نسخه چاپی

وزیر فرهنگ و ارشاد: چو فردا شود فكر فردا كنیم

عکس خبري -وزير فرهنگ و ارشاد: چو فردا شود فكر فردا كنيم

می‌گوید: انگار تا 3 نشود فایده ندارد... تعجب می‌كنم و می‌پرسم چه چیز تا 3 نشود؟ می‌گوید: سریال گفت‌وگوهای من و شما!

جملات بالا نخستین دیالوگ میان من و آقای وزیر پس از ورودم به دفترش بود و انصافا خودم هم فكر نمی‌كردم كه سیدمحمد حسینی با همه مشغله و گرفتاری‌هایش، به خاطر داشته باشد كه برای بار سوم به عنوان خبرنگار روزنامه جام‌جم روبه‌روی او می‌نشینم تا سوالاتم را مطرح كنم.

البته این بار جنس گفت‌وگو و سوالاتم كاملا متفاوت از دفعه‌های قبل است؛ آمده‌ام تا كمی ‌در زندگی شخصی وزیر ارشاد سرك بكشم، وزیری كه مخالف جدی شعار «فرزند كمتر، زندگی بهتر» است! وزیری كه فرزند هشتم خانواده‌ای 11 نفره است، وزیری كه مهندسی معدن می‌خوانده و تیربارچی جبهه‌های دوران دفاع مقدس بوده است وزیری كه...

اگر می‌خواهید باز هم از وزیر ارشاد بیشتر بدانید باید این گفت‌وگوی متفاوت را تا انتها بخوانید.

چی شد كه مهندسی معدن خواندید؟

دیپلم من هم قبل و هم بعد از انقلاب بود، یعنی بخشی را در زمان شاه و بخش دیگر را پس از 22 بهمن 57 خواندم، البته در آن زمان و اواخر دوران طاغوت معمولا مدارس تعطیل بود و دائما تظاهرات برپا می‌شد و دانش‌آموزان هم در كنار دیگر اقشار مردم در تظاهرات‌ شركت می‌كردند.

در دوران دبیرستان رشته ریاضی را انتخاب كرده بودم، چون یك تلقی و ذهنیت وجود داشت كه به هر حال درس‌خوان‌ها به رشته ریاضی می‌رفتند.

یعنی شما شاگرد زرنگی بودید، معدل‌تان چند بود؟

در حد همین 17 و 18 بود، حالا دقیق یادم نیست، ولی خب شاگرد تنبلی نبودم! برای ورود به دانشگاه هم آن زمان چهار رشته بیشتر نبود مهندسی برق، مكانیك، راه و ساختمان و معدن كه من بین این چهار تا معدن را انتخاب كردم.

در دانشگاه كرمان؟

بله، سال 58 بود كه وارد دانشگاه كرمان شدم، ترم اول را خواندم و ترم دوم هم خواندم كه خورد به انقلاب فرهنگی و اتفاقا سه ماه كارآموزی هم رفتم و در معدن كار می‌كردم، ولی بعد رها كردم و رفتم به جهاد سازندگی...

آن موقع كه در معدن كار می‌كردید، اصلا به ذهن‌تان می‌رسید، روزی وزیر فرهنگ ایران شوید؟

(می‌خندد) نه... نه... ولی در جهاد سازندگی به كمیته فرهنگی رفتم، چون از اول هم به مسائل فرهنگی علاقه داشتم و در دوران مدرسه سرود و نمایشنامه و... كار می‌كردم.

دوران مدرسه را در شهر رفسنجان گذراندید؟

بله.

برای عید و تعطیلات در رفسنجان می‌ماندید یا به سفر می‌رفتید؟

آن موقع كمتر سفر انجام می‌شد و ما هم كه خانواده پر جمعیتی بودیم...

چند نفر بودید؟

ما 9 نفر بودیم، 9 خواهر و برادر به همراه عموها، عمه‌ها و دایی‌ها در كنار هم...

