چرا مدیر؟ چرا اقتصادی؟

به نظر یکی از مشکلات در سالهای گذشته عدم تطابق رشته تخصصی رییس جمهورها با وظایف شغلی بوده است. کما اینکه یکی به واسطه تخصص مهندسی، جزء نگر بوده و دیگری به واسطه تخصص فلسفه، بیشتر مرد حرف بود تا مرد عمل. ناگفته پیدا است که جایگاه ریاست قوه مجریه بیش از آنکه نیازمند فردی نظریه پرداز و ایدئولوگ باشد، نیاز مند فردی مسلط به مدیریت کلان است.
دیگر آسیب ما در سالهای اخیر ناشی از اقتصاد بوده است. چه آنکه در اغلب کابینه ها نوعی واگرایی نظری میان متصدیان اقتصاد دولت مشهود بوده و همچنین پیروی از مکاتب اقتصادی شرقی یا غربی در مقاطع مختلف شرایطی کاریکاتوری همچون کپونیسم همه کالاها یا در مقابل لجام گسیختگی در نرخ ها و واسطه گری در بازار آزاد برای همه چیز حتی اعضای بدن را رقم زده است.
دکتر آل اسحاق توانایی مقابله با این دو تهدید را دارد. سوابق تحصیلی وی بیانگر آن است که متخصص در تنظیم معادلات راهبردی در اجرا است و نیز تجارب و مطالعاتش نشان از تعلق خاطر به نظریه ای مبتنی بر اقتصاد دولت – ملت که همخوان با اقتضائات کشور ما است دارد. از این رو معتقدم وی بهترین فرد برای اداره این مقطع زمانی کشور ما است.
در سوابق تحصیلی وی نکته‌ای هست و آن این‌که مجموعش در یک خط است، یعنی رشته بازرگانی، فوق‌لیسانس مدیریت صنعتی و مدیریت استراتژیکی که شرایطی را به وجود آورده است که مجموعاً این مجموعه مکمل هم هستند، و از جزء به کل رفته است.
نکته دوم تحصیل همراه با تجربه مربوط هست و کار اجرایی با این تحصیلات هماهنگ است. در کار اجرایی هم تقدیر وی به‌گونه‌ای بوده است که از جزء کار اقتصادی همچون شاگرد نانوایی گرفته تا حضور در بازار تهران و تیمچه و بازارچه، از توزیع گرفته تا حضور در نهادهای مختلف تولیدی (همچون ارتباط گسترده با تشکیلات تولیدی در معاونت وزارت صنایع) و نیز در بنیاد مستضعفان مسئول بخش اقتصادی با حدود 40 نوع فعالیت مختلف صنعتی، عمرانی و کشاورزی بوده است. در نهایت جمع‌بندی این یافته‌های اجرایی و عملی، در یک محیط علمی دسته‌بندی و با تئوری‌های علمی روز همخوان شده است و بعد با حضور در وزارت و نهادهای استراتژیک کشور یعنی هیئت دولت و تمام شوراهای عالی اقتصادی شامل شورای عالی اقتصاد، شورای عالی بیمه، شورای عالی حمل و نقل، شورای عالی بانک و... به کلان نگری رسیده است. آنگاه همه حوزه‌های پنج‌گانه اجرایی در این یافته‌های حدود 30 سال دوران تحصیل و کار، در یک محیط دوره مدیریت استراتژیک جامع، در یک محیط علمی، تحقیقی، چالشی و به‌روز بررسی شده و از آن راهنمای راهبرد برون رفت کشور از مشکلات فعلی تدوین شده است.
بی شک این از عنایات الهی است که وی توانسته است از دستفروشی تا کارمندی، از مناطقی محروی همچون بشاگرد در دوره حضور در کمیته امداد تا بزرگ‌ترین مرکز سرمایه‌داری بنگاه‌های بین‌المللی و ... را در یک فرآیند طی کند و با دیدن بخش دولتی از اجرائیات تا مباحث استراتژیک و بخش خصوصی و نیز حوزه محرومین و محرومیت‌زدایی و جمع بندی همه این اطلاعات در یک محیط علمی و نیز ارتباط با نخبگان در حوزه اقتصاد داخلی و خارجی و همچنین حضور در شورای مرکزی یک حزب قوی و سابقه‌دار و همراهی با رجال سیاسی با سلایق گوناگون، آماده بر عهده گرفتن سکان اجرایی کشور در این مقطع تاریخی گردد.
نکته جالب تر آنکه حتی تِز دکترای وی نیز دقیقاً چیزی است که امروز به آن نیاز داریم، اینکه ما با ابزار استراتژیک تجاری چگونه می‌توانیم توسعه و امنیت ملی کشور را با استفاده از پتانسیل منطقه‌ای بالا ببریم. در کنار آن جلسات متعدد برای برنامه ریزی های کلان در کشور سبب شده است وی همینک برنامه های بخش های مختلف را به صورت تدوین شده در دست داشته باشد.
با این وصف اصولگرایان اگر از علایق و تعصبات خود چشم پوشی کرده و خردورزانه بررسی نمایند؛ صالح تر از "دکتر آل اسحاق" نخواهند یافت و از این رو انتظار می رود با وحدت بر روی اصلح مسیر پیروزی گفتمان انقلاب اسلامی را فراهم آورند.


* عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و مدیر موسسه مطبوعاتی شما