نسخه چاپی

از هاشمي شاهرودي تا نيكزاد

همه گزینه‌های انتخاباتی دولت

عکس خبري -همه گزينه‌هاي انتخاباتي دولت

سایت فردا نوشت:

به نظر می رسد دولت بین دو راه مردد است. انتخاب گزینه ای حداکثری خارج از دولت به نوعی که عملا بقیه را خلع سلاح کند و یا انتخاب گزینه هایی از داخل دولت و فعال ساختن ظرفیت های آنان و دریافت بازخورد برای انتخابات.

دولت را می توان مهمترین جایگاه بروز و ظهور قدرت سیاسی دانست. از این رو هر دولتی که روی کار می آید، برای تداوم قدرت خود می تواند راهکارهای مختلف و متفاوتی را پیش بینی کند. جریان سازی، حزب سازی و زمینه سازی می تواند از جمله ابزارهای یک دولت برای تداوم حضور خود در قدرت باشد. در مطلبی که می خوانید پایگاه تحلیلی «دیدبان» در گزارشی به بررسی سناریوهای دولت فعلی در این خصوص پرداخته است.



*****************************



دولت ها در نظام جمهوری اسلامی نیز بی علاقه به تداوم حضور خود در قدرت نبوده و نیستند. به عبارت دیگر دولت همواره تلاش داشتند تا دوره های بعدی را نیز به عنوان ادامه ی دولت خود در قبضه داشته باشند. این تمایل می تواند اثرات منفی و اثرات مثبت به همراه داشته باشد. مثبت از این نظر که ثبات مدیریتی بیشتر شده و یک دولت می تواند طرح ها و ایده های خود را دنبال نموده و به سرانجام برساند و منفی از این نظر که باعث انسداد قدرت شده و به نوعی باعث عدم چرخش نخبگان سیاسی می شود.



البته در ایران تا به حال دولت ها همواره هشت ساله بوده اند. یعنی هرگز چهارساله به سرانجام نرسیده اند. فراتر از هشت سال نیز، همواره دولت ها تلاش داشته اند تا به نوعی در چهارسال سوم نیز خط فکری خود را دنبال کنند. هر چند طبق قانون اساسی ایران رئیس جمهور فقط برای دو دوره پیاپی می تواند رئیس جمهور باشد اما ادامه ی جریان سیاسی دولت ها همواره یکی از آرزوهای دولت های مستقر تلقی می شده است.



از این رو همه ی دولت ها برای حضور خود در قدرت استراتژی داشته اند اما استراتژی این دولت به نوعی دیگر است. احمدی نژاد با جبهه های مختلف روبرو است چراکه او استاد دشمن تراشی برای خود است و استعداد فراوانی در گشودن جبهه های مختلف علیه خود دارد. این دولت به نوعی با یاران قدیمی خود و جمعی که از بین آنان برخاسته دچار مشکل شده، از طرف دیگر گزینه ی اصلی او با سدی به نام شورای نگهبان روبرو است و از طرف دیگر گزینه های دیگر وی ظرفیت چندانی برای جلب آراء افکار عمومی را ندارند. از طرف دیگر احمدی نژاد فردی نیست هرگز با طیفی بر سر انتخابات ائتلاف کند. چراکه به عقیده تیم فکری دولت احمدی نژا همچنان در بین توده ی مردم پایگاه دارد.



از این رو دولت دهم هر چند دلبستگی زیادی به تداوم حضور خود در قدرت دارد اما موانع بسیاری نیز بر سر راه خود دارد. موانعی که هیچ یک از دولت های پیشین نداشتند. به عبارت دیگر غیر از جریان خود دولت تقریبا هیچ طیف سیاسی مایل به ماندن احمدی نژاد یا گزینه ای منتسب به احمدی نژاد در قدرت نیست. حال باید تقریبا مطمئن بود که دولت برای انتخابات استراتژی و برنامه داشته و هرگز حاضر نیست عرصه ی دولت را دو دستی به رقیب های مختلف و متعدد واگذارد.