خاله را جا انداختید؟

خاله ندارم... به هر حال تعداد هم زیاد بود و پدر ما هم بزرگ خانواده بود و همه در منزل ما جمع می‌شدند تا زمانی كه دوباره دانشجو شدم و به تهران آمدم.

رشته معارف اسلامی‌ دانشگاه امام صادق؟

بله دقیقا... دانشجو كه شدم معمولا سعی می‌كردم موقع عملیات در جبهه حضور داشته باشم، بعضی وقت‌ها عملیات‌ها می‌خورد به ایام نوروز و دیگر فرصت حضور در رفسنجان و جمع خانواده نبود.

چه سال‌هایی نوروز را در جبهه بودید؟

دقیق خاطرم نیست، ولی فكر كنم سال 62 یا 63 نوروز را در جبهه بودم.

الان كه نگاه می‌كنید به نظرتان نوروز جبهه با دیگر نوروز‌ها چه تفاوتی داشت؟

به نظرم خیلی شیرین بود؛ با این كه همه علاقه‌مندند در لحظه تحویل سال و تعطیلات نوروز در كنار اقوام و خویشان و دوستان باشند، اما در جبهه به دلیل آن همدلی و فضای معنوی، كسی احساس غربت نمی‌كرد و رزمنده‌ها گاهی با همان وسایل موجود هفت‌سینی درست می‌كردند و دور هم در سنگرها مراسم سال نو را برپا می‌كردند.

اولین باری كه به جبهه رفتم، عملیات شكست حصر آبادان بود، یك گردان 450 نفری از كرمان بودیم؛ در همان عملیات 22 نفر از بچه‌ها شهید شدند و همان موقع من یك شعری نوحه مانند سرودم كه اسم این 22 نفر را در آن آورده بودم. فكر می‌كنم از آن لشكر 450 نفره شاید 300 نفر شهید شدند.

به عنوان رزمنده در جبهه‌ها بیشتر چه فعالیتی می‌كردید؟

تیربارچی بودم...

آقای وزیر اگر بخواهید از میان این 50 نوروزی كه پشت سر گذاشته‌اید، یكی را انتخاب كنید كدام نوروز بیشتر در ذهن‌تان مانده است؟

فكر می‌كنم همین نوروزی كه در جبهه بودم، شاید از همه بهتر بود، چون آدم احساس می‌كرد در حال انجام یك وظیفه و تكلیف شرعی است، بویژه در خانه هم كه بودیم كار خارق‌العاده‌ای انجام نمی‌شد؛ البته دید و بازدید بستگان خیلی خوب است منظورم این است كه هر سال این رسوم تكرار می‌شود اما نوروز جبهه تكرارپذیر نیست.

الان هم همچنان برای عید به رفسنجان می‌روید؟

حتما سعی می‌كنم به همراه خانواده به رفسنجان برویم به هر حال همه انتظار دارند، در این روزهای اول سال فرصت خوبی است تا همه دوستان، رفقا و آشنایان را یكجا بینیم.

لحظه تحویل سال كجا هستید؟

خانه پدری در كنار مادر هستیم... .

خدا پدرتان را رحمت كند، روح‌شان شاد...

ممنونم.... ( كمی‌مكث می‌كند )... همه اعضای خانواده می‌آیند، سفره‌ای پهن می‌شود و معمولا هنگام تحویل سال همه مشغول خواندن دعا و قرآن هستند تا زمانی كه سال تحویل می‌شود و بالاخره عیدی هم باید بدهیم...

عیدی چی می‌دهید؟

ما اول عیدی می‌گیریم، چون اخوی‌های بزرگ‌تر اول عیدی می‌دهند، بعد نوبت ما می‌شود...

شما فرزند چندم هستید؟

هشتم.

بالاخره نگفتید عیدی چی می‌دهید؟

پول می‌گیریم و پول می‌دهیم... البته بحث پولش نیست، ولی خود این یك شیرینی به خصوص برای بچه‌ها دارد.

