در ماههاي گذشته همزمان با طرح مباحث مختلف مربوط به انتخابات رياست جمهوري آينده برخي از چهرههاي سياسي موضوع رابطه با آمريكا را نيز بار ديگر مطرح نموده و به ميان افكار عمومي آوردند. طرح اين موضوع با توجه به حساسيت مرتبط با نوسانات آن و همچنين اهميت افكار عمومي براي اين مسئله كه هر چند يكبار بروز و ظهور ميكند سبب شد تا برخي گمان كنند كه يادآور شدن مسئله رابطه با آمريكا به دليل تغيير برخي شرايط و بهوجود آمدن تغيير و تحول در دو طرف اين معادله است. اين صحنه در حالي قابل درك بيشتر است كه در طرف ديگر اين موضوع، دولت تازه شكل گرفته آمريكا نيز در يك اقدام برخلاف مشي گذشته با طرح موضوعاتي جديد زمينه ايجاد درگيريهاي جديدي را به اذهان متبادر نمود تا آنجا كه از زبان برخي چهرههاي جديد دولت دوم اوباما نزديكي با تهران و تغيير شرايط روابط و حل مشكلات باقي مانده تا سر حد سفر يك چهره بلندپايه به ايران در معرض افكار عمومي قرار گرفت.
در چنين شرايطي كه زمينهسازي افكار عمومي توسط هيأت حاكمه واشنگتن با حمايت ماشين رسانهاي غرب در حال سامانيابي بود بيانات رهبر معظم انقلاب دور باطل خواب جديد سياستمداران كاخ سفيد را درهم پيچيد و معظمله با تشريح دلايل اصرار سياستمداران آمريكا در شرايط فعلي به مذاكره به نكاتي اشاره فرمودند كه مدار جديد تحركات مردان تازهوارد به كاخ سفيد را نشانه رفته است و در عين حال رؤياي خوش برخي عناصر داخلي و خارجي مبني بر تغيير روابط با هدف بهرهگيري از فضاي تلطيف روابط را نيز دگرگون ساخت.در چنين فضايي جامعه شاهد ورود مجدد به اين موضوع توسط رياست محترم جمهوري و آن هم درجشن پيروزي انقلاب اسلامي(22بهمن) بوده است تا آنجا كه وي ضمن اشاره به فشارهاي غرب درموضوع هستهاي اعلام كرد «اگر اسلحه را از سوي ملت ايران برداريد، من خودم گفتگو ميكنم».
پس از رهنمودهاي مجدد رهبري در 28 بهمن ماه و تبيين مجدد مضرات رابطه با آمريكا در اين مقطع نيز در يك اقدام ديگر در پايان مسابقات جام جهاني كشتي در تهران آقاي احمدينژاد ضمن حضور در بخش پاياني اين مسابقه جهاني در ذيل پرچم آمريكا با اعضاي تيم كشتي اين كشور عكس يادگاري گرفت و درعين حال با اعضاي اين تيم خوش و بش نمود كه اين موضوع نيز با واكنش خارجي فراگيري مواجه گرديد و يك نشانه شناخته شد. جداي از تمامي مسائل مربوط به سياستهاي آمريكا در طول بيش از سه دهه از حيات نظام جمهوري اسلامي اين موضوع امروزه در نگاه جامعهجهاني و همچنين از منظر دروني قابل دقت است كه موضوع ايران اينك يكي از اصليترين موضوعات آمريكا در عرصه بينالملل است كه ميتواند به نوعي حيثيت ساختار نظام سياسي در واشنگتن را به چالش بكشد و در عين حال با توجه به نوع نگاه حاكميت در ايالاتمتحده و جايگاه آن، اين موضوع ميتواند بارقة اميد جهش كشورهاي مختلف براي حضور و بقا در عرصه بينالملل در شرايط سخت فشارها و هجمههاي جهاني باشد.
در عين حال علاوه بر جايگاهخواهي آمريكا در سلسله مراتب جهاني، اين موضوع از نگاه داخلي كشورمان نيز قابل دقت است و آن اينكه در سياست كلي نظام، رهبر معظم بهعنوان قطبنماي حركت جامعه اسلامي پرچمدار اصيل اين نظام مقدس است كه چشم بسياري از مبارزان و انقلابيون جديد و قديم بدان دوخته شده است. اينك بر ملازمان نظام جمهوري اسلامي است كه در اين عرصه حركتي بر خلاف خواست عمومي و مصالح ملي ننمايند. در عين حال تعدد و تفرق و در عين حال پژواك نامناسب منطقهاي را بهدنبال دارد چرا كه موضوع رابطه با آمريكا همچنانكه در بيان بنيانگذار جمهوري اسلامي و رهبر معظم انقلاب بدان تأكيد شده همانند رابطه گرگ و ميش است كه آن گرگ با دست چدني مزين به مخمل در تلاش براي ارتباطگيري است و براي همين كفايت دارد تا مقامات نظام اسلامي در برابر سوگند ياد شده حافظ اسلام و منافع نظام باشند.
سخن آخر اينكه به دليل جايگاه رفيع ولايت در نظام اسلامي و بدنه فراخ وسعت نظر معظمله بهنظر ميرسد كه شايسته است مقامات مسئول در فضايي حركت كنند كه همچنان چتر حمايت ايشان براي تداوم مسئوليت خود را همراه داشته باشند و اندازه و دامنه حركات نيز بر اساس استانداردهاي تعريف شده نظام سامان جدي بيابد.
آقای احمدی نژاد، اندازه نگهدار كه ...
دكتر حسن لاسجردی
۱۳۹۱/۱۲/۸