به گزارش نما به نقل از فارس، اخیرا آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان و جوزف بایدن معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا با یکدیگر دیدار و گفتوگو کردند.
در این دیدار امکان امضای موافقنامه تجارت آزاد بین ایالات متحده آمریکا و اروپا مورد بررسی قرار گرفته است. بحران اقتصاد جهانی از اصلی ترین محورهای گفتوگوی بایدن و مرکل بوده است. این دو سیاستمدار غربی اقدامات صورت گرفته برای کنترل افزایش میانگین کسری بودجه، فرصت ها و دورنمای بهبود اوضاع اقتصاد جهانی را محور گفتگوی خود قرار دادند.
در این دیدار بایدن ادعا کرد که وضعیت اقتصادی آمریکا از زمان آغاز گفتوگوهای داخلی در این کشور بهبود یافته است! مرکل نیز در مقابل ادعا کرد که تحرکات مثبتی در اروپا در راستای مبارزه با بحران اقتصادی صورت گرفته است. اما آیا ادعاهای صورت گرفته توسط مرکل و بایدن را می توان واقعی دانست؟
دو ادعا و دو دروغ!
واقعیت امر این است که هیچ یک از ادعاهای صورت گرفته توسط صدر اعظم آلمان و معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در خصوص بحران اقتصادی موجود در آمریکا و اروپا صحت ندارد. بایدن در گفتوگوی خود با مرکل ادعا کرده است که بحران اقتصادی به اندازه ای که مردم تصور می کند بغرنج نیست! این در حالیست که شواهد و مستندات موجود در آمریکا نشان از تداوم قرار گرفتن این کشور در پرتگاه مالی است. چندی پیش نشریه وابسته به کنگره ایالات متحده آمریکا صراحتا نسبت به ورشکستگی این کشور در ماه فوریه سال 2013 هشدار داد. گویا بایدن سخن معروف خود در خصوص بحران اقتصادی آمریکا را فراموش کرده است! بایدن قبلا اذعان کرده بود که دموکراتها هرگز تصور نمی کردند بحران اقتصادی آمریکا تا این اندازه گسترده باشد. در حال حاضر معاون رئیس جمهور آمریکا ادعا می کند که بحران اقتصادی به اندازه ای که تصور می شود جدی نیست! به راستی میان اظهارات اخیر بایدن و اعتراف وی نسبت به نادیده گرفتن وزن بحران اقتصادی آمریکا چگونه باید توازنی منطقی برقرار کرد؟
از سوی دیگر، مرکل نیز ادعا کرده است که تحرکات مثبتی در اروپا در راستای مقابله با بحران اقتصادی صورت گرفته و در این خصوص می توان پیامهای مثبتی را به جامعه جهانی مخابره کرد. به راستی مرکل از کدام پیامهای مثبت سخن میگوید؟ آیا منظور صدر اعظم آلمان افزایش نرخ بیکاری در منطقه یورو و تشدید بحرانهای مالی در ماه ژانویه سال 2013 میلادی است؟ شاید هم منظور صدر اعظم آلمان گره خوردگی در مذاکرات نجات مالی قبرس است! در هر صورت هیچ گونه سیگنال و نشانه مثبتی مبنی بر خروج کشورهای اروپایی از بحران اقتصادی وجود ندارد و ادعای صدر اعظم آلمان در این خصوص ادعایی کاملا تبلیغاتی و به دور از واقعیت است. به عبارت بهتر مرکل و بایدن هر دو در اظهارات خود در صدد عادی سازی صورت بحران مالی در آمریکا و اروپا بر آمده اند. تلاشی که در نهایت نتیجه ای نخواهد داشت.
مرکل در انتظار حمایتهای تازه آمریکا
صدر اعظم آلمان هم اکنون در وضعیت شکنندهای قرار دارد. انتخابات سراسری ماه سپتامبر در پیش است و شکست دموکرات مسیحی ها و دموکراتهای آزاد در انتخابات ایالتی نیدرزاکسون امکان هرگونه تحرک موثر را از صدر اعظم آلمان و همراهانش سلب کرده است. از سوی دیگر، طرح های ریاضتی مرکل نیز در اروپا با استقبال مواجه نشده است و حتی شهروندان آلمانی نیز در انتخاباتهای ایالتی و نظرسنجی های مختلف مخالفت خود را با این طرح ها اعلام کرده اند. شکست سیاستهای ریاضتی اروپا در سال 2012 میلادی و پیش بینی ادامه بحران اقتصادی منطقه یورو در سال 2013 میلادی عملا دولت آلمان را تحت فشار مضاعف قرار داده است.