خودتان چند فرزند دارید؟

سه تا... الان یكی از مشكلات این است كه تعداد فرزندان كم شده است خود این واقعا آن شادی و نشاط را كم كرده است...
پس احتمالا شما مشوق آقای احمدی‌نژاد برای طرح افزایش جمعیت ایران هستید؟

(می‌خندد)... بر اساس گزارش كارشناسان در سال 90 جمعیت خانوار كشور به 1.6 رسیده است یعنی از دو نفر هم كمتر در حالی كه اگر 2.1 هم باشد باز به اعتقاد كارشناسان در وضعیت هشدار هستیم و هر خانواده باید بیش از دو فرزند داشته باشد تا در آینده دچار مشكل نشویم.

كشور ما به تعبیر رهبر معظم انقلاب تا 150 میلیون نفر گنجایش جمعیت دارد حتي من جمله‌ای از امام هم دیدم كه چنین تعبیر مشابهی داشتند.

الان مشكل كشورهای اروپایی همین است كه جمعیت شان به سن پیری رسیده است و در مواردی رشدشان متوقف شده است.

بنا به یك ضرورت و به دلایلی بعد از دوران جنگ (نمی‌خواهیم هم آن را تحلیل كنیم ) این فرهنگ ترویج شد كه فرزند كمتر زندگی بهتر... همان زمان مادرم می‌گفت این حرف‌ها یعنی چی؟!

بالاخره این فرهنگ جاافتاد و الان مشكلاتش دارد خودش را نشان می‌دهد.

چه مشكلاتی؟

مثلا جمعیت جوان كشور كاهش یافته است و اگر همین‌گونه جلو برویم مشكلات جدی در این زمینه خواهیم داشت.

پس چرا يك میلیون تومان هدیه رئیس‌جمهور برای هر نوزادی كه به دنیا می‌آید متوقف شد؟

ببینید در مرحله اول باید آن ابزارهای تنبیهی كه قبلا بوده را بر داریم و آنها را منتفی كنیم.

مثلا چه ابزارهای تنبیهی؟

مثلا در قانون پیش‌بینی شده است كه از بچه چهارم برخی امتیازات تعلق نگیرد یا قانون خدمات بیمه و... اصلاح شود كه در كمیسیون اجتماعی دولت كارهایی در این رابطه در دست پیگیری است تا با همكاری مجلس به سرانجام برسد.

مرحله دوم فرهنگ‌سازی است پاك كردن این شعار «فرزند كمتر، زندگی بهتر» از ذهن مردم نیاز به فرهنگ‌سازی دارد و ما در شورای فرهنگ عمومی ‌كشور این كار را در دست بررسی داریم؛ با دوستان مطبوعات و رسانه ملی صحبت كرده‌ایم، با ائمه محترم جمعه و دیگر دستگاه‌هایی كه در شورا حضور دارند هم این مورد بررسی شده است.

در واقع یك تلاشی در یك دوره ای انجام شد و الان باید برعكس این تلاش‌ها صورت گیرد مثلا در تلویزیون یك سریالی ساخته شده بود به نام «آقای گرفتار» یادم است كه نشان می‌داد یك خانواده پر جمعیت چه گرفتاری‌ها و مصیبت‌هایی دارد.

شما چند سالی رایزن فرهنگی بودید آیا تجربه نوروز در خارج از ایران را هم دارید؟

بله... بخصوص زمانی كه در كشور كنیا بودم، ایام نوروز همه ایرانی‌هایی كه بودند دور هم جمع می‌شدند و اخیرا هم دولت تاكید كرده است كه همه سفارتخانه‌ها در نوروز فعال باشند و ایرانی‌ها را جمع كنند تا بالاخره اینها ریشه‌هایشان حفظ شود.نوروز هم یك ویژگی كه دارد این است كه ایرانی‌ها را فارغ از هر مرام و عقیده و مسلك دور هم جمع می‌كند و همه این سنت را قبول دارند.

