به گزارش نما ،اهمیت وضعیت ناپایدار کنونی در بازارهای جهانی هیدروکربن برای آینده کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به سختی قابل برآورد است. افزایش اخیر قیمت ها به پادشاهی های عرب خلیج فارس این امکان را داد که نه تنها حجم درآمد خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند، بلکه فرآیندهای مداوم تغییرات بازار را بهتر درک کنند و تأیید کنند که استراتژی های توسعه آنها احتمالاً برای پاسخ به چالش های ناشی از گذار جهانی انرژی کافی هستند.
تاکنون، تولیدکنندگان هیدروکربن شورای همکاری خلیج فارس شواهد روشنی یافته اند که نشان میدهد دوران نفت و علاوه بر آن گاز، به پایان رسیده است. این واقعیت که بحران کنونی نتیجه اشتباه در ارزیابیها در مورد چشمانداز انتقال انرژی و همچنین سرعت رشد تقاضای نفت و بهبود اقتصاد جهانی بود، به عربستان و امارات فرصت داد که استدلال نفت به عنوان منبع انرژی بسیار خطرناک را رد کنند.
در همین حال به گفته آنها، انتقال انرژی به خودی خود یک فرآیند طولانی و دشوار خواهد بود که با شوک های اقتصادی احتمالی تشدید می شود. گفته می شود کشورهای تولیدکننده هیدروکربن برای لحظه ای که تقاضای نفت کاهش می یابد، آماده شوند. اما به گفته اوپک این لحظه بسیار فراتر از افق برنامه ریزی معقول است: طبق برآوردهای این کارتل، در عین کاهش سرعت، رشد تقاضای نفت حداقل تا اوایل دهه ۲۰۳۰ و متعاقب آن تا سال ۲۰۴۵ ادامه خواهد داشت.
انتقال انرژی به خودی خود یک فرآیند طولانی و دشوار خواهد بود که توسط شوک های اقتصادی احتمالی تشدید می شود
در واقع، صنعت جدید انرژی پایدار برای توسعه زیرساختهای لازم برای تولید، حملونقل، ذخیرهسازی و بازاریابی و همچنین حل مسائل مربوط به هزینههای تولید (که هنوز بسیار بالا هستند)، در دسترس بودن جغرافیایی جهانی انرژیهای تجدیدپذیر، نیاز به زمان دارد.
رد نفت و گاز به عنوان خوراک برای بخش پتروشیمی حتی مشکل سازتر از رد استفاده از هیدروکربن ها برای تولید سوخت حمل و نقل و برق به نظر می رسد. در نتیجه انتقال انرژی به احتمال زیاد، به معنای رد کامل استفاده از هیدروکربن ها به نفع منابع انرژی سازگار با محیط زیست پایدار نخواهد بود.
درعوض انتقال انرژی بیشتر بر چگونگی افزایش «دوستداری با محیطزیست» استخراج و فرآوری سنتی نفت و گاز متمرکز خواهد شد. در این شرایط، در بین کارشناسان در مورد دورنمای بلندمدت بازار نفت اتفاق نظر وجود ندارد.
از یک سو، نگرانیهای جدی وجود دارد که سرمایهگذاری کمتر در بخش نفت ممکن است نتواند تقاضای موجود را برآورده کند از سوی دیگر، بازار ممکن است گهگاه با عرضه بیش از حد مواجه شود که رقابت بیشتر بین بازیگران را تشویق میکند.
جالب اینجاست که مازاد عرضه می تواند ناشی از کندی رشد تقاضا و سرمایه گذاری کم باشد. سرمایهگذاری ناکافی به ناچار منجر به شکستهای گاه به گاه بازار نفت در تامین منابع کافی میشود، در نتیجه افزایش دورهای قیمتها را تشویق میکند و تولیدکنندگان باقیمانده را وادار میکند حجم بیش از حد نفت را توسعه و پمپاژ کنند. در نتیجه، تنها کمبود تقاضا نیست، بلکه مازاد عرضه نفت است که دردسر اصلی تولیدکنندگان در چند دهه آینده خواهد بود.
در این شرایط، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هنگام تدوین استراتژیهایی برای توسعه بخش نفت و گاز خود، نظم و آرامش بیشتری نسبت به همتایان غربی خود یا شرکتهای نفتی بینالمللی نشان میدهند.
