پرده اول:
محمد مهدی اسلامی- دونالد رامسفلد ۲۷ آذر سال ۱۳۶۲ به عنوان نماینده ویژه ریگان، رییس جمهور وقت آمریکا در خاورمیانه، با صدام حسین دیدار کرد. در جریان این سفر موافقتنامه همکاری نظامی برای جلوگیری از شکست صدام در جنگ علیه ایران امضا شد (۱) و پس از آن، آمریکا سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی در اختیار رژیم بعثی گذاشت.
پرده دوم:
روزهای پایانی سال ۱۳۶۶، خاصه جمعه ۲۸ اسفند حلبچه مورد حمله شیمیایی عراق قرار گرفت. پس از آنکه در عملیات والفجر-۱۰ با کمک مردم عراق به ویژه کردهای آن به سپاه ایران،۵ شهر راهبردی فتح شد؛ صدام دستور حمله گسترده شیمیایی به عراق را داد. (۲) اگرچه استفاده از سلاح کشتار جمعی بر علیه مردم خود عراق، اتفاقی نادر و شگفتانگیز بود اما واکنش درخوری در پی نداشت. هرچند هنر سه عکاس ایرانی حاضر در حلبچه و ثبت تصاویری گویا از این جنایت، راه را بر سکوت مطلق بست. مشهورترین این تصاویر مربوط به عمر خاور و کودک در آغوش او است که در لباس کردی کنار خیابان جان داد و به نماد مظلومیت حلبچه تبدیل شد.
پرده سوم:
اگرچه حزب دموکرات کردستان با شعارهای پرطمطراق برای «مردم کرد» سعی به جلوهگری داشت، اما قاسملو در برابر بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه سکوت اختیار کرد. منافع آنی او مانع از اندیشه به آینده شد. او نه تنها سکوت اختیار کرد بلکه گفت که «بمباران شیمیایی تأیید نشده است» (۳) و با انکار تلویحی آن، مستمسک کافی برای سرپوش گذاشتن بر آن در اختیار امپراتوری رسانهای قرار داد. اگرچه پس از سقوط صدام این حزب گهگاه به خطای خود اشاره میکرد و سرانجام ۲۲ سال بعد، با صدور بیانیهای به خطای راهبردی خود اذعان کرد. (۴)
پرده چهارم:
دونالد رامسفلد که اینک بر کرسی وزارت دفاع نشسته بود، داگلاس جی فیث را مأمور کرد واحدی به نام دفتر طرحهای ویژه (OSP) در پنتاگون راه بیندازد تا اثبات کند عراق زرادخانهٔ عظیمی از جنگافزارهای شیمیایی، میکروبی دارد.(۵) نتیجه فضاسازی رسانهای این تیم آمریکا را مهیای حمله به عراق در ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (دقیقا۱۵ سال پس از حمله به حلبچه) کرد. جنگی که به بهانه مبارزه با سلاح کشتار جمعی آغاز شد اما بعدها فاش شد در آن انواع سلاحهای نامتعارف آزمایش شده است که از آن جمله بمبهای حاوی اورانیوم ضیف شده بود.
جالب آنکه امپراتوری رسانهای بعدها تلاش کرد از اساس موضوع سلاح کشتار جمعی در عراق (که مستلزم حمایت غرب برای تجهیز به آن بود) را منکر شود. مستمسک اصلی آنها گزارش مشهور به دولفِر در مارس ۲۰۰۵ بود «صدام توانست ارتش عراق و بهترین سازمانهای اطلاعاتی جهان را با این گمانه که وی دارای سلاحهای کشتار جمعی است فریب دهد زیرا بر این باور بود که در صورت داشتن این نوع سلاحها هیچکدام از دشمنانش به او حمله نخواهند کرد.» (۶)
رامسفلد هیچگاه از آنچه بین او و صدام در زمان هشت سال دفاع مقدس گذشته بود، به رسانهها نگفت. جالب آنکه حتییک روزنامهنگار مشهور گزارشی منتشر کرد و خبر داد پس از انتقاد کنگره آمریکا از OSP ، این دفتر به جرم دستکاری در اطلاعات و جاسوسیو همچنین دادن اطلاعات غلط که منجر به آغاز جنگ عراق بود، منحل شد.(۷) اما اعضای کنگره، خبرنگاران مشهور به افشاگر و ... هیچیک نگفتند که اگر صدام سلاح شیمیایی نداشت، چرا عمر خاور با کودکی در آغوش کنار خیابانهای حلبچه خشک شد و بر زمین افتاد.
۱- روزنامه لس آنجلس تایمز،۱ می۲۰۰۳، صفحه ۱
۲- هفته نامه اطلاعات جبهه، شماره ۴۶ ،۷ فروردین۱۳۶۷
۳- نادری، محمود (۱۳۹۶)، حزب دمکرات کردستان ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ص ۵۳۷
۴- نشریه کوردستان، شماره ۵۰۵، اول فروردین۱۳۸۸
۵- سیمون هرش، نیویورکر،۵ می۲۰۰۳
۶- گزارش جامع مشاور ویژهDCI در مورد سلاحهای کشتار جمعی عراق، آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا،۳۰ سپتامبر ۲۰۰۴
۷- گزارش لاریسا الکساندرونا در مجله The Raw Story ، ۲ سپتامبر ۲۰۱۹
چهار پرده از نمایش آمریكا در حلبچه
روزهای پایانی سال ۱۳۶۶، خاصه جمعه ۲۸ اسفند حلبچه مورد حمله شیمیایی عراق قرار گرفت. پس از آنكه در عملیات والفجر-۱۰ با كمك مردم عراق به ویژه كردهای آن به سپاه ایران،۵ شهر راهبردی فتح شد؛ صدام دستور حمله گسترده شیمیایی به عراق را داد.
۱۴۰۰/۱۲/۲۸