نسخه چاپی

بررسی نامزدهای احتمالی مورد حمایت احمدی نژاد

به نظر می رسد دولت برای انتخابات ریاست جمهوری آِینده و باقی ماندن در قدرت برنامه ای مشخص دارد؛ از همین رو كثرت نامزدهای احتمالی دولت را نمی توان اتفاقی و صرفا بروز سلایق مختلف در دولت دانست. از سوی دیگر شورای مقدس نگهبان به عنوان نهادی حافظ قانون اساسی و حقوق ملت باید به جد از ورود و قوت گیری هرگونه انحراف و التقاطی جلوگیری به عمل آورد. حال آیا می توان دولت بهار را در خزان و برگ ریزان توصیف نمود؟ این متن جوابی است به این سوال.

بررسی نامزدهای احتمالی مورد حمایت احمدی نژاد

انتخابات یازدهمین دوره ی ریاست جمهوری ایران نیز از هر جهت متفاوت و جالب است. از تعدد کاندیداها گرفته تا تنوع کاندیداها و تعدد ائتلاف ها؛ که خود تحلیل ها را پیچیده تر و رصد آینده را دشوارتر ساخته است. در کنار تمامی جنبه هایی که برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ایران متصور است؛ تلاش متفاوت دولت احمدی نژاد برای حضور در انتخابات ابعاد تازه ای به انتخابات آینده داده است.

دولت احمدی نژاد را شاید بتوان به جرئت متفاوت ترین دولت در تاریخ بعد از انقلاب دانست. هم شروع و هم پایان این دولت با حوادث و حاشیه سازی های فراوانی همراه بوده است و کماکان ادامه دارد. در ماه های پایانی دولت نیز حاشیه سازی توانسته جای متن دولت و برنامه ها و عملکرد آن را بگیرد؛ چراکه تقریبا برای همه قطعی است که دولت نیز در انتخابات گزینه ای خواهد داشت مصمم است که حضوری فعال در انتخابات داشته باشد و با روی کارآمدن فردی از جریان دولت؛ اهداف و برنامه ها و سیاست های دولت نهم و دهم ادامه پیدا کند. از طرف دیگر هر چند این اصرار بر حضور امری طبیعی است اما از سوی دیگر عطش دولت را در حفظ و تداوم قدرت نشان می دهد.اما چند نکته در تلاش دولت برای تداوم حضور خود در عرصه ی قدرت سیاسی باید توجه شود.

اول آنکه این حق دولت است که به عنوان یک جریان سیاسی در انتخابات کاندیدا داشته باشد، کما اینکه دولت های قبلی هم گزینه ای برای حضور و تداوم خود داشتند؛ اما نباید فراموش شود که در نهایت مردم انتخاب می کنند نه دولت!

دوم آنکه این حضور دولت در عرصه ی انتخابات حضوری داوطلبانه از سوی کابنیه است یا این حرکت از سوی اتاقی خاص و یا تفکری خاص فرماندهی جمعی می شود؟ به عبارت دیگر حرکتی خودجوش است یا حرکتی با برنامه و طرح قبلی؟!

سوم آنکه کاندیداهای دولت به خاطر علاقه های شخصی و دلبستگی ها شخصی از سوی دولت معرفی می شوند یا از روی معیارها و مؤلفه های مشخص؟

چهارم آنکه کاندیداهایی که از سوی دولت مطرح می شوند ناشی از حسن سابقه است یا حسن رابطه؟

پنجم آنکه چرا دولت تلاش می کند با بازی و غبارآلود کردن فضای انتخابات و با سردرگم کردن جامعه و نخبگان گزینه ی خود را معرفی کند؟ این ناشی از ترسی است که دولت از رد صلاحیت شورای نگهبان دارد یا ناشی از عدم استقبال مردم از گزینه ی دولت یا ...؟!

و ششم آنکه آیا دولت فکر می کند که محبوبیت احمدی نژاد قابل انتقال است؟




با این نکات و ملاحظات؛ ترافیک کاندیداهای دولت در نوع خود جدید و قابل تأمل است. نزدیک به ده نفر از اعضای دولت در رسانه های به عنوان گزینه های دولت برای انتخابات یازدهم بیان شده اند. هر چند هر کدام وزن مخصوص به خود در نزد محمود احمدی نژاد دارند اما برخی نیز رسما اعلام کرده اند که برای انتخابات یازدهمین دوره ی ریاست جمهوری به صورت مستقل می آیند.کاندیداهای طیف دولت در انتخابات مشکلات و دلواپسی های متعدد دارند، پذیرش یا عدم پذیرش احمدی نژاد، استقبال یا عدم استقبال مردم، تأیید یا عدم تأیید صلاحیت ها از سوی شورای نگهبان از آن جمله ی این دلواپسی های هاست.

