به گزارش نما، هفته نامه تجارت فردا نوشت:
مرتضی حیدری تقریباً از ابتدای شروع به کار دولت آقای احمدینژاد در سال ۱۳۸۴ به عنوان مجری برنامههای رئیسجمهور در انجام گفتوگوهای زنده تلویزیونی انتخاب شد این روند در دولت دهم نیز ادامه داشته و در آخرین گفتوگوی زندهای که شب دوم دیماه از شبکه یک سیما پخش شد وی برای چندمین بار مقابل آقای احمدینژاد نشست. باهمان حرف و حدیث ها و انتقاداتی که به وی می شود که چرا سئوالاتش چالشی نیست.
انتخاب شما بر اساس تصمیم یک تیم کارشناسی در صدا و سیما بود یا آنکه از نهاد ریاستجمهوری شما را برای گفتوگوهای زنده با آقای احمدینژاد انتخاب کردند؟
این انتخاب بر اساس سوابق کاری بنده به عنوان مجری صدا و سیما بوده است؛ به هر حال شاید یک دلیل این انتخاب این بوده که فرد دیگری به اندازه من در سیما مصاحبه انجام نداده است، اغراق نیست که بگویم مصاحبههای دیگر دوستان و همکاران دیگر من در صدا و سیما حتی به اندازه نصف مصاحبههای من در تلویزیون نیست، بنابراین طبیعی است که برای مصاحبه با رئیسجمهور باید کسی انتخاب شود که هم تجربه کافی و طولانی در زمینه انجام مصاحبه و گفتوگو داشته باشد و هم در این عرصه برای مردم یک چهره شناخته شده باشد. فکر میکنم به این دلایل است که من به عنوان مجری ویژه مصاحبهکننده با رئیسجمهور انتخاب شدم.
گفتوگوی اخیر شما با آقای احمدینژاد که شنبهشب گذشته برگزار شد، حاشیههای زیادی به دنبال داشت. ابتدا میخواهم بدانم مصاحبه اخیر چندمین گفتوگوی ویژه با ایشان از ابتدای دولت نهم تا کنون بود؟
در حال حاضر به طور دقیق به خاطر ندارم که چند مصاحبه زنده با ایشان داشتهام اما تقریباً هر سه ماه یک بار به طور مرتب با آقای رئیسجمهور مصاحبه داشتهام. البته گاهی اوقات نیز در انجام مصاحبهها وقفه افتاده است ولی هر سه ماه یک بار من با ایشان به گفتوگو نشستهام.
مصاحبه با آقای احمدینژاد سخت نیست؟
نه، به هیچوجه سخت نیست و جذابیتهای خاص خود را داشته است.
به این دلیل میگویم سخت و دشوار، چون روال آقای احمدینژاد تاکنون اینگونه بوده است که ایشان در رو در رویی با خبرنگاران و مواجهه با سوالات چالشی علاقه دارند که پاسخ را با سوال بدهند.
همانطور که اشاره کردم، مصاحبه با ایشان برای من سخت و دشوار نبوده و نیست؛ به هر حال اگر ادعا تلقی نشود، من در کار و حرفه خود، تا حدودی حرفهای هستم. علاوه بر این، ایشان هم در انجام مصاحبهها شخصیتی کاملاً حرفهای هستند و نکته مهم این است که ما زبان همدیگر را میفهمیم و مشکلی از این جهت نداریم؛
بخشی از انتقاداتی که به گفتوگوهای زنده شما با آقای رئیسجمهور میشود به سوالات مطرحشده برمیگردد. پیش از آنکه به این انتقادات بپردازیم، میخواهم بدانم سوالات گفتوگو را خود شما طراحی میکنید یا آنکه سوالات به شما داده میشود و میگویند که همینها را بپرس؟
محورهای اصلی سوالات به هر حال مشخص است، اما اینگونه نیست که سوالات سفارشی و دیکتهشده باشد؛ معمولاً سوال ابتدایی را بر حسب شرایط و اتفاقات روز با ایشان در حین آغاز گفتوگو مطرح میکنم و سعی میکنم روند مصاحبه را به این شکل پیش ببرم. ضمن آنکه بر حسب پاسخهایی که ایشان در طول گفتوگو بیان میکنند سوالاتی نیز بلافاصله طراحی میشود. اینکه سوالات از قبل معلوم و مشخص باشد، خیر؛ بیشتر محتوا و محورها ملاک قرار میگیرد. مثلاً در مصاحبه شنبهشب گذشته، که همزمان با سالگرد هدفمندی یارانهها برگزار شد، عمدتاً رویکرد سوالات مربوط به موضوع هدفمندی بود. یا آنکه گفتوگوی من با ایشان در شهریورماه گذشته چون همزمان با برگزاری اجلاس سران غیرمتعهدها در تهران بود بیشتر حال و هوای سیاسی و بینالمللی داشت. به هر حال، سوالات با آقای رئیسجمهور در حین انجام مصاحبه طرح میشود.
