نسخه چاپی

دست فتنه در خون هسته‌ای

پس از نگارش ده‌ها مقاله هنوز ارتباط اصلاح‌طلبان و وقایع مهم مرتبط با پرونده اتمی ایران بازگشایی نشده است.

به گزارش نما، روزنامه وطن امروز نوشت: بررسی پرونده ‌ترور دانشمندان هسته‌ای ایران به دست مزدوران و ‌تروریست‌های آموزش‌دیده رژیم اشغالگر قدس را به واقع می‌توان کلید رمزگشایی بخشی از حوادث فتنه 88 دانست؛ در حالی که به‌رغم نگارش‌ ده‌ها مقاله موثر و کارگشا در این زمینه هنوز فصل «ارتباط اصلاح‌طلبان و وقایع مهم مرتبط با پرونده اتمی ایران» بازگشایی نشده است. هنوز زمان افشای بخش بزرگی از خیانت‌های سران و پادوهای اصلاحات در تاریخ انقلاب اسلامی فرا نرسیده اما لازم است برای بازگشایی این پرونده اندکی در حوادث گذشته دقیق شویم.

1- پیش از روی کار آمدن دولت نهم، اطلاعات زیادی در قالب انواع نظرسنجی‌های صورت گرفته توسط مراکز آماری وابسته به اصلاح‌طلبان از داخل ایران در اختیار اتاق‌های فکر غرب قرار می‌گرفت. مضمون اغلب این نظرسنجی‌های به‌اصطلاح «مردمی» درباره پرونده اتمی ایران دلالت بر بی‌علاقگی مردم به مقاومت دولت در حوزه «انرژی اتمی» داشت.

ارسال این اطلاعات موجب شد تصمیم‌سازی‌های غرب بر اساس داده‌پردازی ساختگی غلط اندر غلط شکل بگیرد. البته به قول اندیشمندان آمریکایی «لبخند سید اصلاحات» نیز در این تصمیم‌سازی‌ها بی‌تاثیر نبود. نتیجه همه تلاش‌های ستون پنجم دشمنان قسم‌خورده ملت ایران را می‌توان در فرمان «تعلیق غنی‌سازی» و پلمب تاسیسات هسته‌ای ایران مشاهده کرد.

آنجا که ائتلاف حسن روحانی، شاگرد برجسته مکتب سازشکارانه ‌هاشمیسم و محمد خاتمی توام با نتایج نظرسنجی‌های تهیه شده توسط عباس عبدی، این پیاده‌نظام سختکوش جبهه مذاکره‌طلبی به ثمر نشست و دست ملت از علم بومی شده دانشمندان جوان و مظلومش کوتاه شد.

2-زمان گذشت و برخلاف پیش‌بینی‌های اصلاحات‌چی‌های نفوذی، جبهه «سید خندان» شکست خورد. غربی‌ها در برابر شکست اصلاحات تنها یک نفر را مقصر می‌دانستند و آن فرد کسی نبود جز هاشمی‌رفسنجانی! آمریکایی‌ها در برابر کلاه‌گذاری آشکار حواریون‌ هاشمی در انتخابات 84 بر سرشان ابتدا نتایج همه نظرسنجی‌های تهیه شده توسط اصلاح‌طلبان را بایگانی کردند.

هاشمیست‌ها قول داده بودند برای جبران رای نیاوردن در انتخابات مجلس هفتم، اصلاحات را در رای‌گیری 84 میهمان همیشگی تاریخ «جمهوری سازشکار اسلامی» کنند؛ جمهوری که طبق قول‌های رد و بدل شده در سال 2003 به هیچ‌وجه قصد صدور انقلاب خمینی(ره) را ندارد و به نابودی «صهیونیسم» فکر هم نمی‌کند چه برسد به اقدام عملی.

3- نتایج نظرسنجی‌های جدید صورت گرفته در سال 2007 با ارتباط‌گیری مستقیم با ملت ایران بدون دخالت اصلاح‌طلبان واسطه نشان داد 61 درصد از مردم نظر مثبتی نسبت به نقش سوریه در جهان دارند. 92 درصد از مردم نظر بسیار بدی نسبت به بوش داشته و 53 درصد از ایرانیان معتقد بودند قتل مردم اسرائیل توسط فلسطینیان قابل توجیه است در حالی که 90درصد شرکت‌کنندگان حمله متقابل اسرائیل به فلسطینی‌ها را ناعادلانه دانستند.

در ضمن طبق این نظرسنجی 91 درصد از ایرانیان معتقد بودند که داشتن چرخه سوخت اتمی برای ایران حیاتی است. 96 درصد از مردم هم توسعه انرژی اتمی را موثر در آینده اقتصادی کشور قلمداد کردند. همچنین 83 درصد از مردم داخل ایران معتقد بودند که ایران در حال حاضر نقش مثبتی در جهان دارد.

طبق این نظرسنجی مردم ایران در پاسخ به اینکه آیا در ایران به حقوق بشر احترام گذاشته می‌شود، 70 درصد نظر مثبت داشتند. سپس از مخاطبان سوال شد که آیا حاکمان ایران با رأی آزادانه مردم انتخاب می‌شوند؟ برای پاسخ باید از عدد یک تا 10 امتیازدهی می‌شد. عدد یک منفی‌ترین رای و عدد 10 مثبت‌ترین بود. به ادعای این نظرسنجی مردم به طور متوسط نمره 9/6 را انتخاب کردند یعنی در مجموع رضایت 70 درصدی مردم تامین بود.

