به گزارش نما، ۲۳آذرماه امسال مأموران پلیس آگاهی شهرستان آزادشهر در استان گلستان در جریان ناپدید شدن زنی جوان و خالهاش قرار گرفتند. بستگان زن جوان میگفتند که او پس از جدایی از شوهرش تنها زندگی میکرد و خالهاش که ساکن مشهد بود، میهمان وی بود اما حالا هر دوی آنها ناپدید شدهاند و هرچه دنبالشان گشتهاند هیچ ردی بهدست نیاوردهاند.
شروع تحقیقات
ناپدید شدن خاله و خواهرزاده مشکوک بود و تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور سرهنگ مجتبی مروتی، رئیس پلیس آگاهی استان گلستان برای یافتن آنها وارد عمل شدند.
ماموران در جریان بررسیهای اولیه متوجه شدند که زن جوان(یکی از گمشدگان) از مدتی قبل با شوهرش اختلاف داشته و به تازگی از وی جدا شده است. از سوی دیگر تحقیقات نشان میداد در روزی که او و خالهاش ناپدید شده بودند، این زن با در اختیار داشتن حکم تخلیه به آپارتمانشان که شوهر سابقش در آنجا سکونت داشت رفته و با ارائه حکم قضایی از وی خواسته بود که آنجا را تخلیه کند. شوهر سابقش نیز پس از تخلیه آپارتمان، کلید آن را در اختیار این زن قرار داده و از آنجا رفته بود.
ماموران همچنین متوجه شدند که شوهر سابق زن جوان ساعاتی پس از تخلیه آپارتمان بار دیگر به آنجا مراجعه کرده و آخرین کسی بوده که با زن گمشده دیده شده است. همه این اطلاعات باعث شد که ظن مأموران به این مرد بیشتر شود و قاضی پرونده دستور بازداشت وی را صادر کرد.
راز هولناک
مرد جوان پس از دستگیری مدعی شد که از همسر سابقش و خاله او بیخبر است. او گفت: پس از تخلیه آپارتمان، کلید آن را به همسر سابقم دادم و رفتم و دیگر او و خالهاش را ندیدم و نمیدانم چه اتفاقی برایشان رخ داده است.
با این حال وقتی مأموران به بررسیهای میدانی و پرسوجو از همسایهها پرداختند، متوجه شدند که این مرد شبانه به آپارتمان برگشته و ساعتی بعد سوار بر یک خودروی پژو که رانندهاش یکی از اقوام وی بوده، مجتمع مسکونی را ترک کرده است.
در این شرایط بازجویی از متهم ادامه یافت تا اینکه وی به قتل همسر سابقش و خاله او اعتراف کرد و مدعی شد که اجساد آنها را به اطراف شهر برده و در آنجا دفن کرده است.
متهم گفت: من و همسرم از مدتی قبل دچار اختلافات شدید شدیم. چون آپارتمانم را به نام او زده بودم، مدعی شد که باید آنجا را تخلیه کنم و همین باعث افزایش اختلافاتمان شده بود. تا اینکه با پیشنهاد یکی از اقوام همسرم، قبول کردم که حق طلاق را به او بدهم و در عوض همسرم اختلافات گذشته را فراموش کند و زندگیمان به روال عادی برگردد.
مرد جوان ادامه داد: یکماه پس از اینکه حق طلاق را به همسرم دادم، او با مراجعه به دادگاه از من جدا شد. پس از آن هم حکم تخلیه گرفت و مرا از آپارتمانی که خودم خریده بودم، بیرون کرد. زندگیام نابود شده بود و از همسرم کینه به دل گرفته بودم. برای همین، روزی که آپارتمان را تخلیه کردم، نقشه قتل او را کشیدم.
آن روز به بهانه اینکه برخی از وسایلم داخل انباری است به مجتمع برگشتم و از همسرم خواستم به زیرزمین برویم تا وسایلم را از داخل انباری بردارم. خالهاش در خانه بود و بههمراه همسر سابقم به زیرزمین رفتیم. در انباری را باز کردم و پارچهای از آنجا برداشتم و با استفاده از آن، همسر سابقم را خفه کردم. بعد به آپارتمان برگشتم و خالهاش وقتی متوجه شد که خواهرزادهاش همراه من نیست، شروع به پرسوجو کرد.
او میخواست سروصدا راه بیندازد و برای اینکه همسایهها متوجه نشوند، یک پارچه برداشتم و او را هم خفه کردم. پس از آن به یکی از اقواممان زنگ زدم و برای انتقال اجساد کمک خواستم. او با یک پژو۴۰۵ آمد و با کمک هم اجساد را داخل صندوق عقب گذاشتیم. بعد آنها را به حاشیه رودخانهای در اطراف شهر بردیم و آتش زدیم و پس از آن نیز همانجا دفن کردیم.
بهگفته سرهنگ مجتبی مروتی، رئیس پلیس آگاهی استان گلستان، پس از اعترافات هولناک این مرد، مأموران راهی محل دفن اجساد شدند و آنها را به پزشکی قانونی منتقل کردند. از سوی دیگر برای عامل جنایت قرار بازداشت صادر شد و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.
منبع:همشهری
اعترافات هولناك قاتل خاله و خواهرزاده
راز ناپدید شدن زن جوان و خالهاش با اعترافات هولناك شوهر سابق این زن فاش شد.
۱۴۰۰/۹/۲۷