برای طرح محور سوالاتی که میخواهید در گفتوگو با آقای احمدینژاد مطرح کنید، از مشاورانی که دارید کمک میگیرد یا آنکه از گزینههای دیگری استفاده میکنید؟
اگر منظورتان تیم مشاورهای است، خیر. معمولاً چند روز پیش از انجام مصاحبه که باید به دفتر نهاد ریاستجمهوری بروم محور سوالات را از منابع مختلف جمعآوری میکنم. این منابع میتواند سایتها و خبرگزاریها باشد که موضوعات روز را تحلیل میکنند. منبع دیگر من برای موضوع سوالات، مردم و جامعه هستند. این بخش کمک زیادی به من برای طرح سوالات مورد نظر میکند و تا حدود زیادی فضای مطالبات عمومی جامعه دستم میآید. بخش دیگری که به کمک من میآید تجربیات خودم است که در گفتوگو با رئیسجمهور چگونه سوالاتی را مطرح کنم. البته گاهی هم با بعضی از دوستان مشورت میکنم.
معمولاً پس از هر گفتوگوی تلویزیونی با رئیسجمهور واکنشهایی که با شما شده چگونه بوده است؟
تاکنون اینگونه بوده که بعد از هر گفتوگو، هم همکاران رسانهای من و هم مردم، نمایندگان مجلس و نیز شخصیتهای اقتصادی معمولاً به مصاحبهها نقدهای فراوانی میکنند. شخصیتهای سیاسی و اقتصادی هر کدام از منظر خود به این مصاحبهها نگاه میکنند، اما پاسخی که میتوانم به این نقدها بدهم این است این نقدها و گلایهها هم درست است هم غلط؛ درست است از این جهت که به هر حال مردم علاقه دارند مصاحبههایم با آقای احمدینژاد خیلی صریح و شفاف باشد و بیشتر سوالات چالشی مطرح کنم و ایشان را به پاسخهای شفافتر وا دارم؛ و این نقدها غلط است از این جهت که از یک مصاحبه باید به اندازه خود آن مصاحبه انتظار داشت. قرار نیست در یک مصاحبه زنده تلویزیونی یک تا دوساعته به تمام سوالات حوزه مسوولیت رئیسجمهور پاسخ داده شود. طبیعی است که ما ناگزیر هستیم به برخی از این سوالات بپردازیم و فرصت چندانی به طرح بخش عمدهای از سوالات نمیرسد.
این انتقاد هم میشود که شما به سادگی از کنار پاسخهایی که آقای احمدینژاد به سوالات میدهد میگذرید و به اصطلاح چالش نمیکنید.
از این دست انتقادها زیاد شنیدهام. اما باید بدانید که در مصاحبه و گفتوگو با شخصیتی مانند رئیسجمهور اینگونه رفتار و روش مصاحبه اصلاً منطقی نیست؛ به لحاظ حرفهای هم درست نیست، چه در هیچ کجای دنیا هم روش مصاحبه با رئیسجمهور این نیست. گفتوگو با رئیس یک دولت و نفر اول قوه مجریه یک روش استاندارد و مشخص دارد، اینکه مصاحبهکننده سوالش را مطرح میکند و رئیسجمهور پاسخ میدهد، و این مردم و رسانهها، افکار عمومی و نمایندگان مجلس، صاحبنظران سیاسی و اقتصادی هستند که باید پاسخهای رئیسجمهور را تحلیل کنند که پاسخهایی که به سوالات داده میشود قانعکننده و درست است یا خیر؟ چالش بنده در گفتوگوهایم با رئیسجمهور به لحاظ جایگاه حقوقی که ایشان دارد صحیح نیست، ضمن آنکه در صورت کشاندن فضای گفتوگو به چالش، اساساً امکان طرح سوالات بعدی از ما گرفته میشود. این روزنامهها و خبرگزاریها، نمایندگان مجلس و صاحبنظران سیاسی و اقتصادی هستند که میتوانند پاسخهای دادهشده را نقد کنند و این اتفاق نیز تاکنون پس از هر مصاحبه زندهای که ایشان داشته رخ داده است. به طور نمونه اشاره به این میکنم که فردای گفتوگوی اخیر من با آقای احمدینژاد، در برنامه پایش که من گرداننده آن هستم خیلی از آمارها و مسائل مطرحشده از سوی ایشان در آن مصاحبه را نقد کردیم. بنابراین از یک مصاحبه یک ساعت و نیمه، انتظار بیش از این نمیشود داشت، به طور مثال در گفتوگوی اخیر اگر بنده بر سر مثلاً میزان نرخ تورم، چالش میکردم تمام وقت برنامه به این موضوع اختصاص پیدا میکرد و عملاً نکتهای از این مصاحبه دستگیر مخاطب نمیشد. بنابراین به اعتقاد من روش درست و حرفهای مصاحبه با رئیسجمهور همین است، البته این موضوع قابل بحث است و همکاران رسانهای و افراد مختلف میتوانند روی آن نقد کنند. نکته دیگر اینکه مصاحبه رئیسجمهور آمریکا را هم اگر ببینید معمولاً گفتوگوی اختصاصی به ندرت صورت میگیرد و اغلب مصاحبهها عمومی است و معمولاً از سوی مجری عنوان میشود که آقای رئیسجمهور امروز فقط به این خبرنگاران پاسخ میدهد و اسامی اعلام میشود. خبرنگاران نیز فقط سوالات خود را مطرح میکنند و رئیسجمهور جواب میدهد بدون آنکه هیچ تعرضی به پاسخ رئیسجمهور از سوی کسی در آن جلسه صورت بگیرد.
چرا مرتضی حیدری با رییس جمهور چالش نكرد؟
۱۳۹۱/۱۰/۹