اصلا یكی از راه‌هایی كه می‌توانیم با كشورهای دنیا در ارتباط باشیم تاكید بر فرهنگ، تمدن و مشتركات است آن هم در شرایطی كه غربی‌ها می‌خواهند ما را منزوی كنند و ایرانیان را خشن نشان دهند و نام ایران را مترادف با تروریسم بدانند؛ وقتی ما در چنین مناسبت‌هایی مانند نوروز در دیگر كشورها حضور پیدا می‌كنیم این فرهنگ، صفا و معنویت را می‌بینند مردم دیگر كشورها را تحت تاثیر خودش قرار می‌دهد.

آقای وزیر به قول خودتان نوروز همه را زیر یك سقف جمع می‌كند و می‌تواند فرصت مناسبی باشد برای اجرای برنامه‌های فرهنگی، از اكران نوروزی سینماها گرفته تا برگزاری كنسرت‌های موسیقی و برپایی نمایشگاه‌های كتاب و... ولی وزارت ارشاد و بخصوص ادارات كل شما در شهرستان‌ها در این ایام در تعطیلی به سر می‌برند؟

بله... خب كل كشور تعطیل می‌شود...

چرا این گونه است؟

چون مردم به نوروز از گذشته اهمیت می‌داده‌اند و خود مردم انتظاری نداشته‌اند و می‌رفتند تفریح، دشت، كوه و... الان هم صداوسیما برنامه‌ها و سریال‌های متنوعی تدارك می‌بیند و به نوعی بخش سرگرمی‌و شادی آفرینی را بر عهده دارد.

من از شما می‌پرسم آیا روزنامه شما در این ایام منتشر می‌شود؟

خیر... ولی اگر كل كشور این‌گونه تعطیل نشود، روزنامه هم منتشر می‌شود.

ببینید در سال‌های گذشته چند بار برخی روزنامه‌ها برای انتشار در نوروز خیز برداشتند، ولی باز هم به مشكل برخوردند، بخصوص مشكل توزیع و در مجموع شرایط در روزهای نخست سال به گونه‌ای می‌شود كه چندان نمی‌توان كار جدی در این ایام انجام داد.

البته ما سعی كرده‌ایم شهرستان‌ها را فعال كنیم، مسافرهای نوروزی می‌آیند و باید كارهای فرهنگی داشته باشیم، نمایش‌ها، نمایشگاه‌ها و بالاخره بحث اكران‌های نوروزی را پیگیری می‌كنیم و سال گذشته هم دیدید كه بیشترین ركورد فروش سینماها در همین ایام نوروز بود.

یكی از مشكلات دیگر مجموعه وزارت ارشاد فقدان نیروهای متخصص و كارشناس بخصوص در شهرستان‌هاست، یعنی در كتابخانه‌ها یا در مجتمع‌های فرهنگی این آسیب وجود دارد؟

ببینید كار در وزارت ارشاد بسیار متنوع است و روی همه مسائل هم حساسیت وجود دارد و می‌بینید كه هم مسوولان و هم مردم به نوعی در ارتباط با فرهنگ صحبت می‌كنند و در این رابطه نظر می‌دهند و این‌گونه نیست كه ما در حاشیه‌ای باشیم و كسی كاری به ما نداشته باشد؛ اصلا خود اهالی فرهنگ اهل فكر و اندیشه‌اند و تریبون دارند و دیدگاه‌هایشان را مطرح می‌كنند.

همان‌طور كه رهبر معظم انقلاب اشاره كردند در گذشته موضوع و جایگاه فرهنگ از مظلومیتی رنج می‌برده است و ما همه تلاشمان را برای مظلومیت‌زدایی از فرهنگ انجام داده‌ايم؛ به عنوان مثال در برخی استان‌ها حتی یك تالار مناسب و مجتمع مركزی وجود نداشت و به لطف سفرهای استانی و حضور هیات دولت در شهرها و استان‌ها الان این كارها دارد انجام می‌شود و زیرساخت‌های مناسب را ایجاد كرده‌ایم و به طور طبیعی وقتی یك كتابخانه یا یك مجتمع مركزی و فرهنگی در یك شهر و استان افتتاح می‌شود، باید نیروهای مناسب و كارشناس آن را هم داشته باشیم؛ یعنی مثلا نمی‌شود شما یك بیمارستان بسازید و افتتاح كنید بعد پزشك، پرستار و نیروی متخصص برای آن جذب نكنید.

