محمد مهدی اسلامی -به گزارش نما ، ۱۶ اسفند ۱۳۵۳، پیمان موسوم به «قرارداد الجزایر» یا «قرارداد ۱۹۷۵» بین دو دولت ایران و عراق امضا شد و شرایط و وضعیت جدیدی را برای کردهای عراق به وجود آورد. آنها در برابر حملات دولت وقت عراق تنها ماندند و درخواست اضطراری بارزانی از کسینجر، وزیر امور خارجه وقت آمریکا نادیده انگاشته شد.
ویلیام شوکراس در کتاب معروفش «آخرین سفر شاه» همانطور که از زیرنویس نام آن «سرنوشت یک متحد» میتوان حدس زد، به رفتار آمریکا با متحدش پرداخته است؛ اما در میانه آن برخی از اتحادهای دیگر را نیز بررسی کرده است. از آن جمله اتحاد آمریکا با کردها در برابر نفوذ شوروی در عراق!
شوکراس درباره نقش فریبکارانه، تاکتیکی و خیانت بار آمریکا و اسرائیل در خصوص مسأله کردهای عراق در زمان قبل و بعد از قرارداد ۱۹۷۵ ایران و عراق، تصریح کرده است که شاه از سازمان سیا تقاضای کمک نمود تا بتواند کردهای عراقی را در قیام دیرینه شان علیه عراق مساعدت و پشتیبانی کند. «تصمیم نیکسون و کسینجر دایر بر اینکه سازمان سیا مقادیر زیادی اسلحه به کردها برساند مورد مخالفت سفیر آمریکا و نماینده مقیم سیا در تهران قرار گرفت. در واشنگتن کمیته ۴۰ نفره گروه ناظر بر عملیات پنهان هیچ فرصتی نیافت که درباره این سیاست بحث و آن را تأیید کند. فقط پس از آنکه جان کانالی به ایران اعزام شد تا شاه را از اینکه طرح در دست اقدام است مطمئن سازد، یک صفحه پلی کپی شده شامل خلاصه طرح برای امضا به اعضای کمیته داده شد. کاخ سفید و شاه مایل نبودند کردها به خودمختاری که برای آن می جنگیدند دست یابند. هر دو می خواستند مادام که شاه برای منافع ایران [و در واقع در پازل استراتژی پیرامونی اسرائیل] لازم می دانست، از کردها به عنوان وسیله فشار و درگیر شدن سربازان عراقی استفاده کنند. کردها این موضوع را نفهمیدند. رهبرشان مصطفی بارزانی اغلب به مأموران سیا میگفت که به شاه اعتماد ندارد ولی کاملا به ایالات متحده معتقد است. اگر به هدفش نایل می شد حاضر بود پنجاه و یکمین ایالت آمریکا بشود. در مارس ۱۹۷۵ شاه به توافقی با عراقی ها نایل شد و کمک به کردها را قطع کرد و در حالی که عراق دست به حمله گستردهای به کردها زده بود؛ مرزهایش را بست. بارزانی تلگرام های نومیدانهای برای نمایندگی سیا در تهران فرستاد و تقاضای کمک کرد. نمایندگی سیا این تلگرامها را به واشنگتن فرستاد و نگرانی خودش را درباره اوضاع منطقه متذکر گردید. نیز بارزانی به کسینجر نوشت: نهضت و ملت ما در برابر سکوت همگان به طرز باور نکردنی در شرف نابودی است. عالیجناب، ما احساس می کنیم که ایالات متحده مسئولیت اخلاقی و سیاسی در قبال ملت ما دارد که خودش را به سیاست کشور شما متعهد ساخته است. از سوی نمایندگی سیا در تهران تقاضای دیگری نیز ارسال شد ولی هیچ پاسخی از واشنگتن نرسید.» (۱)
حمله عراقیها نهضت بارزانی را که بر اساس اعتماد به آمریکا بنا شده بود، نابود ساخت. دویست هزار پناهنده کرد به ایران گریختند. در اسناد داخلی آمریکا در توضیح دلایل این بدقولی از قول کسینجر نقل شده است که «عملیات پنهانی را نباید با کار مبلغین مذهبی اشتباه کرد.» (۲)
۱- شوکراس، ویلیام، آخرین سفر شاه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران: نشر البرز، ۱۳۷۱، ص ۲۰۵-۲۰۶
۲- تقی پور، محمدتقی، استراتژی پیرامونی اسرائیل : اسرار عملیات مشترک موساد، ساواک و ...، تهران : موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، ۱۳۸۳، ص ۴۱۲.