به گزارش نما، پادگان اشرف تبدیل به اسراتگاه بسیاری از اعضای گروهک منافقین مجاهدین خلق شده بود که در آن مسعود و مریم رجوی به نام ایدئولوژی و ایران ظلمهای فراوانی را انجام میدادند. از شدیدترین شکنجهها تا انجام کارهای غیراخلاقی در حضور مسعود رجوی. یکی از افرادی که توانسته از اردوگاه اشرف جدا شود، گوشهای از رفتارهای صورت گرفته در پادگان اشرف را افشا میکند.
خانم بتول سلطانی عضو جدا شدهی شورای رهبری مجاهدین، یکی ازرقت انگیزترین صحنههای استثمارجنسی زن در دوران معاصر که در فرقهی رجوی صورت میگیرد را به این صورت تشریح کرده است:
از طریق یک سلسله نشست های طولانی برای فردی که عضو شورای رهبری می شد، توجیه می کردند که جنس رابطه و ذوب تو در رهبری خیلی فرق می کند با جنس و ذوب شدن در رهبری با گذشته. وقتی مریم از بحثها می گذشت و اعضا را به اصطلاح توجیه میکرد، خیلی تیز و صریح به ما میگفت که شماها از این پس در حکم زن های مسعود هستید و مسعود شوهر شما است.
بهطور رسمی جلسهای برای این مراسم شبیه مراسم عقدهای معمولی وجود دارد که اصطلاحا به آن جلسه عقد می گویند. برگزار کننده این جلسات خود مریم بود.
او تاکید میکرد با این کار یعنی درآمدن شما به عقد مسعود ذهن شما به روی هر مرد دیگری بسته میشود. این هم از نکات جالبی بود که مطرح می شد و به این ترتیب مسعود وارد جلسه می شد و خودش هم خطبه عقد را می خواند و زن ها بله می گفتند.
بعد از اینکه مسعود وارد جلسه می شد، ابتدا خودش آنتراکت می داد، بعد همه می رفتند وضو میگرفتند و بر میگشتند و «مسعود خطبه عقد را می خواند و زن ها یکی یکی بله می گفتند.»
از سال 1363 که ماجرای ارتباط مسعود رجوی با «مریم قجر عضدانلو» برملا گردید و میرفت تا به یک بحران تشکیلاتی درون مجاهدین تبدیل شود، رجوی با خباثت، به تئوریزه کردن آن پرداخت و از این مسیر، هم به حذف رقبا پرداخت و هم به تثبیت جایگاه تشکیلاتی اش.
رجوی در سال 1370 ماجرا را به سطح تشکیلات کشاند و فرمان طلاق عمومی را صادر کرد و به این ترتیب از هرگونه ارتباط شخصی و دور از چشم مراقبین تشکیلاتی جلوگیری کرد.
در همان دوران رجوی با میان کشاندن بحثهای فمینسیتی و به ظاهر در دفاع از حقوق زنان، پتانسیل اطاعت پذیری آنان را به نفع موقعیتش در تشکیلات مصادره کرد و زنان را در مصادر امور تشکیلاتی نشاند و به این وسیله مردان را مهار کرد.
پس از مدتی تعدادی از زنان را به عنوان زنان رها شده و تکثیرشدگان مریم « چه معنای دقیقی » تحت نام شورای رهبری بر دیگران گمارد، شاخص اصلی برای انتصاب این زنان که رسماً نیز اعلام گردید، این بود که آنها خود را کلفت رهبری مجاهدین بدانند.
اگرچه زن در تمام ادوار حیات مجاهدین، صرفاً یک ابزار بوده است که جنسیت وی مورد بهره برداری قرار گرفته و تحت استثمار بوده است، چه آن زمان که به بهانهی مبارزه از کانون خانواده جدا گردید، چه در زمانی که پوشش خانههای تیمی بود و تنها و بدون پناه تن به امیال مسؤولین تشکیلاتی میداد که نمونههای آن فراوان دیده شده است، چه در زمانی که به عملیاتهای تروریستی فرستاده شد و چه آن زمان که در اردوگاههای عراق به بیگاری گمارده شد و مجبور گردید تا فرزندش را در اختیار رهبری مجاهدین قرار دهد اما این فقرهی اخیر سیاه ترین صحنهی استثمار جنسی زن است.
رجوی با ایجاد حرمسرا و رسمیت بخشیدن به آن، حضیض انحطاط و فلاکت زن مجاهد خلق و جایگاه خفیف آن را نشان میدهد. رجوی با دستمایه قرار دادن شعارهای فمنیستی و پنهان شدن در پشت رهایی زن، عملاً خفت بارترین نوع زندگی را برای زنان مجاهد رقم زده است و متحجرانه تر از شاهان قاجار، حرمسرایی از آنان را هر دو سال یک بار برای خود دستچین میکند و پس از مصرف، آنها را از حرمسرا خارج میسازد.
بی تردید علت زبونی و بزدلی بی اندازهی رجوی که وی را به یک فراری مفلوک و هراسان مبدل کرده است را بایستی در زن بارگی و عیاشیهای وی جستجو کرد.
در حریم مسعود/ ماجرای حرمسرای رجوی در كمپ اشرف
علت زبونی و بزدلی بی اندازهی رجوی كه وی را به یك فراری مفلوك و هراسان مبدل كرده است را بایستی در زن بارگی و عیاشیهای وی جستجو كرد
۱۳۹۱/۱۱/۲۵