تاکید اصلی همچنان بر حداکثر کردن پتانسیل تولید (حداقل در مورد عربستان سعودی، امارات، کویت و قطر)، تقویت مزیت های رقابتی تولید سنتی و توسعه تولیدات پتروشیمی داخلی به عنوان جایگزینی برای صادرات مستقیم مواد خام است. اگر سرمایهگذاری ناکافی در صنعت منجر به کاهش حجم عرضه شود، این رویکرد به تولیدکنندگان خلیجفارس اجازه میدهد تا سهم خالی از بازار را به دست آورند. اگر قرار باشد بازار هیدروکربن بیش از حد عرضه شود، آنگاه به حداکثر رساندن ظرفیتهای تولید همراه با هزینه تولید پایین، مزایای قابلتوجهی را برای آنها ایجاد میکند تا در نبرد حفظ سهم بازار پیروز شوند.
تولیدکنندگان نفت دیگر از اصل بازار قدیمی پیروی نمی کنند که تقاضا/قیمت کمتر نفت به معنای کاهش سرمایه گذاری در حفاری آینده است
در عین حال، بازیگران کلیدی خلیج فارس، مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر، حداقل بر اساس دو اصل پیش میروند. اول آنها بر این باورند که علیرغم فشار روانی موجود، هنوز زمان دارند تا با دستور کار جهانی انتقال انرژی سازگار شوند.
بنابراین، در حالی که رهبری امارات متحده عربی برنامه انتشارکربن صفر تا سال ۲۰۵۰، که مطابق با استراتژی های توسعه انرژی کشورهای پیشرو است، ارائه داد؛ رهبری عربستان سعودی مهلت اجرای برنامه مشابه را به سال ۲۰۶۰ تغییر داد و این مهم نشان می دهد که انگیزه بقیه کشورهای جهان آنها را مجبور به تغییر سریع یا شدید مسیر خود نکرده است.
دوم، تولیدکنندگان منطقه ای مسیر تسلط بر بازارهای کلیدی هیدروکربن را طولانی مدت و غیرقابل تغییر می دانند و هیچ چیز نباید بر اجرای آن به ویژه در شرایط جدید تأثیر بگذارد. به عبارت دیگر، پادشاهیهای خلیجفارس قصد دارند تا زمانی که تولید نفت و گاز همچنان قادر به کسب درآمد باشد، در این بازی باقی بمانند، حتی اگر بازارها با عرضه بیش از حد و افزایش رقابت مشخص شوند.
حتی زمانی که در سال ۲۰۲۰ تا اوایل سال ۲۰۲۱ بحثهای فعالی در میان جامعه تجاری بینالمللی در مورد نیاز به توقف هر گونه سرمایهگذاری بیشتر در توسعه ذخایر جدید هیدروکربنی وجود داشت، رهبری عربستان سعودی قاطعانه عدم تمایل خود را برای پیروی از این توصیه اعلام کرد.
علاوه بر این ریاض تاکید کرد که حامیان چنین استراتژی در سایر کشورها تنها با تضعیف رقابتپذیری شرکتهای خود و ترک داوطلبانه بخشی از بازار، به نفع عربستان وارد عمل شده اند. دولت و محافل تجاری امارات هم اکنون عملکرد همسایه خلیج فارس خود را تکرار می کنند و بیان می کنند که برنامه فعلی برای افزایش تولید نفت امارات تا سال ۲۰۳۰ بدون توجه به نوسانات گاه به گاه قیمت ها و تقاضا برای نفت و همچنین تئوری های مرسوم انجام خواهد شد.
بنابراین در نوامبر ۲۰۲۱، «سلطان الجابر» سرمایهگذاری ناکافی در توسعه بخش نفت در ده سال گذشته را دلیل اصلی عدم توانایی صنعت نفت در واکنشهای غیرمنتظره دانست. در همان ماه، شرکت وی از سرمایه گذاری بی سابقه ۶ میلیارد دلاری در توسعه تولید نفت خبر داد تا تا سال ۲۰۳۰ به نرخ تولید ۵ میلیون بشکه در روز برسد و به خودکفایی در تولید گاز طبیعی برسد. آنها دیگر از اصل بازار قدیمی پیروی نمی کنند که «تقاضا/قیمت کمتر نفت به معنای کاهش سرمایه گذاری در حفاری آینده است».
بازار