در چنین شرایطی مرکل در صدد است تا حمایت کامل ایالات متحده آمریکا و دولت اوباما را نسبت به طرح های ریاضتی خود جلب کند. همچنین مرکل در صدد است از این حمایت در راستای پیروزی در انتخابات سراسری دموکرات مسیحی ها در ماه سپتامبر امسال بهره گیرد.
در چنین شرایطی "اقتصاد" به اصلی ترین محور مذاکرات صدر اعظم آلمان و معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است. این در حالیست که بایدن معمولا علاقهای نسبت به اظهار نظر در خصوص مسائل اقتصادی نداشته و بیشتر در عرصه های سیاست خارجی آمریکا، مخصوصا مسائل مربوط به عراق ورود پیدا می کند. مرکل امیدوار است که بایدن پیام آور حمایتهای اوباما از طرح های ریاضتی مرکل باشد اما به نظر می رسد معاون اوباما حامل چنین سوغاتی برای صدر اعظم آلمان نیست!
اظهار نظرهای تبلیغاتی مرکل و بایدن را می توان اظهاراتی تکراری در راستای توجیه وضعیت سخت موجود در آمریکا و اروپا دانست و از دل این اظهارات نمی توان توافق و تفاهمی اساسی و مشترک بر سر مقابله با بحرانهای موجود را استنباط کرد.
بازی دوگانه آمریکا در قبال بحران اقتصادی اروپا
واقعیت امر این است که ایالات متحده آمریکا همچنان قصد دارد به بازی دوگانه خود در قبال بحران اقتصادی اروپا ادامه دهد. دولت اوباما هم اکنون این مسئله را درک کرده است که مرکل دیگر یک بازیگر قدرتمند تمام عیار در اروپا نیست و شکست سارکوزی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 معادله را تغییر داده است. بر این اساس آمریکا ناچار است ملاحظات اقتصادی فرانسو اولاند رئیس جمهور فرانسه را نیز مدنظر قرار دهد. همین مسئله سبب شده است تا واشنگتن نتواند حمایت مطلقی از سیاستهای مرکل در منطقه یورو داشته باشد. اگرچه در برخی موارد این حمایت به صورت تلویحی ابراز شده است اما در عمل چنین حمایتی از برلین صورت نمی گیرد.
در جریان برگزاری نشست گروه 8 و گروه 20 در سال گذشته میلادی شاهد بودیم که ایالات متحده آمریکا به صورت همزمان از دو طرح ریاضت اقتصادی و رشد اقتصادی حمایت کرد. به عبارت بهتر آمریکا سعی کرد در یک برهه زمانی رضایت مرکل و اولاند را جلب کند. این بازی دوگانه به شدت مرکل را آزرده است زیرا او به خوبی می داند که جمع پذیری میان ریاضت و رشد اقتصادی امکان پذیر نیست.
در چنین شرایطی اوباما ناچار است به صورت همزمان رضایت اولاند و مرکل را جلب کند. او از یک سو بر لزوم سرمایه گذاری و رشد اقتصادی اروپای واحد تاکید می کند و از سوی دیگر ادامه طرح ریاضت و اصلاحات اقتصادی را لازم و ضروری می داند. در این جا برای اوباما اهمیتی ندارد که این دو در تعارض با یکدیگر قرار دارند بلکه تنها میخواهد با این رویکرد تعادل موضع گیری های خود در قبال رئیس جمهور فرانسه و صدر اعظم آلمان را حفظ کند.
به نظر می رسد ایالات متحده آمریکا در صدد مشخص شدن نتایج انتخابات سراسری آلمان در ماه سپتامبر است و تا قبل از این دلیلی برای حمایت مطلق از طرح های اقتصادی مرکل نمی بیند. این مسئله ماههاست که صدر اعظم آلمان و همراهانش را آزار داده است.
سوغات بی ارزش بایدن برای مركل
سفر بایدن به برلین و مونیخ و دیدار وی با صدر اعظم آلمان از ابعاد مختلفی قابل تحلیل است.
۱۳۹۱/۱۱/۱۴