به گزارش نما به نقل از خورشید، محمدرضا تقویفرد در مطلبی تحت عنوان «موج بلند هاشمی پشت سر خاتمی» نوشت:
تا ثبتنام كاندیداهای ریاست جمهوری چند روز بیشتر باقی نمانده است و از امروز شمارش معكوس برای ثبتنامها آغاز میشود. برآوردهای اولیه نشان میدهد كه تعداد نامزدهای اصولگرا برای این دوره از انتخابات ریاستجمهوری اكثریت را تشكیل میدهند و به نظر میرسد اصلاحطلبان با همگرایی بیشتری پا به میدان رقابت بگذارند.
هنوز سیدمحمد خاتمی تصمیم نهایی خود را برای حضور در عرصه انتخابات ریاستجمهوری اعلام نكرده، گمانهزنیها برای حضور یا عدم حضور وی براساس شنیدهها صورت میگیرد. فرزند هاشمیرفسنجانی هم گفته است پدرش قصدی برای آمدن ندارد ولی خیز سیاسی هاشمی اشارههای دیگری دارد. تعداد بالای كاندیداهای اصولگرا نشان میدهد كه آرای اصولگرایان در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری مشتق خواهد شد. ازسوی دیگر نشانههای وحدت در اصلاحطلبان كه با تعداد كمتری پا به عرصه رقابت گذاشته یا حداقل تاكنون اعلام كاندیداتوری كردهاند به چشم میخورد.
هرچند كه حسن روحانی، محمدرضا عارف، اكبر اعلمی و مصطفی كواكبیان از طیف اصلاحطلبان برای انتخابات اعلام حضور كردهاند و حتی رئیس ستاد انتخاباتی خود را نیز معرفی نمودهاند، ولی هرگز نباید از نظر دور داشت كه حضور سیدمحمد خاتمی در این دوره از رقابتها به سادگی آنها را به یك اجماع كلی خواهد رساند.
در این صورت آرای اصلاحطلبان بهصورت متمركز بهنام خاتمی در صندوقها ریخته خواهد شد. از طرفی ناراحتی جریان حامیان احمدینژاد كه از سوی اصولگرایان به انحراف متهم شدهاند، اقبال عمومی روی هر یك از كاندیداهای اصولگرا را منتفی كرده است. چه بسا در صورت پافشاری اصولگرایان بر تداوم اتهامات علیه حامیان احمدینژاد، این گروه كه میتوان آنها را اصولگرای اصلاحطلب دانست، بهطور كلی از طیف اصولگرا دل كنده و در یك پیمان نانوشته و سازماندهی نشده به سیدمحمد خاتمی نزدیك شوند.
این فرضیه با مروری بر نقطه نظرات اصلاحطلبانه، اسفندیار رحیم مشایی، قوت گرفت. این در حالی است كه برخی، شعارهای اصلاحطلبانه اسفندیار رحیم مشایی به عنوان نسخه بدل آنچه سیدمحمد خاتمی ارائه میكند، مطرح میكنند. این گروه معتقدند حتی درصورت تأیید صلاحیت و حضور رحیم مشایی در انتخابات، رأیدهندگان طرفدار اصلاحات باز هم مردی با نگین فیروزهای و عبای شكلاتی را برخواهند گزید. از دیدگاه آنان هرچند تندرویهای برخی جریانات اصلاحطلب ازجمله جبهه مشاركت و دعواهای سیاسی دوران اصلاحات مردم را دچار یك واخوردگی سیاسی از این طیف نموده است، ولی نباید از نظر دور داشت كه مردم پیش از این نیز امكان جبران اشتباهات سیاسی را به سیاستمداران ایرانی دادهاند.
نمونه بارز آن رأی بالای مردم تهران به علیاكبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان رهبری بعد از رویگردانی آنها از وی در انتخابات مجلس ششم بود. برآوردها نشان میدهد كه مردم منتظر شنیدن حرفهای تازهای از خاتمی هستند و اگر او قول دهد كه جامعه را وارد فضای درگیریهای سیاسی نكند و در انتخاب همكارانش رویكرد مردمیتری داشته باشد، این ظرفیت در جامعه وجود دارد تا او را در همان مرحله نخست بر صندلی ریاست جمهوری بنشاند.
