سعيد همتی- طبیعی است که افکار عمومی بعد از گذشت هشت سال از عمر یک دولت که تمام قدرت اجرایی کشور را بر اساس اختیارات گستردهای که قانون اساسی در اختیار داشته، منتظر پاسخگویی آنها نسبت به شعارهای انتخاباتی خود باشد. پاسخگو نبودن مسئولان اجرایی کشور نسبت به تمام آفات و هزینههایی که برای کشور و مردم به ارمغان آوردهاند نه تنها مردم را نسبت به حضور در انتخابات دلسرد میکند بلکه زمینه پسرفت کشور در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را نیز فراهم میکند.
مسببان وضع موجود
تجربه هشت ساله دولت تدبیر و امید نشان میدهد که رویکرد فعلی دولتمردان برای اداره امور کشور نهتنها گرهی از زندگی مردم باز نکرده بلکه سطح و گستره مشکلات اقتصادی و معیشتی را به حدی افزایش داده است که فقر مطلق در زندگی اقشار مهمی از جامعه بهراحتی قابل مشاهده است و جبران هزینههای ناشی از چنین رویکردی شاید تا سالیان سال برای کشور و مردم باقی بماند. بدترین حالت ممکن آن است که بعد از پایان عمر هشت ساله دولت، افرادی به عنوان نامزد انتخاباتی در صحنه رقابت حضور پیدا کنند که از تصمیمگیران و تصمیمسازان دولت و یکی از متهمان اصلی ناکارآمدی و ناتوانی دولت بودهاند، اما با این حال خود را فردی مستقل معرفی کرده که مخالف رویکرد و رویههای دولت مستقر باشند!
حلقه مسببان وضع موجود را نباید تنها در قوه مجریه محدود کرد به طوری که بسیاری از افراد و جریانهای سیاسی بودهاند که از اعضای رسمی دولت و هیئت وزیران دولت حسن روحانی نبودهاند، اما از تصمیمگیران و تصمیمسازان نخست تصمیمات دولت به شمار میآیند، اما در شرایط فعلی برای فریب افکار عمومی تلاش میکنند تا خود را جدا از دولت فعلی تعریف کنند. پرسش اساسی این است که جریانی که هشت سال برنامه جامع و مدونی برای اداره کشور نداشته و مشکلات اقتصادی، سیاسی، معیشتی و فرهنگی را به چندین برابر افزایش داده است و طی ماههای منتهی به روز برگزاری انتخابات، هیچ پلن دوم و سومی جز مذاکره با غرب برای بهبود اوضاع کشور ندارد، چطور میتواند اوضاع کشور در چهار سال آتی را سر و سامان دهد و با چه طرح و برنامهای میتواند با تحریمهای یکجانبه غرب علیه کشورمان مقابله کند و نرخ بیکاری، گرانی و تورم را در حد معقول کاهش دهد و رشد و تحرک اقتصادی را به بازار بیاورد؟
وقاحت سیاسی مسببان وضع موجود
ثبت نام برخی افراد وابسته به یک جریان خاص در روز گذشته و موضعگیری بحثبرانگیز آنها در لحظه ثبت نام در وزارت کشور نشان داد که از امروز تا روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باید منتظر ارائه سطح جدیدی از نفاق سیاسی در مناظرات انتخاباتی باشیم که طی آن برخی عاملان وضع موجود با تظاهر، شوی حمله به دولت فعلی را راه انداخته و خود را مجزا و مستقل از تصمیمات کلان دولت تدبیر و امید معرفی کنند.
به عنوان نمونه روابط رانتی و فسادزایی خود با برخی از افراد و جریانات را به کلی انکار کنند. یا در سطح دیگری از بازیهای انتخاباتی خود به جریان انقلابی هجوم برده و مشکلات امروز کشور را بهدلیل «دولت در سایه» و فقدان وجود استقلال سیاسی و تصمیمگیری در تیم مذاکرهکننده عنوان کنند. این در حالی است که باید گفت اگر نامزدهای وابسته به جریان غربزده داخلی در فرآیند تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ با انبوهی از شعارهای پرطمطراق و دهانپرکن به صحنه رقابت انتخاباتی پا گذاشتند و توانستند با عملیات روانی و رسانهای آرای عمومی را به نفع خود مصادره کنند، امروز بسیاری از ابزارهای تبلیغاتی آنها برای فریب افکار عمومی کارایی لازم را تا حدودی از دست داده است. از جمله ابزارهایی که فاقد کارایی لازم برای جریان غربزده است، گره زدن مشکلات داخلی به رویکرد سازشکارانه با غرب است؛ مسئلهای که امروز جامعه ایرانی با تجربیات تلخ حاصل از مذاکرات هستهای به خوبی درک میکنند که به هر میزان که دولتمردان بر مذاکره با غرب متمرکز شوند به همان میزان دامنه مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم رو به فزونی گذاشته و تورم و بیکاری و رکود افزایش پیدا خواهد کرد.
حضور اسحاق جهانگیری به عنوان نامزد انتخاباتی در حالی است که او به عنوان یکی از مسببان وضع موجود باید پاسخگوی وضع موجود باشد. با این حال اسحاق جهانگیری و دیگر همفکران وی طی هشت سال اخیر به جای تحقق شعارها و اجرایی کردن وعدههای خود به صورت یک رویه ثابت، انگشت اتهام را به سمت دولت قبل و مهمتر از آن حاکمیت کشور نشانه میرفتند و در مقابل نسبت به افزایش سرسامآور قیمت دلار، خودرو، مسکن، اجارهبهای مسکن، سکه، مرغ، تخممرغ، لوازم خانگی و... احساس ناراحتی و نگرانی نکرده و اقدامی برای جبران خسارت و بهبود اوضاع اقتصادی مردم نمیکنند.
در شرایطی معاون اول رئیسجمهور دولت به عنوان نامزد پوششی فردی که باید او را روحانی ثانی نامگذاری کرد، حضور پیدا کرده است که وی یک ماه مانده به انتخابات سال ۹۶ گفت: «اگر ما پیروز شویم دیگر هیچکس در ایران سر گرسنه زمین نخواهد گذاشت و هیچ کارتنخوابی دیگر نخواهد بود.» وی همچنین اضافه میکند: «ملت! یادتان رفته قیمت دلار لحظهای عوض میشد... امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند...، چون کاری شد کارستان. رئیسجمهور خودش وقت گذاشت. رونق شروع شده، ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم. ما ایرانهراسی را به ایراندوستی تبدیل کردیم. ما ریسکهای مهمی را از ایران دور کردیم. دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکتهای غربی و شرقی به ایران برای کار کردن آغاز شده است.»
مهمترین ابزار برای خنثیسازی طرحهای انتخاباتی مسببان وضع موجود، تکرار و اثبات عینی این مسئله است که شاخصترین مهره جریان غربزده که در عرصه انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده است، «روحانی ثانی» است چراکه در تمام تصمیمات کلان و اصلی هشت سال اخیر نقش محوری داشته و تفکرات و ایدههای او همان اندیشه و اولویتهایی است که حسن روحانی بر اساس آن کشور را اداره کرده است. بهکارگیری کلیدواژه «دولت سوم حسن روحانی» و تکرار مفید آن در صحنه رقابتهای انتخاباتی و یادآوری بسیاری از همراهیهای جناحی و شخصی مجلس نهم و دهم با دولت تدبیر و امید میتواند بسیاری از ایدههای ناجوانمردانه انتخاباتی این طیف را بلااثر کند.
منبع: روزنامه جوان