نسخه چاپی

پیشنهاد قرائتی برای دید و بازدیدها

اگرچه چند روز از عید گذشته اما همچنان دید و بازدیدها ادامه دارد؛ متن سخنان حجت الاسلام قرائتی پیرامون دید و بازدیدهای عیدانه برای روزهای باقیمانده نیز مغتنم است:

در عيد ديد و بازديدها زياد مي‌شود، و فرصت خوبي براي خيلي كارها هست. فقط من يك نكته بگويم از غربي‌ها. يكي از مراجع تقليد مي‌فرمود: تاجر پيرمردي، بيمار شد. قديم هم وضع طبابت ايران مثل الان نبود، ايران الان از خيلي از كشورها جلوتر است. قديم ايران دكترهايمان از هند و پاكستان بودند، خيلي‌هايشان. يادتان هست حالا جوان‌ها يادشان نيست. بسياري از دكترهاي ما از هند و پاكستان بودند به خصوص در بخش‌ها و روستاها. الان طبّ ما خيلي رشد كرده است، دستشان درد نكند، باعث عزّت شدند، خدا عزتشان بدهد. يك دعا مي‌كنم، چون بيننده‌ها شب جمعه گوش مي‌دهند، آمين بگوييد. خدايا! شركت مردم ايران در انتخابات به ايران عزت داد، خدايا به اين مردم عزت بده! دكترها عزت دادند، پيشرفت‌هاي طبي، خدا به ايشان عزت بدهد.
آن زمان كه آن مرجع تقليد مي‌فرمود، مي‌فرمود: آن زمان طب ايران ضعيف بود، يك پولدار اگر مي‌توانست برود خارج، خارج مي‌رفت. او را بهترين بيمارستان فلان كشور بردند و خواباندند و اين پيرمرد ساعت 2 بعد از نصف شب از خواب بيدار شد و ديد يك كارتي بالاي سرش گذاشته شده است. نوشته: بيمار عزيز! به زبان فارسي! چنانچه نصف شب از خواب بيدار شدي، شماره بگير با تو حرف مي‌زنيم. مي‌گفت: شماره تلفن را گرفتم، تا فهميد من ايراني هستم، گفت: مشكلي داري؟ گفتم: نه من مشكلي ندارم، شما نگفتي اگر بيدار شدي و مشكلي داشتي، گفتي اگر بيدار شدي! من هم بيدار شدم و زنگ زدم. گفت: خوابت نمي‌برد؟ گفتم: فعلاً نه! گفت: مي‌خواهي پنج دقيقه برايت صحبت كنم؟ گفتم: نمي‌دانم چه مي‌خواهد حالا بگويد، ساعت دو بعد از نصف شب، در كشور اروپايي، دو بعد از نصفه شب براي يك پيرمرد مريض ايراني، چه مي‌خواهد به زبان فارسي بگويد؟ گفتم: بگو! گفت: چقدر؟ گفتم: پنج دقيقه بگو ببينم چه مي‌خواهي بگويي! مي‌گفت: يك شعر فارسي خواند، يك جك گفت و خنديديم، و بعد دو دقيقه از مسيحيت تبليغ كرد.
1- بهره‌گيري از فرصت ديد و بازديد
از وقتي من اين را شنيدم، خيلي غصه مي‌خورم كه عجب! آن‌ها روي پيرمرد بيمار ما كه برود آنجا، بيمار باشد، دو بعد از نصفه شب از خواب بپرد، پنج دقيقه وقت داشته باشد، از آن پنج دقيقه‌ها استفاده مي‌كنند. ما چند ميليون ملاقات عيد داريم؟ چندصدهزار ملاقات عيد داريم؟ اين ملاقات‌ها را حرامش نكنيم. ديد و بازديد خوب است، صله‌ي رحم خيلي خوب است. شام و ناهار و پذيرايي و ... همه‌ي اين چيزها خوب است. فقط به اينها اكتفا نكنيم. يك قدم جلوتر برويم. حالا كه فاميل دور هم جمع مي‌شويم، چهار تا پسر را داماد كنيم. جهازيه‌ي چند دختر را راه بياندازيم. دو نفر را كه با هم قهر هستند، آشتي‌شان بدهيم. يك كاري بشود.