جالب اینجاست که این نظرسنجی بعد از انتخاب محمود احمدی‌نژاد در سال 84 صورت گرفته یعنی دقیقا بعد از اینکه‌ هاشمی‌رفسنجانی و حواریون وی ادعاهایی مبنی بر بروز تقلب در انتخابات را مطرح کرده بودند اما به علت عدم حمایت غرب و بی‌علاقگی شدید مردم موفق به ساماندهی هیچ اعتراض موثری نشدند.

4- با همراهی دولت و حمایت شدید مردم شعار «انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست» عملی شد و پلمب مراکز و تاسیسات هسته‌ای کشور گشوده شد. این موضوع همزمان شد با آغاز دور جدید کارشکنی‌های زخم‌خوردگان منافق جبهه اصلاحات که روز به روز در نظر مردم به علت مواضع ضعیف و غیرعاقلانه‌شان در سیاست خارجی کشور خفیف‌تر می‌شدند.

اینجا بود که کلید برنامه نسبتا بلندمدت اندیشکده‌های غربی برای مبارزه میدانی با ایران هسته‌ای زده شد. فتنه 88 مقدمه زنجیر کردن شیر شرزه‌ای بود که حاضر به سازش بر سر منافع ملی خود نبود. رهبرش دست چدنی را زیر دستکش مخملی مذاکره می‌دید و ملت نیز در کنار رهبر حاضر بودند برای صیانت از اعتماد دست‌کم 70 درصدی‌شان به سلامت حاکمان و مسیر تحقق ارزش‌ها جان نیز بدهند. زنجیره‌های متعدد انسانی تشکیل شده در طول سال‌های متمادی حول مراکز انرژی هسته‌ای گواه همین خواست مردمی است که جهانی شد.

5- در چنین شرایطی پاشنه آشیل زنجیره خواسته‌های مردمی و حاکمیتی مورد اصابت گلوله‌های منافقان اصلاح‌طلب داخلی قرار گرفت. شعار «دروغگو! دروغگو!» رو در رو با حاکمیت به سرعت تبدیل به کلیدواژه عملیات آشوب یعنی «تقلب» شد. بروز چنین وقایعی یعنی ارسال پیام برداشته شدن دست مردم از پشت دانشمندانی مثل احمدی‌روشن و مجید شهریاری و علیمحمدی که به لطف تلاش‌های جبهه شکست‌خورده اصلاحات به سرعت مخابره می‌شد!

اولین شایعاتی که بعد از‌ ترور علیمحمدی به دست ‌تروریست‌های صهیونیست توسط سایت‌های «بالاترین»، «خودنویس»، «جرس» و «کلمه» منتشر شد وابستگی این استاد بلندپایه به جنبش سبز بود. حتی منافق خیانتکاری مثل اردشیر امیرارجمند آخرین مرحله ‌ترور حاکمیت جمهوری اسلامی را با رواج شایعه «حذف فیزیکی دانشمندان هسته‌ای به علت همراهی با جنبش سبز و مخالفت با هزینه‌دهی مردمی برای دستیابی به انرژی هسته‌ای» کلید زد. از داخل نیز خیانتکاران دیگر اصلاح‌طلب خواستار برگزاری رفراندوم هسته‌ای شدند تا ضربه‌ای کاری به حکومتی وارد کنند که به واسطه رواج شایعه تقلب بنا بود پشت و پناه مردمی خود را در عرصه بین‌المللی از دست بدهد.

6- در چنین شرایطی خداوند متعال خون پاک مصطفی احمدی‌روشن را زمینه‌ساز نجات راه علیمحمدی از چنگال خدمتکاران پست فتنه اسرائیلی قرار داد. اینجا نیز احمدی‌روشن مثل «همت» که برای نجات اندیشه ولایت فقیه دست مرتدان مدعی «بسیجی واقعی» را کوتاه کرد به خونخواهی اساتید شهید هسته‌ای جانش را تقدیم کرد.

چهره معصومانه و به غایت حزب‌اللهی احمدی‌روشن مشی پلیدانی که می‌کوشیدند آرمان علیمحمدی و شهریاری را لکه‌دار به امراض قلبی منافقانه خود کنند، در نظر اندک افرادی که هنوز در دلشان شک موج می‌زد، روشن کرد. بصیرت همه‌گیر شد و مشت ملت در 22بهمن به دهان امثال ریچارد ‌هاوس و جورج سوروس و پادوهای اصلاحاتی داخلی نشست.

این بار حامیان سابق موسوی با چشمانی اشکبار در راهپیمایی «حکومتی» شرکت کردند و دست‌نوشته‌های «ما همه احمدی‌روشن هستیم» ملت تا نیویورک و تل‌آویو در قالب یک قاب مردمی سفر کرد.

اگر فتنه 88 نمی‌بود، ترورهای هسته‌ای رخ نمی‌داد و فتنه تمام نمی‌شد اگر دستان سازشکاران داخلی با تابلوی تقلب به خون مجاهدان عالی‌مقام هسته‌ای کشورمان آلوده نمی‌شد. تاوان ملت در فتنه مشترک اصلاحات و اسرائیل سنگین بود اما به قول شهید حسن باقری همیشه باید در نظر داشته باشیم که «ما» مدیون انقلاب و امام هستیم.

خون عزیزان دیگری پای درخت تنومند انقلاب اسلامی جاری شد تا بصیرت یک ملت شاخ و برگ بگیرد و از کوران‌های توطئه نجات یابد. مجازات قاتلان صهیونیست را خداوند متعال ظرف کمتر از یک سال میسر کرد اما محاکمه توطئه‌کاران داخلی باقی است. خدایا! عاقبت توبه‌کاران در دست تو است، پایان پرونده خیانت‌پیشگان اصلاحات را نیز به دست ملت رقم بزن و جام عدالت را بزودی سرریز کن.

۱۳۹۱/۱۰/۲۴

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...