اگر خاتمی نیاید بعید است سیدمحمد خاتمی در بررسیهای شورای نگهبان رد صلاحیت شود ولی در صورت پیدایش این پدیده سیاسی، میدان برای علیاكبر هاشمیرفسنجانی بازخواهد شد تا شخصا هدایت فضای انتخاباتی این طیف اصلاحطلبان را برعهده گرفته و با استفاده از همه ظرفیتهای پیدا و پنهان خود، موج بلندی را به راه بیندازد. چه بسا این موج تا یك مرحلهای كردن انتخابات یازدهم ریاستجمهوری نیز پیش برود. برخی از ناظران سیاسی و كارشناسان بر این باورند كه هاشمی بهدلیل آسیبهای حیثیتی كه بهواسطه رفتارهای فرزندانش یا حتی بعضی موضعگیریهای وی در جریان برگزاری انتخابات 88 و پس از آن بر وی وارد شده است، هرگز نخواهد توانست ركورد مناسبی را در جذب آرای مردم بزند، اما نباید از نظر دور داشت كه حذف سیدمحمد خاتمی و همگرایی اصلاحطلبان روی هاشمی، آن هم در شرایطی كه وی بنیانهای مستحكمی را نیز در اردوگاه اصولگرایان دارد، میتواند پیشدرآمد مناسبی برای پیدایش موج بلند هاشمی باشد.
این درحالی است كه سیاستمدار كاركشته، طی ماههای گذشته فرزندانش را به محاكم قضایی سپرده و با زندانی شدن آنها، تلاش كرده خود را مستقل از عملكرد فرزندانش در عرصه سیاسی نشان دهد. به هر ترتیب كنشهای بیواكنش اصولگرایان نشان میدهد كه اصلاحطلبان میخواهند با مهره سفید بازی كنند تا بدینترتیب با چرخاندن صفحه شطرنج و یك كنش قوی و حسابشده، اصولگرایان را در موضع واكنش قرار دهند. بیشك بازی واكنشی اصولگرایان میتواند برای آنها آنقدر بازخوردهای غیرمترقبه داشته باشد كه مردم خاطره پیروزی قاطع نامزد اصلاحطلبان در برابر نامزد اصولگرایان در سال 1376 را زنده كنند. شاید اصلاحطلبان این بار با شعار 2خرداد+22، پا به میدان رقابتهای انتخاباتی بگذارند و درصورت داشتن یك سازماندهی مشخص بتوانند قوه مجریه و شوراهای اسلامی شهر و روستا را همزمان به تسخیر خود درآورند.
باید دید در اتاق فكر اصلاحطلبان چه میگذرد، ولی تردیدی نیست كه بازی جدی این جریان با حضور مردان سیاسیاش میتواند به راحتی توپ را از زیر پای تكثرگرایان اصولگرا كه اكثریت مجلس نهم را نیز تشكیل داده اند، دربیاورد. در پایان نباید از نظر دور داشت كه حملههای كلامی و رفتاری به نزدیكان احمدینژاد بهخصوص اسفندیار رحیممشایی، حتی امكان همگرایی روی وی را نیز در میان اصولگرایان از بین برده است و بعید به نظر میرسد اصولگرایان كه حامیان احمدینژاد را به انحراف متهم كردهاند، بتوانند در دقیقه 90 توپ را به احمدینژاد و یارانش بسپارند تا نتیجه بازی را غیر از روالی كه پیش خواهد آمد، تغییر دهد.
پس دور از انتظار نیست كه احمدینژاد بهعنوان رئیسجمهور، فقط برگزاركننده انتخابات سالم در كشور باشد و بیهیچ تعلقی، قوه مجریه را از همان دستی كه تحویل گرفته است، به همان دست تحویل دهد و یكبار دیگر سیدمحمد خاتمی بر مسند ریاستجمهوری اسلامی ایران بنشیند. بدینسان پس از یك دوره 8 ساله كه دولت در دست اصولگرایان بوده است، یكبار دیگر اصلاحطلبان زمام امور را در دست خواهند گرفت و حركت پاندولی اصلاحطلبان- اصولگرایان با همان ریتم سابق سیاسی در كشور ادامه خواهد یافت.
تحلیل انتخاباتی روزنامه خورشید به نفع مشایی!/تصویر
در پایان نباید از نظر دور داشت كه حملههای كلامی و رفتاری به نزدیكان احمدینژاد بهخصوص اسفندیار رحیممشایی، حتی امكان همگرایی روی وی را نیز در میان اصولگرایان از بین برده است و بعید به نظر میرسد اصولگرایان كه حامیان احمدینژاد را به انحراف متهم كردهاند، بتوانند در دقیقه 90 توپ را به احمدینژاد و یارانش بسپارند تا نتیجه بازی را غیر از روالی كه پیش خواهد آمد، تغییر دهد.
۱۳۹۲/۲/۱۴