من ديروز يك نامه‌اي نوشتم به دانشجوها و طلبه‌هاي جوان، نوشتم: فرزند عزيزم! حالا ما اجازه داريم بگوييم، فرزندم، چون ديگر در آستانه‌ي هفتاد سال مي‌رويم. عيد است و شما دانشجو هستيد و يا طلبه! دو كتاب به شما هديه مي‌كنم، اين عيدي من به شما! شما هم در جلسات فاميل كه يك ساعت دو ساعت بيش‌تر جمع مي‌شوند،‌ آخر جلسه كه شد، بلند شويد و بگوييد: دو دقيقه به من وقت بدهيد. دو ساعت ديد و بازديدها و هر ديد و بازديد ميانگين دو ساعت است. حالا بعضي صبح مي‌روند تا شب. بعضي‌ها نه! نيم ساعت نيم ساعت! هر ملاقاتي را اگر حساب كنيم دو ساعت، از دو ساعت دو دقيقه! از روي ساعت دو دقيقه به من وقت بدهيد. آخر جلسه بلند شويد و يك صفحه از اين را بخوانيد كه جلسه‌تان از علم و رشد و بصرت و معنويت خالي نباشد.
قرآن از بعضي بازاري‌ها تعريف مي‌كند، مي‌گويد تجارت مي‌كند، اما تا صداي اذان بلند شد، نمازش را مي‌خواند. «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» (نور/37) قرآن مي‌گويد مرداني هستند كه سرگرم معامله كه شدند، از خدا غافل نمي‌شوند. «الهي، نَبِّهْنِي لِذِكْرِكَ فِي أَوْقَاتِ‏ الْغَفْلَة» (صحيفه سجاديه، دعاي مكارم الاخلاق) عيد سبب غفلت نشود. باعث حل مشكل شود. يعني سبب حل مشكل شود. يكي از كارهاي خيلي خوب، همين عيدي‌هايي است كه مي‌دهند. بعضي فاميل هستند به هر حال نياز به كمك دارند، اگر كمكشان هم كنيم، ناراحت مي‌شوند، به خصوص پدر و مادرهاي پير، هم نياز دارند و هم اگر بچه‌شان پول به ايشان بدهد، اذيت مي‌شوند، بچه پول از پدرش مي‌گيرد، خجالت نمي‌كشد. پدر كه پول از پسرش مي‌گيرد، خجالت مي‌كشد. اين را به عنوان عيدي مشكل را حل كنيد.
من يك خرده راجع به پول خرج كردن و عيدي مي‌خواهم صحبت كنم. بخشش چه چيزهايي را زياد مي‌كند و چه چيزهايي را كم مي‌كند. اولين بخشش اين است كه آدم واجباتش را بدهد. واجباتش را بدهد.
يك وقت خيرين مدرسه‌ساز يك جايي جمع شدند، ما از اينها تشكر كرديم. متنهي يك مسأله هم گفتيم. گفتيم: اگر كسي خمس ندهد و زكات ندهد، صدتا مدرسه هم بسازد، در قيامت بايد جواب بدهد. مثل كسي كه جنب است و مرتب در دريا شيرجه مي‌رود. باز جنب است. بايد نيت غسل كند تا پاك بشود. شما اگر وضو نداري، يك ساعت هم سرت را در آب تاب بدهي، باز اين وضو نمي‌شود. وضو چيز ديگر است. بنابراين ما صحبت مي‌كنيم براي كساني كه خمس و زكات داده‌اند، يا حساب سال دارند. پول دادن يك چيزهايي را زياد مي‌كند، يك چيزهايي را كم مي‌كند.

۱۳۹۱/۱/۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...