به گزارش نما در توضیح ضرورت این دوره آمده است: ناتو در صفحه رسمی خود، جنگ شناختی یا cognitive warfare را شامل فعالیتهایی دانسته که در هماهنگی با سایر ابزارهای قدرت انجام می شود تا بر نگرش ها و رفتارها تأثیر بگذارد. بخشی از این جنگ، نبرد روایتها است. این دقیقا همان چیزی است که موجب شده اعضای این ائتلاف، مبالغ هنگفت جهت راه اندازی رسانههایی خرج کنند که بخشی از آن به روایت تاریخ معاصر ایران میپردازد تا از طریق دستکاری ادراکات افکار عمومی، زمینهساز کاهش اعتماد عمومی به انقلاب اسلامی، به عنوان اصلیترین حریف نظام سلطه شود. این در حالی است که هنوز ابعاد بسیاری از بزرگترین انقلاب معاصر مکتوم و مهجور مانده است.
در ادامه آمده است، اگر بخواهیم در این نبرد سهمی داشته باشیم و روایت دقیقی از انقلاب اسلامی ارائه دهیم، باید هم فن روایتگری را به خوبی بشناسیم و هم جریانشناسی داشته باشیم از نقشآفرینان اصلی در عرصهای را که به بازگفت آن مشغول خواهیم شد و این کارگاه تلاش دارد نخستین گامهای چنین آموزشی را بردارد.
باشگاه روایت انقلاب اسلامی در شرح ابعاد فنی این کارگاه توضیح داده است: یکی از رایجترین شیوههای پژوهش در تاریخ، تاریخ شفاهی است که گام نخست بسیاری از پژوهشهای پسینی هم خواهد شد. برای ارائه یک روایت دقیق از طرفی باید اصول آن را شناخت تا دچار خطاهای رایج در این عرصه نشد و از سوی دیگر، از فرصت گفتگو با یک کنشگر یا شاهد عینی استفاده بهینه کرد و دچار فرصتسوزی نشد. چه آنکه گاه چنین فرصتی امکان تکرار ندارد. دکتر یعقوب توکلی از پیشکوستان تاریخنگاری انقلاب اسلامی است که آثار متعددی در این حوزه منتشر کرده است و قرار است در این کارگاه، بر اساس دانش و تجربیات خود، اصول تاریخ شفاهی را آموزش دهد.
این باشگاه یادآور شده که آذرماه سه سال قبل، رهبر حکیم انقلاب اسلامی از خطری در این حوزه سخن به میان آوردند: «شما اگر انقلاب را روایت نکنید، دشمن روایت میکند ... جای ظالم و مظلوم را عوض میکند». ایشان در آن سخنرانی فصلی برای «جهاد روایت» گشودند و دو ماه بعد در دو سخنرانی نزدیک به هم، از «جنگ بیامان روایت دروغ و حقیقت» سخن گفتند و جهاد تبیین در این حوزه را واجبی فوری و قطعی دانستند. اما روایت یک فن است که فقدان آن ممکن است نتیجه عکس دهد و نباید بدون تجهیز به لوازم آن پیش رفت. بر اساس قاعده «وجوب لوازم الواجب» قرار است بهزاد دانشگر، مدیر دفتر ادبیات داستانی در این کارگاه، اصول روایتنویسی را آموزش دهد.
در ادامه آمده است: توانمندی در گزارشنویسی از جمله مهارتهایی است که نقشی کلیدی در روایتگری دارد. مجهز بودن به اصول گزارشنویسی کمک میکند، از یک سو همه جزئیات ضروری را به درستی از راوی به مخاطب منتقل کنیم و از سوی دیگر نگذاریم با تشویش اطلاعات مخاطب دچار سردگرمی شود. مهدی شیخ صراف از جوانان هنرمندی است که رد پایش را در کم و بیش در همه برنامههای تأثیرگذار جبهه فرهنگی انقلاب میشود رصد کرد. از کارگردانی و خبرنگاری گرفته تا بازیگری و اجرا و حتی کارهای زیربنایی. او که این روزها به دلیل سردبیری خبرگزاری کتاب ایران نبض عرصه کتاب و نقاط قوت و ضعف آن را به خوبی در دست دارد؛ در کنار مهارت گزارشنویسی، ضرورتهای این عرصه را هم به کارگاه خواهد آورد.
بعد فنی مهم دیگر که در این دوره آموزش داده میشود، ویراستهنویسی معرفی شده است: یکی از اجزای ایجاد یک محصول روایی مخاطب پسند، ویراسته بودن است. ویرایششدن یک متن است؛ چه برای کتاب، چه برای یک گفتارمتن (نریشن) و چه دیگر اشکال ارائه یک روایت، یک ارزش افزوده ایجاد میکند. موجب روان شدن متن و پرهیز از بدخوانی و بدفهمی آن میشود و بر جذابیت آن میافزاید. اما اگر نویسنده خود ویراستهنویسی بداند و از ابتدا بر مبانی درست نوشته باشد، مزیت بیشتری نسبت به ویرایش پسینی دارد؛ چه آنکه ممکن است برخی از پیچ و خمهای متن در عدم اشراف ویراستار به موضوع مورد غفلت قرار گیرد. مهدی صالحی که ویراستاری و سرویراستاری صدها اثر را در کارنامه دارد و امروز به عنوان داور این حوزه در جشنوارههای معتبر ادبی حضور داشته است، علایق تاریخی جدی دارد و از این رو، ایشان در کارگاه ویراستهنویسی آموزههای کاربردی و جذابی برای مخاطبان دارند.
