکردند اما نشد که نشد.تنها ضربه ای که بیش از همه ضربات دشمن بر پیکره انقلاب اسلامی جراحت وارد کرده و میکند نقطه مقابل انسان های تراز انقلاب یعنی تربیت شدگان تراز تفکر غرب بوده و هستند. افرادی که خواسته و شاید ناخواسته در لباس دوستی همان هدفی را دنبال و ترویج میکنند که دشمن به دنبال آن است.شعار تربیت شدگان تراز انقلاب "ما می توانیم" و شاکله فکری تربیت شدگان تراز غرب بر پایه "ما نمیتوانیم" است.امروز نیز همین تقابل به شکلی وسیع تر ادامه دارد. زیرا دشمن فهمیده که از هیچ روشی نخواهد توانست به موفقیتی دست پیدا کند الا تزریق تفکر وادادگی در بین جامعه اسلامی.
اگر برای انسان های تربیت شده در تراز انقلاب اسلامی قله ای متصور شود حاج قاسم را میتوان بی تردید در نوک قله تفکر انقلابی و "ما می توانیم" مشاهده کرد. انسان تراز انقلابی نه به دنبال فردگرایی است، نه سودجویی، نه دچار سکولاریسم میشود، نه عقلانیت اش بازیچه اهداف و آمال دشمن؛ و حاج قاسم الگو و اسوه چنین تربیتی برای نسل امروز و نسل های فرداست.همین تفکرات است که موجب ایجاد تقابلی جدی با انسان تراز تمدن غرب میشود و سردار دلها کشته همین تقابل است. هرچه کردند تفکر وادادگی در برابر تفکر ایستادگی امثال حاج قاسم توفیقی نیافت و مقتدرانه در میدان و دیپلماسی مغلوب انسان تراز انقلاب شدند. و همین امر موجب شد اربابان تفکر غربی به تنها گزینه پیش رو یعنی حذف رو بیاورند.سردار دلها اوج ذلت غرب و غربگرایان را با شهادتش برای جهانیان به تصویر کشید. خون حاج قاسم نماد روشن شکست تمدن غرب -با همه نوچه هایش- در برابر تربیت شدگان مکتب خمینی و خامنه ای است. حاج قاسم را به ظاهر حذف کردند اما ناگهان با رویش عجیب چند ده میلیونی حاج قاسم های انقلاب مواجه شدند! خون او اندک جراحات وارده بر پیکر انقلاب را نیز التیام بخشید و این به معنای آینده روشن جمهوری اسلامی با وجود این تربیت شدگان عظیم تراز انقلاب است.
شكست تفكر وادادگی غربی در میدان و دیپلماسی
سردار دلها كشته تقابل تفكر وادادگی
شعار تربیت شدگان تراز انقلاب "ما می توانیم" و شاكله فكری تربیت شدگان تراز غرب بر پایه "ما نمیتوانیم" است.امروز نیز همین تقابل به شكلی وسیع تر ادامه دارد. زیرا دشمن فهمیده كه از هیچ روشی نخواهد توانست به موفقیتی دست پیدا كند الا تزریق تفكر وادادگی در بین جامعه اسلامی.
۱۴۰۰/۲/۱۶