نگاهی به تلاش دولت های گذشته برای ماندن:



تلاش های هاشمی و دولتش

سابقه ی تلاش برای تداوم قدرت در دوره ی سوم به سال پایانی دولت هاشمی باز می گردد. آنگاه که عده ای از اطرافیان دولت هاشمی تلاش کردند تا با مادام العمر کردن دوران ریاست جمهوری، به طور کلی باب رئیس جمهور شدن فرد دیگری را بسته و او را برای همیشه رئیس جمهور ایران سازند. با شکست خوردن این استراتژی تلاش شد تا جریان اصلی دولت در لوای دیگر حفظ شده و ادامه یابد و چنین نیز شد.

به عبارت دیگر بر عکس انتساب ناطق نوری در سال 1376 به هاشمی رفسنجانی، گزینه ی اصلی هاشمی رفسنجانی شخصی جز سید محمد خاتمی نبود و همینگونه نیز شد. حضور فعال وزرا و معاونین دولت هاشمی در دولت اول خاتمی نشان دهنده ی حفظ تداوم قدرت هاشمی حداقل برای یک دوره ی چهارساله بود.

البته باید بیان داشت که در سیره ی سیاسی هاشمی رفسنجانی به طور کلی چرخش نخبگان مفهومی ندارد. با توجه به سابقه ی فعالیت های سیاسی هاشمی بعد از پیروزی انقلاب نشان می دهد که وی چندان به دنبال بازنشستگی یا اتخاذ شأن مشورتی در نظام نیست. هاشمی توانست برای سه دوره ی متوالی بر منصب ریاست مجلس با وجود حضور طیف های مختلف و متعدد تکیه زند و بعد از آن نیز برای دو دوره ریاست جمهوری را تجربه کند،

همچنین بعد از اتمام دوره ی ریاست جمهوری تلاش کرد تا دوباره به مجلس راه یابد که در صورت راهیابی مهمترین گزینه برای ریاست مجلس محسوب می شد. هاشمی رفسنجانی در سال 1384 دوباره تلاش کرد تا منصب ریاست جمهوری را تصاحب کند که منجر به نتیجه نشد. این روش نشان از سیره ای ثابت در فعالیت سیاسی هاشمی رفسنجانی یعنی تلاش برای حضور حداکثری در عرصه ی قدرت می دهد.



تلاش های خاتمی و دولتش

هر چند خاتمی به ظاهر تلاشی برای تداوم قدرت خود در دوره ی چهارساله ی سوم نشان نمی داد اما جبهه ی از هم پاشیده ی اصلاحات تلاش زیادی برای تصاحب مجدد دولت صرف کرد که مقرون به ثمر نشد. هر چند خاتمی در جریان انتخابات سال 1384 فکر می کرد که هاشمی رفسنجانی بر احمدی نژاد پیروز می شود و از این طریق ـ با توجه به رابطه ی هاشمی با اصلاح طلبان ـ خاتمی می تواند همچنان در عرصه ی قدرت باقی بماند اما با پیروزی احمدی نژاد تمامی این خیالات نقش بر آب شد.



خاتمی نیز در سال 1388 تکاپویی برای بازگشت دوباره به عرصه ی قدرت انجام داد اما به دلیل تحولاتی که در جبهه ی اصلاحات رخ داد ترجیح داد در این میدان حضور پیدا نکند و به جای آن از میرحسین موسوی حمایت کند. تلاش دولت خاتمی برای حضور در چهارساله ی سوم به نتیجه نرسید و عملا دولتی در مخالفت 180 درجه ای بر روی کار آمد.