کاندیدهای دولت

۱. اسفندیار رحیم مشائی؛ پیوند جریان انحراف و فتنه

اسفندیار رحیم مشائی را همه می شناسند، شاید وی را رسانه ای ترین چهره ی دولت در کنار احمدی نژاد دانست که دوشادوش احمدی نژاد در همه جا دیده می شود. مشائی از زمان حکم مقام معظم رهبری مبنی بر برکناری وی از معاون اولی ریاست جمهوری همواره به عنوان جنجالی ترین چهره ی دولت در رسانه ها ظاهر شده است. هر چقدر بر حضور پررنگ مشائی بر مناصب و رسانه ها از سوی احمدی نژاد تأیید و تأکید بیشتر می شد مقاومت جریان های سیاسی بخصوص اصول گرایان نیز بیشتر می شد تا جایی که آنان به صراحت از حضور مشائی در انتخابات احساس خطر کرده و آن را پیوند جریان فتنه و جریان انحراف با هم دانستند.




تعدد مناصب مشایی، تلاش برای تئوری آفرینی در حوزه ی اندیشه ای، ریاست بر دبیرخانه ی جنبش عدم تعهد ها، اظهارنظرها غیر معمول، متن احکام احمدی نژاد برای او، اعطای نشان عالی فرهنگ و هنر و ... موقعیت هایی بوده که مشایی در آن حضوری پررنگ داشته و هنوز نیز توانسته به عنوان قوی ترین و گزینه ی حداکثری دولت محسوب شود. حضوری که گمانه ها را تقویت کرده و همه را به این جمع بندی رسانده که گزینه ی دولت شخصی جز رحیم مشائی نیست. این گمانه با حضور دوباره مشایی در کنار احمدی نژاد و سفرهای استانی و ایستادن در کنار احمدی نژاد و گرفتن پرچم از وی بهمراه ابراز شعار انتخاباتی زنده باد بهار؛ این گمانه را به شدت تقویت کرده است.

مشایی یک مشکل عمده دارد و آن شورای نگهبان است. آیت الله محمد مؤمن قمی، این عضو کمتر رسانه ای شورای نگهبان اعلام کرد که بوی انحراف از کسی اسشتمام کنیم او را رد صلاحیت می کنیم. بگذریم که مصدای عینی و عملی جریان انحرافی در رسانه های کسی جز مشایی نیست.

۲. اکبر نیکزاد؛ یاری منتظر حمایت

شاید نیکزاد را بتوان نزدیک ترین فرد به خصوصیات احمدی نژاد تلقی کرد. شخصی که بسیاری از ویژگی های مثبت احمدی نژاد را در اذهان متبادر می کند. نیکزاد هر چند پتانسیل حضور در انتخابات را دارد اما حضور وی چندان به مذاق دولت، حامیان مشایی در دولت و احتمالا احمدی نژاد خوش نیامده و بعید است که وی بتواند حمایت احمدی نژاد را جلب کند.




در رسانه های چندی پیش خبری مخابره شد مبنی بر اعلام حضور نیکزاد در انتخابات ریاست جمهوری که به سرعت از سوی رسانه های دولت و با دستپاچگی های فراوان تکذیب شد و این در نوع خود جالب بود. سایت شبکه ایران به عنوان سایت رسمی موسسه مطبوعاتی ایران تیتر یک روز دوازدهم فروردین خود را به خبر تکذیب کاندیداتوری نیکزاد اختصاص داده و منظور وی از کاندیداتوری در انتخابات را صرفا «شرکت در انتخابات»، همانند سایر مردم عنوان کرد؛ جالب تر اینکه این سایت نوشت: «مهندس نیکزاد در گفت و گو با یکی از مقامات عالی رتبه دولت اعلام داشته به هیچ وجه قصد نامزدی در انتخابات را نداشته و منطور از حضور در انتخابات صرفا مشارکت در انتخابات که وظیفه تک تک ایرانیان است بوده است!!!»

مشخص است که در ادبیات رسانه های دولت منظور از مقامات عالی رتبه ی دولت کسی جز احمدی نژاد نیست و این نشان از عدم حمایت احمدی نژاد در صورت احتمال کاندیداتوری نیکزاد دارد.

۳. غلامحسین الهام؛ پلی میان پایداری و دولت

با بازگشت دوباره ی الهام این مؤسس اصلی و عضو شورای مرکزی جبهه ی پایداری به دولت، گمانه زنی ها برای کاندیداتوری دوباره وی جان گرفت. الهام دوباره به دولت بازگشت و دوباره سخنگوی دولت شد و بلافاصله حکم معاونت نیز از دستان احمدی نژاد دریافت کرد. خیز دوباره الهام این گمانه را تقویت کرد که احمدی نژاد با به دست آوردن دل این دوست قدیمی می خواهد بدنه ی از هوادارن خود را که بر سر ماجراهایی سرخورده شده بودن، بازگرداند. اما گمانه ی اینکه الهام گزینه ی دولت است با خیر؛ با دیدار الهام و همسرش با آیت الله مصباح یزدی قوت بیشتری گرفت. به نظر می رسد در صورت رد صلاحیت مشایی، برگ دیگر احمد ی نژاد شخصی جز الهام نیست.




