انتخابات رياست جمهوري و شوراهاي شهر و روستاي خرداد ماه 92 در حالي روزگار ميگذراند كه مجموعه فعالان سياسي بهدنبال يافتن راهكاري موفقيتآميز در اين ماراتن انتخاباتي هستند.
حضور چهرههاي متنوع از گرايشات سياسي و تشكلهاي فعال در كنار برخي افراد اجرايي و داراي سابقه فعاليت و از سوي ديگر تلاش فعالان سياسي به ايجاد شور و نشاط از جمله عواملي است كه چشمانداز يك انتخابات در خور توجه را فراهم ميسازد.
برخي تغييرات در شطرنج سياسي انتخابات به ويژه انتخابات رياست جمهوري نويد تحرك اجتماعي – سياسي جديدي را ميدهد كه ميتوان از آن به عنوان يك فرصت ياد نمود.
اين فرصت در تارك خود مزين به نامگذاري سال 92 به حماسه سياسي – حماسه اقتصادي از سوي رهبري معظم انقلاب است كه امت همراه آن رهبر فرزانه در لبيك به اين دعوت بهطور حتم به تكليف شرعي و عرفي خود پايبندي نشان خواهند داد.
از سوي ديگر فرصت تعدد و تكثر نامزدها زمينه تضارب آراء و افكار مردان حوزه مديريت جامعه را سبب خواهد شد و از اين اصطحكاك نيز نيرويي برخواهد آمد كه اصلح بوده و در نتيجه جامعه در اثر فعل و انفعالان سازنده سياسي به فرجامي خوش خواهد رسيد.
علاوه بر اينها حضور چندين ائتلاف انتخاباتي براي پذيرش مسئوليت اجرايي كشور كه برخي از افراد آن داراي سوابق روشن اجرايي و سطح كلان ميباشند، نشانگر وجود يك استعداد فراگير و پتانسيل مناسب مديريت براي اداره كشور ميباشد.
نكته ديگر تكميل كننده اين فرصت تأكيد افكار عمومي براي ارائه برنامه و گفتمان و به بياني بهتر به نمايش گذاردن نسخههاي عملي حل مشكلات جامعه از سوي نامزدهاي انتخاباتي رياست جمهوري نه در اين دوره به دلايل مختلف از جمله پختگي سياسي جامعه سبب شده تا چهره محوري به سوي برنامه محوري سوق يابد و در چنين فضايي بهطور حتم قدرت پاسخگويي و مطالبهگري هم به همان ميزان رشد خواهد داشت.
نكته سنجي ديگر اين فرصت را ميتوان به اولويتبندي برنامهها و داشتن يك فكر منسجم از سوي نامزدها براي بر عهده گرفتن مسئوليت اجرايي كشور دانست، اگر چه برخي تلاش ميكنند تا موجسواري و التهابآفريني را با شعار بزرگ و دست نيافتني در ديدگاههاي خود بار ديگر به افكار عمومي ديكته كنند...
ولي نقش گروههاي مرجع، نخبگان و وسايل ارتباط جمعي به ويژه رسانهها تا كنون نشانگر بلوغ رفتاري اين بخش از كانالهاي آگاهي بخش جامعه بوده تا براي انتخاب اصلح روش مقبولي را به افكار عمومي عرضه نمايد. از فرصتهاي ناب ديگري كه هم اينك از منظر ملت بزرگ ايران در حال مشاهده و رصد ميباشد، اصرار نامزدها بر تفكر اداره جامعه بر اساس خردجمعي است. فعلي كه شايد ضرورت آن بر هيچ كس پوشيده نيست و حتي فوريت آن مورد تأكيد است.
علاوه بر همه اينها بنظر ميرسد جامعه در ساير انتخابات نيازمند آرامش برنامهريزي و داشتن افكار متناسب با نيازهاي روزگار و تا چالشها و خلأهاي موجود را بتواند در حداقل زمان ممكن مرتفع نمايد و اين امر خطير جز با آگاهيبخشي دقيق كانالهاي مطلع ميسر نميباشد و نميتوان اين امر ويژه را به امور عمومي و شبكههاي آن سپرد.
در نهايت ميتوان گفت كه حس مسئوليتپذيري چهرههاي سياسي و بسياري از گروهها و تشكلها براي پذيرش مسئوليت مديريت جامع امري قابل ستايش است ولي هر چه به زمان انتخابات نزديكتر ميشويم شايد اين نكته ايجاب نمايد كه نامزدها بر اساس اقدامات صورت گرفته و همچنين ارزيابي وضعيت مقبوليت اجتماعي خود زمينه رقابت چهرههاي شاخص را فراهم سازند. در چنين صورتي است كه چهرههاي خدوم به وظيفه خود عمل نمودند و محاسبهگري لازم را نيز به اجرا گذاشتهاند و به طور حتم جامعه نيز در اين فضاي همدلي و خدمت به وظيفه انتخاب اصلح همت خواهند گمارد.
منبع: هفته نامه شما
از تكلیف انتخاباتی تا محاسبهگری دولتمردی
حسن لاسجردی
۱۳۹۲/۲/۴