استراتژی دولت احمدی نژاد برای ماندن

قرائنی که وجود دارد حاکی از آن است که احمدی نژاد شخصی نیست که به این آسانی عرصه ی قدرت را وانهد. او قویا به دنبال ادامه ی مسیر راه دولت نهم و دهم بوده و در مصاحبه ی تلویزیونی خود در جواب مجری برنامه به صراحت اعلام کرد که از کجا می دانید امسال سال آخر دولت است؟ مثبت یا منفی نگاه کنیم، دولت دهم به دنبال استمرار حضور خود در دولت یازدهم است اما استراتژی این حضور چیست؟



هر چند این دولت نیز برای انتخابات برنامه دارد اما ظاهرا موانعی بر سر کار وجود دارد. مهمترین مانع احمدی نژاد این است که تنها طیف های نزدیک به دولت از جریان های سیاسی موجود مایل به ادامه حضور این تفکر در قدرت هستند. بیشتر اصول گرایان و تمامی اصلاح طلبان به هیچ وجه حاضر به پذیرش ادامه ی دولت و تفکر احمدی نژاد در عرصه ی قدرت نیستند.



به نظر می رسد دولت بین دو راه مردد است. انتخاب گزینه ای حداکثری خارج از دولت به نوعی که عملا بقیه را خلع سلاح کند و یا انتخاب گزینه هایی از داخل دولت و فعال ساختن ظرفیت های آنان و دریافت بازخورد برای انتخابات.



گزینه ی خارج از دولت

اگز دولت نتواند گزینه های داخل دولت را برای انتخابات فعال کند و یا به نوعی به این جمع بندی برسد که گزینه ی داخلی دولت پیروز انتخابات نخواهد بود به سراغ گزینه ای در خارج از دولت می رود. این استراتژی هرگز به معنای ائتلاف احمدی نژاد با سایر طیف ها و جریان های سیاسی نیست. بلکه وی به دنبال گزینه ای در خارج از دولت می رود که تمامی جریان های سیاسی را به نوعی خلع سلاح کند و آنان را مجاب به حمایت از گزینه ی وی سازد.


به نظر می رسد با توضیحی که رفت؛ مهمترین گزینه ی دولت برای انتخابات در استراتژی گزینه ی خارج از دولت آیت الله هاشمی شاهرودی می باشد. به طور کلی رابطه ی دولت با آیت الله هاشمی شاهرودی بعد از اتمام دوره ی ریاست ایشان بر قوه قضائیه به مراتب بیشتر و بهتر شده و با تشکیل هیئت نظارت بر قوا به ریاست آیت الله هاشمی شاهرودی؛ احمدی نژاد نیز تلاش کرده تا موارد اختلافی خود را با سایر قوا را به این هیئت فرستاده و از این رابطه بهره جوید.



نمونه ی دیگر بر نزدیکی جریان دولت به آیت الله هاشمی شاهرودی، می توان به انتصاب محمد شریف ملک زاده به معاونت اجرایی مؤسسه فقهی اهل البیت علیهم السلام با حکم آیت الله هاشمی شاهرودی اشاره کرد. این فرد بارها از سوی دولت به مناصب مختلف گمارده شده بود که جنجالی ترین انتصاب وی در دولت، انتصاب ملک زاده به عنوان معاون اداری و مالی وزارت امورخارجه بود که با واکنش مجلس مبنی بر استیضاح وزیر امورخارجه روبرو شد و در نهایت وی از این منصب بر کنار شد.



گزینه ی داخل دولت

اما دولت ترجیح می دهد در صورت مساعد بودن شرایط گزینه ای از داخل دولت به عنوان نماینده ی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 حضور پیدا کند. اما در این زمینه نیز موانع بسیاری وجود دارد. شخصیتی در درون دولت که بتواند شخصیتی شبیه احمدی نژاد را داشته باشد و در نزد افکار عمومی این تلقی را به وجود بیاورد که وی احمدی نژاد دوم است عملا وجود ندارد.



تجربه نیز نشان داده که تمام نوآوری های احمدی نژاد در عرصه ی سیاست تنها به خود وی متکی است، از این رو احمدی نژاد بیشتر ترجیح می دهد تا گزینه های مختلف در دورن دولت را فعال کند و بعد از گرفتن بازخورد از گزینه های منتسب به دولت، گزینه ی نهایی را انتخاب کند و به عنوان نماینده ی جریان دولت در انتخابات معرفی کند و در صورت مواجه شدن با موانع مختلف، گزینه های مختلف را برای بازی کردن داشته باشد. در این بین اشخاص مختلفی برجسته شده اند که هر یک بعدی از شخصیت احمدی نژاد را یدک می کشند.