مشكلی كه ما داریم الان همین جذب نیروست و خوشبختانه صحبت‌هایی انجام داده‌ایم و موافقت رئیس‌جمهور را گرفته‌ایم و در سال آینده ان‌شاء‌الله وزارت ارشاد استخدام‌هایی در استان‌های مختلف كشور خواهد داشت.

آقای دكتر اهل سفر رفتن هم هستید؟

بله زیاد.

البته اگر هم اهل سفر نبودید فكر كنم با این حجم سفرهای استانی دیگر حسابی مسافر شده‌اید؟ (یكی از بچه‌های روابط عمومی ‌بلافاصله می‌گوید 148 سفر داشته‌اند آقای وزیر!)

از قدیم زیاد سفر می‌رفتم بویژه زمانی كه مسوولیت دانشگاه پیام نور را بر عهده داشتم همه استان‌ها و حتي شهرهای یك استان كه مركز پیام نور داشتیم می‌رفتم، یادم است یك بار بروجرد را ساعت يك نیمه‌شب رفتیم یا مراسم كلنگ‌زنی در پلدختر را نیمه‌شب انجام دادیم و هرچه می‌گفتند مرسوم نیست ما می‌گفتیم وقت نداریم و اتفاقا برخی جاهایی كه شب كلنگ‌ زدیم زودتر ساخته و افتتاح شد.

اگر بخواهید یك شهر یا استان را انتخاب كنید برای سفر نوروزی چه پیشنهادی دارید؟

همه جای ایران زیباست و ویژگی‌های خاص خودش را دارد اما این نكته را بگویم كه متاسفانه ما هموطن‌هایی داریم كه برخی كشورهای دنیا را بهتر از ایران خودمان می‌شناسند چه از نظر طبیعت و چه از نظر فرهنگ و تاریخ و تمدن و... در حالی كه برخی استان‌های ما به اندازه یك كشور، تاریخ، تمدن، شاعر، عالم و آثار ارزشمند و طبیعت بكر دارند.

یادم هست دوران دانشجویی یك بار رفتیم قله سهند را فتح كردیم و این طبیعت آنقدر زیبا بود كه هنوز تصویرهایش در ذهنم باقی‌مانده است.

پس ورزشكار هم هستید؟

همیشه در تیم فوتبال مدرسه‌مان بازی می‌كردم و بعدها هم ادامه پیدا كرد و در دوره‌ای كه نماینده مجلس بودم هفته‌ای یك بار فوتبال می‌رفتم، ولی یك‌بار آسیب‌دیدم و پایم شكست و مدتی در گچ بود و با همین پای گچ‌گرفته به جلسات می‌رفتم.

بعد از این حادثه دیگر فوتبال بازی نكردم و الان هم در منزل یك تردمیل گرفتیم و فرصت شود به همان اكتفا می‌كنیم.

مگر روزی چند ساعت كار می‌كنید؟

( می‌خندد )... اگر فرصت شود روزی پنج تا شش ساعت بخوابیم خدا را شكر می‌كنیم.

به عنوان آخرین پرسش اگر در دولت بعدی باز هم پیشنهاد وزارت و ابقا داشته باشید، می‌پذیرید؟

ما كارهایی در این مدت انجام داده‌ایم و سیاستگذاری‌هایی داشتیم كه هم به نفع فرهنگ و هنر ایران است و هم به نوعی طراحی شده‌اند كه وزیر بعدی هم بسیاری از آنها را باید ادامه دهد، اما به هر حال از قدیم گفته‌اند: چو فردا شود فكر فردا كنیم.

۱۳۹۱/۱/۱۲

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...