اما بخش دیگری از این دوره به جریان شناسی اختصاص دارد.
کلیدیترین تشکل در پیشبرد انقلاب اسلامی، روحانیت مبارز بود. اما بجز جریانی که در پشت سر امام خمینی (ره) قرار داشت، جریانهای دیگری نیز در روحانیت وجود داشت؛ از جریانات مخالف انقلاب همچون انجمن حجتیه تا جریانات دارای اندیشه التقاطی ، سازشکار با آمریکا و ...
قرار است حجتالاسلام رضا اکبری آهنگر که پژوهشهای مفصلی درباره این جریانات، به ویژه انجمن حجتیه داشته و به تازگی دو جلد کتاب درباره ماجرای علامه طباطبایی و انقلاب منتشر کرده است؛ در این دوره، مقدماتی از جریان شناسی روحانیت پس از انقلاب اسلامی را بیان کند.
سازمان منافقین، بخش دیگری از دوره جریان شناسی است. از همان روز نخست پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق تلاش کرد خود را گزینه جایگزینی یا به تعبیر خودشان «آلترناتیو» برای پس از شکست انقلاب اسلامی معرفی کند و حتمی بودن این شکست را هم نظریهپردازی کند. این تلاش پس از چند دهه همچنان از سوی این سازمان در جریان است؛ هرچند امروز حتی حامیان غربی آن هم دیگر حساب گذشته را روی آن نمیکنند، اما در روزهای حساس انقلاب اسلامی این سازمان با شگردهای گوناگون همچون نفوذ در دفتر بنیصدر و به تقابل کشاندن آن، ترور چهرههای شاخص انقلاب اسلامی، کمک اطلاعاتی به صدام و پس از آن نیز با ترور و جاسوسی هستهای و ... بدون تأثیر نبوده است و برای روایت دقیق از انقلاب اسلامی شناخت آن ضروری است. محمد مهدی اسلامی که بیش از دو دهه درباره این سازمان و فراز و فرودها و انشعاباتش پژوهش کرده است، در کارگاه جریانشناسی سازمان مجاهدین خلق از یافتههای خود درباره خطای شناختی درباره این سازمان، حامیان اطلاعاتی و جریانهای اثرپذیر از آن خواهد گفت.
یکی از سوالات پردامنه درباره انقلاب اسلامی، نسبت جریانهای مختلف فعال در آن با آمریکا است. از تأثیرات سیاست خارجی آمریکا در قبال شاه بر انقلاب اسلامی تا ابعاد ماموریت ژنرال هایزر در ایران، از جریان میانه که به آمریکا روی خوش نشان دادند تا دانشجویان پیرو خط امام که با تسخیر لانه جاسوسی، نقطه عطفی در روابط ایجاد کردند. گونهشناسی روابط، اثرگذاری و اثرپذیری کنشگران مقطع حساس اواخر دهه پنجاه از ایالات متحده و نیز مقاماتی که مرتبط با آن بودند از یک سو و اپوزسیون متکی بر آمریکا در سوی دیگر، نیاز به جریان شناسی دارند.
محمد محبوبی ، پژوهشگر روابط بینالملل سالها بر این حوزه متمرکز بوده است و به تازگی با انتشار کتاب ایستگاه خیابان روزولت که میتوان آن را نخستین روایت کامل از تسخیر لانه جاسوسی دانست بنا دارد در حد اقتضای فرصت این کارگاه، به ابعاد متفاوت از حرفهای کلیشهای و بر اساس اسناد نویافته در این حوزه بپردازد.
آخرین بخش از جریان شناسی در این دوره به گروههای چپ خواهد پرداخت. سایه اندیشه مارکسیستی بر بخشی از آزادیخواهان ایرانی که علیه دیکتاتوری در تکاپو بودند، تقریبا معاصر با انقلاب بلشویکی است. اما نهضت امام خمینی بر اساس اندیشه برخاسته از فقه جواهری و متکی بر انگارههای قیام عاشورا شکل گرفته بود. با این حال، رگههای التقاط در میان مسلمانان مبارز به مرور در اوایل دهه پنجاه بروز یافت و بسیاری از جوانان دارای خانواده مذهبی را با خود به اردوگاه دین ستیزانه کمونیسم برد. اما اندیشه چپ منحصر به گروههایی همچون پیکار با چنین سرگذشتی نبود. حزب توده که پیشینهای کهنهتر از اغلب گروههای چپ مبارز داشت در کنار بسیاری دیگر از گروههای کوچک و بزرگ مبارز که با گرایشهای چینی، آمریکای لاتین، اروپایی و ... از مارکسیسم شکل گرفته بودند، پروپاگاندای بزرگی در روزهای انقلاب اسلامی داشتند و هرچند با فرونشستن غبار کم بودن تعدادشان آشکار شد، اما نقش آنها در ادبیاتسازی و تصمیمسازیهای متعدد پس از انقلاب اسلامی و نیز ایجاد اختلال در روند اداره کشور انکارناپذیر است.
محمدامین فرجالهی ، پژوهشگر تاریخ معاصر که بسیاری او را با حضور رسانهای در حوزه تاریخ میشناسند، در سالهای اخیر بر این حوزه متمرکز بوده است و در این کارگاه حرفهای تازهای خواهد داشت.
این دوره از ۲۴ الی ۲۶ شهریور؛ ساعت ۸ تا ۱۷ در ساختمان مرکزی حوزه هنری برگزار میشود. برای ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر به لینک مراجعه کنید.