الف: نماینده ی فکری احمدی نژاد: مشایی

مهمترین و اولین گزینه ی احمدی نژاد برای انتخابات بی شک کسی جز مهندس اسفندیار رحیم مشایی نیست. مشایی را باید نماینده ی طیف فکری احمدی نژاد دانست. احمدی نژاد بارها بر ایمان به افکار مشایی صحه گذارده و بارها اعلام کرده که حرف مشایی حرف دولت است. مرور حکم جدید احمدی نژاد برای مشایی نشان دهنده ی این نزدیکی فکری و اعتقادی است. این هماهنگی فکری در دولت دهم خود را بیشتر نشان داد. با گذری بر سخنرانی مشایی و احمدی نژاد، مشخص می شود این دو از یک مشرب فکری تغذیه می کنند.


هر چند در دو دولت نهم و دهم، اسفندیار رحیم مشایی پر مشغله ترین و پر منصب ترین فرد دولت محسوب می شده و خود این منصب ها باعث نفوذ روزافزون وی در دولت نهم و بیشتر دولت دهم شد اما، وی در سال آخر دولت ترجیح داده با تحویل دادن تمام مناصب با فراغت بال بیشتری به ریاست جمهوری بیاندیشد. از این نظر مشایی در حال حاضر جز ریاست نهاد دبیرخانه ی جنبش غیرمتعدها هیچ منصب رسمی دیگری ندارد. هر چند سایه ی حضور وی در مناصب قبل همچنان وجود دارد.



صرف نظر از زمزمه هایی که مبنی بر اعلام حضور وی در انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد، مهمترین مانع مشایی فیلتر شورای نگهبان است. به نظر می رسد با توجه به برکناری مشایی از منصب معاون اولی رئیس جمهور در سال 1388 از سوی مقام معظم رهبری، احتمال تأیید صلاحیت مشایی از سوی شورای نگهبان به سمت صفر میل کند.



ب: نماینده ی سیاسی احمدی نژاد: الهام

احمدی نژاد از طیف اصول گرای برخاسته بود و این وابستگی در دولت نهم بیش از پیش خود را نشان داد. از طرف دیگر باید بیان کرد که شانس اصول گریان در انتخابات ریاست جمهوری با توجه به از هم گسیختگی جبهه ی اصلاحات به مراتب بیشتر است. از این رو دولت باید به دنبال جلب آرای بخشی از نخبگان و بدنه ی اصول گرایی نظیر جبهه ی پایداری باشد.



غلامحسین الهام از جمله نیروهای اصول گرایی است که هر چند در تشکیل جبهه ی پایداری نقش داشته اما بیشتر ترجیح داده متحد دولت باشد تا منتقد دولت. از این رو بعد از مدتی از این جبهه گسست و به دولت دهم با مناصب جدید پیوست. به طور کلی الهام خوشبینی و ارتباط بیشتری با دولت نسبت به سایر اخراجی های دولت داشت و در نهایت توانست در سال آخر دولت دوباره به جمع حلقه ی اول احمدی نژاد برگردد و با خالی شدن پاستور از مشایی عملا به فرد شماره ی دو ی کابینه تبدیل شود.



علاوه بر انتساب غلامحسین الهام به طیف اصول گرایی و تمایل بخشی از اصول گرایان به وی؛ به نظر می رسد خصیصه سادگی و ساده زیستی احمدی نژاد نیز در وی دیده می شود از این رو الهام یکی از گزینه های داخلی دولت برای فعال شدن است. گزینه ای که همواره سخنگو بوده و در ارتباط با رسانه هاست که خود باعث آشنایی بیشتر مردم با مواضع سیاسی وی می شود و فیلتر شورای نگهبان را به راحتی پشت سر می گذارد. چراکه خود حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان بوده و هیچ نقطه ی خاکستری در زندگی خود ندارد.


این فرضیه با اعطای مناصب متعدد و پشت سر هم از سوی احمدی نژاد بیشتر تأیید می شود.



