دستگیری طرفداران حماس در فرانسه و آلمان همگام با حمایتهای علنی اولاف شولتس و مکرون از رژیم کودککش صهیونیستی تشدید شده و پارلمان اروپا نیز مسیر برخورد با مخالفان صهیونیسم را به بهانه واهی یهودستیزی(!) فراهم ساخته است. رئیس جمهور فرانسه، در حمایت از نسلکشی در غزه سنگ تمام گذاشته و به بنیامین نتانیاهو تعهد داده است زمینهسازی لازم را جهت ایجاد حاشیهای امن برای کودککشی صهیونیستها فراهم سازد. رویکرد وقیح فرانسویها، حتی در داخل خاک این کشور نیز ظهور و بروز پیدا کرده است؛ جایی که هرگونه اعلام همبستگی با حماس و کودکان غزه ممنوع و در مقابل، حمایت از جنایات صهیونیستها به یک دستورالعمل حکومتی ـ رسانهای تبدیل شده است. یکی از موضوعاتی که طی روزهای اخیر مورد توجه محافل سیاسی ـ رسانهای غرب قرار گرفته، تماس تلفنی رئیسجمهور فرانسه با رئیسجمهور کشورمان بوده است.
مکرون در این تماس، نتوانست ترس و وحشت خود را از شکست تمامعیار صهیونیستها در مقابل مقاومت فلسطین کتمان کند. در مواضع مکرون، ترکیبی از نگرانی نسبت به حال و آینده رژیم اشغالگر قدس به چشم میخورد. وی در این تماس تلفنی، مواردی را مطرح کرده که هر یک از آنها قابلیت نقد و تحلیل دارد. رئیسجمهور فرانسه از یک سو نسبت به ورود دیگر گروههای مقاومت (خصوصا حزبالله لبنان) به جنگ غزه ابراز نگرانی کرده و از سوی دیگر، خواستار اقدامات تهران برای جلوگیری از شعلهور شدن جنگ در منطقه شده است. درباره اظهارات مکرون، ۲ نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد؛ نخست اینکه قطعا تماس تلفنی مکرون، با هدف تقویت مواضع مقاومت صورت نگرفته است! درفرامتن این تماس تلفنی، تلاش پاریس برای تنفس مصنوعی به صهیونیستها خودنمایی میکند، بنابراین تاکید مکرون مبنی بر عدم ورود حزبالله و دیگر گروههای مقاومت به معادله نبرد، انعکاسی از نگرانی مطلق تلآویو نسبت به این موضوع تلقی میشود. قطعا جنگ ترکیبی علیه رژیم جعلی صهیونیستی، با ورود گروههای مقاومت به این عرصه پیچیدهتر خواهد شد. در شرایطی که حماس یک تنه با تحمیل شکست به تلآویو در عملیات توفان الاقصی موازنه نبرد را به سود خود رقم زد، وحشت صهیونیستها نسبت به ورود بازیگران جدید به صحنه نبرد قابل درک است!
در این میان نتانیاهو به رئیسجمهور غیرمستقل و ناتوان فرانسه ماموریت داده است مانع چندوجهی شدن میدان نبرد شود و زمینه را جهت بمباران بیحد و حصر غزه و نسلکشی کودکان فراهم سازد اما قطعا جمهوری اسلامی ایران و دیگر بازیگران جبهه مقاومت چنین چیزی را نخواهند پذیرفت.
دومین مساله، مربوط به درخواست مکرون از حجتالاسلام رئیسی درباره ایجاد آرامش در منطقه از سوی ایران است. این درخواست در حالی مطرح میشود که اساسا فرانسویها، ژرمنها و انگلیسیها اصلیترین بازوان اجرایی واشنگتن و تلآویو در ناآرامسازی منطقه به شمار میآیند. اکثر قریب به اتفاق بحرانهایی که طی سالهای گذشته و اخیر در منطقه غرب آسیا رخ داده، طراحانی فرامنطقهای داشته که نام پاریس نیز در میان آنها خودنمایی میکند. یکی از کارویژهها و مسؤولیتهای مهم جمهوری اسلامی ایران در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مهار تروریسم و خشونتی است که ساخته و پرداخته نهادهای امنیتی- نظامی غرب بوده و کماکان به این مبارزه مقدس خود در راستای نفی مداخلهگرایی دشمنان جهان اسلام ادامه خواهد داد. پاسخهای صریح رئیسجمهور کشورمان به شانتاژها و زیادهخواهیهای مکرون، به وضوح نشان میدهد واسطهگری و التماس مکرون و دیگر سیاستمداران ورشکسته غربی برای نجات صهیونیستها از بحرانی که خود به واسطه اشغال و کودککشی خلق کردهاند، راه به جایی نخواهد برد. قطعا تنها راه پیش روی صهیونیستها در برهه کنونی، پذیرش شکست در نبرد و عقبنشینی از غزه است؛ شکستی که قطعا کاخ الیزه، کاخ سفید و دیگر بازیگران غربی نیز در آن شریک خواهند بود. عملکرد دولتهای فرانسه و آلمان در حمایت مطلق از جنایات رژیم اشغالگر قدس، امروز بیش از هر زمان دیگری در مدار رصد و تحلیل افکار عمومی دنیا قرار گرفته و قطعا به یکی از مهمترین پاشنه آشیلهای این سیاستمداران وابسته و ستمگر تبدیل خواهد شد. جبهه مقاومت نهتنها با رژیم اشغالگر قدس، بلکه با بازیگرانی که درصدد هموارسازی مسیر جنایات این رژیم حقیر جعلی هستند مقابله خواهد کرد.