به گزارش نما به نقل از روزنامه ابتکار، محمدعلي وکيلي نوشت: مدتي بود که قيمت ارز در مرز سه هزارتومان به ثبات نسبي رسيده بود دراين مدت کمتر شاهد نوسان شديد قيمتي بوديم حتي هنگام تصويب دور جديد تحريم ها توسط سناي آمريکا در اينجا بازار واکنش خاصي نداشت و قيمت دلار با کمي کاهش نيز روبرو شد.
ولي با کمال تعجب و به شکل غير معمول پس از مصاحبه رئيس جمهورازروز يکشنبه دلار شروع به افزايش قيمت کرد و در پايان روز دوشنبه به مرز ۳۵۰۰ تومان رسيد مشابه اين اتفاق پس از مصاحبه مطبوعاتي آقاي احمدي نژاد در يازدهم مهرنودويک به وقوع پيوست در آن هنگام هم که بازارآشفته بود وهمه منتظرواکنش مسئولان بودند خبرمصاحبه مطبوعاتي آقاي رئيس جمهورموجي از اميدواري را در جامعه بر انگيخت چشمها و نگاهها به آن مصاحبه دوخته شد،همگان اميد داشتند که از زبان رئيس جمهور مطالبي جاري خواهد شد که ميتواند آبي بر آتش بازار پرنوسان باشد دکتراحمدي نژاد در آن زمان با اين استدلال که هيچ دليل اقتصادي براي نوسانات نرخ ارز وجود ندارد،مدعي شدند که ۲۲ نفر به عنوان سر حلقههاي آشفتگي بازار شناسايي شده اند.
بسياري در لحظه شنيدن اين تحليل يقين پيدا کردند که با اين کشف علت،بازاربه حالت عادي برخواهد گشت وديگرهم شاهدچنان نوساني نخواهيم بود ولي با کمال تعجب کاشف به عمل آمد که نبض بازارهمزمان جور ديگري ميزند ودچار تشديد در نوسان شد دلار به مرز پنج هزارتومان رسيد نوع تحليل آقاي رئيس جمهوردرفاصله دومصاحبه شبيه به هم بود با اين تفاوت که اينبار نقش تحريمها در تحليل ايشان کمي پررنگ ترشد.
حال سؤال مهم اينست که واقعاً چه ارتباطي بين مصاحبه و محتواي آن و واکنش بازار وجود دارد؟ چرا بازار اينطور واکنش نشان ميدهد ؟ چرا بجاي واکنش مثبت با واکنش منفي روبرو هستيم ؟ آيا اين تاثير کلام و محتواي مصاحبه است که به اين شکل پالس منفي به بازار ميدهد ؟ آيا اراده اي غير اقتصادي براي انتقام از رئيس جمهور بر بازار حاکم است وبا ابزار بازارسعي ميکند که نحوه مديريت و نوع نگاه شخص احمدي نژاد را به چالش بگيرد؟
پاسخ هر چه باشد فاجعه آميز است اگر فرض اول صحيح باشد معنايش اينستکه بازار تحت تاثير فضاهاي رواني رفتار ميکند و قيمتها و نوسانات در حقيقت محصول فضاها هستند و واکنشها رواني و غير اقتصادي ميباشند و تحليل آقاي رئيس جمهور بدون توجه به روانشناسي بازار صورت ميگيرد بنابراين باعث حسايت منفي ميشود. چناچه اين وضعيت در پي صحبتهاي گاه و بي گاه ديگر مسئولان از جمله رئيس کل بانک نيز مرکزي تکرار ميشود پس دراينصورت لازم است هم در ادبيات و هم نوع تحليل تغيير فاحشي داده شود و اگر اين امکان وجود ندارد بهترآن است که اصولاً صحبتي انجام نپذيرد.
اگر فرض دوم درست باشد معنايش اينکه رقيبان آقاي احمدي نژاد با اشراف براهرم بازار،ازقدرت مقابله بالايي برخوردارند وهمچنان که خود آقاي رئيس جمهورهم مدعي است اتاقهاي مهندسي وجود دارند که در حال برنامه ريزي براي ناکارآمد نشان دادن دولت و لجبازي با شخص ايشان هستند به عبارتي بازار واکنش سياسي به صحبتهاي رئيس جمهور دارد در اين صورت آنچه در اين ميان لطمه ميبيند مردم مظلوم و بي گناه خواهند بود دود اين تقابلها به چشم مردم خواهد رفت واين آتش بازي دامن مردم را بيش از پيش ميسوزاند.
به هر حال قدرمشترک هر دو فرضيه اين است که واکنشهاي بازاراقتصادي نيست وامکان تحليل اقتصادي برايش ميسر نخواهد بود بنابراين علت را در رفتارها بايد جست و مع الا سف تجربه نشان داده است که امکان تجديد نظردررفتارها چندان با واقعيتها سازگار نيست.
واكنش بازار به مصاحبه های احمدی نژاد
مصاحبه شنبه شب دكتر احمدی نژاد به مناسبت دومین سالگرد اجرای طرح هدفمندی یارانهها مطابق معمول با واكنش های سیاسی زیادی روبرو شد. واكنشهایی كه در ساحت سیال سیاست ایران چندان دور از انتظار نیست اماواكنش شدید بازار جای تامل و كمی غیر منتظره میباشد
۱۳۹۱/۱۰/۶