اما مانع پیروزی الهام همان توانایی جلب آرای حداکثری است که بستگی به توانایی های ذاتی الهام و موجی که ایجاد می شود دارد.



ج: نماینده ی کاری احمدی نژاد: نیکزاد

بی شک یک از مهمترین ابعاد شخصیتی احمدی نژاد تلاش و پشتکار فراوان اوست. ویژگی که نه قابلیت انکار دارد و نه می توان از آن چشم پوشید. این خصیصه در نزد افکار عمومی برآیند خوبی داشته و در نزد توده ی مردم به عنوان ویژگی مثبت احمدی نژاد تلقی می شود. سفرهای استانی احمدی نژاد مهمترین محمل بروز بعد پشتکار و تلاش شبانه روزی احمدی نژاد بود که مدتی است تعطیل شده. به نظر می رسد تنها فردی که در کابینه به این خصیصه ی احمدی نژاد نزدیک است شخصی جز مهندس نیکزاد نیست. فردی که در تلاش و پشتکار فردی شبیه به احمدی نژاد است از این رو وی می تواند با داشتن این خصیصه یکی از گزینه های دولت برای فعال شدن باشد.



نیکزاد در طرح مسکن مهر موفق بوده و توانسته نتایج خوبی را از تلاش های خود در وزارت راه و شهرسازی باقی بگذارد. تمامی این ظرفیت های می تواند از استراتژی های دولت برای انتخابات باشد. اما با این حال به نظر می رسد تنها مانع این گزینه عدم استقبال افکارعمومی از وی باشد به گونه ای که نمی توان چندان بر احتمال پیروزی وی حساب باز کرد. نیکزاد بیشتر وزیر موفقی خواهد بود تا رئیس موفق!


د: نماینده ی خنثی: صالحی

با تمامی این اوصاف، احمدی نژاد نشان داده که مردی به شدت غیر قابل پیش بینی است. بعید نیست که احمدی نژاد تمامی گزینه های فوق را کناری نهاده از حضور گزینه ای خنثی اما مطاع استفاده کند. در این بین می توان به فردی اشاره کرد که هیچ یک از ویژگی های شخصیتی احمدی نژاد را ندارد اما می تواند با توجه به عدم جهت گیری مشخص، به عنوان یکی از گزینه های مد نظر دولت در انتخابات محسوب شود. علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ی ایران مهمترین مصداق این فرضیه محسوب می شود. کسی که تقریبا فردی بدون حاشیه محسوب شده و بیشتر چهره ای خنثی و بدون جهت گیری مشخص محسوب می شود.



جمع بندی

سابقه ی دولت ها در جمهوری اسلامی نشان داده که آنها همواره به دنبال تداوم حضور خود بعد از پایانی هشت ساله ی خود بودند. این حضور هر چند به شکل رسمی و قانونی امکان پذیر نیست اما روی کار آمدن دولتی همسو با اهداف و آرمان های دولت قبلی یکی از دلبستگی های دولت های مستقر محسوب می شده است. این دولت نیز از این علاقه و تمایل مستثنی نیست و تلاشی مضاعف برای حضور در انتخابات 92 و به دنبال آن استمرار حضور خود در دولت یازدهم دارد. اما این دولت برعکس دولت های قبل با موانع مختلفی روبرو است. از این رو لازم می آید که این دولت استراتژی های مختلفی را برای حضور در انتخابات اتخاذ کند.


تلاش دولت پیروز شدن فردی از داخل دولت برای دوره ی یازدهم ریاست جمهوری است. و برای آن نیز گزینه های مختلف را با توجه به ویژگی ها و توانایی که دارند فعال ساخته است. اما در صورت احتمال به نتیجه نرسیدن گزینه ای از داخل مجموعه ی دولت، احمدی نژاد ترجیح می دهد به دنبال گزینه ای حداکثری از خارج از بدنه ی دولت باشد به نوعی که سایر کاندیداها و جریان های سیاسی را به طور کلی خلع سلاح کند.

۱۳۹۱/۱۱/۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...