اما هیچ خبری مبی بر تأیید این گمانه تقویت نشده است و خود الهام که مرد همیشه سخنگوست نیز چیزی بر زبان نرانده! تنها در واکنش به خبر کاندیداتوری خود در حاشیه جلسه هیئت وزیران عنوان کرد: دولت جای کار حزبی نیست بلکه محل کار اجرایی و خدمت به مردم است! این در حالی است که در فضای مجازی تلاش هایی برای ایجاد فضای درخواست از الهام برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری رصد شده است. آنچه کاندیداتوری وی را جالب تر می گرداند حمایت برخی از حامیان جدی جبهه پایداری از کاندیداتوری وی است.

اما باید دید که آیا الهام توان اداره کشور با این ساختار اجرایی گسترده را دارد یا نه؟

۴. حاجی بابائی؛ یاری در تلاش برای استقلال

حمیدرضا حاجی بابای که تا قبل از وزارت نماینده ی همدان، کارپرداز و منشی لاریجانی بوده بعد از ظاهر شدن در کسوت وزارت آموزش و پرورش؛ تلاش کرد با ارائه طرح های متعدد به دنبال سروسامان دادن به اوضاع آموزش و پرورش کشور باشد، او یکی دیگر از چهره های دولت است برای انتخابات اعلام آمادگی کرده و علت آن را احساس تکلیف و درخواست های فراوان از سراسر کشور بیان کرده است.




حاجی بابایی که از ابتدا می دانست که احتمال حمایت دولت و شخص احمدی نژاد از او بسیار بعید است از این رو از همان ابتدا خود را کاندیدای مستقل معرفی کرده است. خبرگزاری فارس خبری منتشر کرده مبنی بر قطعیت حضور حاجی بابایی در انتخابات ریاست جمهوری؛ این خبرگزاری آورده؛ به نقل از یک منبع آگاه(!) در وزارت آموزش و پرورش گفته: درخواست‌ها از وزیر آموزش و پرورش برای کاندیداتوری ریاست‌جمهوری زیاد است و بر اساس شواهد و قرائن موجود، حضور وی در انتخابات ریاست‌جمهوری قطعی است.!!

۵. علی اکبر صالحی؛ گزینه ای مهم

هر چند نام وی در رسانه ها مطرح شده است اما وی این خبر را نه تأیید و نه رد کرده است. اما در فضای سیاست ایران همه چیز امکان پذیر است حتی زمانی که فردی احتمال حضور خود را رد کند اما دوباره احساس تکلیف کند و به صف کاندیداهای ریاست جمهوری بپیوندند.




صالحی هر چند چهره ای کم حاشیه و محجوب و نجیب شناخته می شود اما در جواب سوال خبرنگار مبنی بر احتمال کاندیداتوری وی در ریاست جمهوری با سؤال دیگر پاسخ داد و گفت: «آیا به من می‌آید که کاندیدای ریاست‌جمهوری شوم؟ کاندیداتوری برای ریاست جمهوری لیاقت می‌خواهد!» نا گفته نماند که اگر نامزد اصلی دولت نتواند از سافی شورای نگهبان عبور نماید احتمال رجوع رئیس جمهور به صالحی افزایش می یابد از آن سو شنیده ها حاکی است که احتمال حضور وی در صورت اصرار رئیس جمهور افزایش می یابد.

۶. احمدزاده کرمانی؛ حضور برای باز کردن راه برای مشایی

احمد زاده کار خود را همزمان با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، با ریاست بر دانشکده ی خبر صدا و سیما را شروع کرد و بعد از آن به وزارت کشور نقل مکان کرد و رئیس مرکز تحققیات و پژوهش های وزارت کشور شد و از آنجا نیز به استانداری فارس منصوب شد. پس از بالا گرفتن اعتراضات به وی در استانداری فارس به ریاست سازمان گردش گری و میراث فرهنگی منصوب شد و بعد از مدتی از این سمت استعفا داد.


مواضع سیاسی وی از ابتدا تا به حال با چرخش ها و اظهارنظرهای ضدو نقیض فراوانی همراه بوده است. وی که در ابتدا از منتقدین جدی مشایی بود پس از مدتی از حلقه های نزدیک تیم وی شد و کار تا آنجا پیش رفت که اقدام به انجام نظرسنجی در میان مدیران دولت برای سنجش میزان ارادات به رئیس دفتر رئیس جمهور کرد و آن را معیاری برای اعطای منصب و پست سیاسی قرار داد. عملکرد او در استان فارس باعث ناراحتی جریان ها و شخصیت های متدین و مذهبی این استان شد و صدای اعتراض از مصلای نماز جمعه ی تهران و از سوی خطیب نماز جمعه یعنی آیت الله شیخ احمد جنتی همو که دبیر شورای نگهبان است؛ بلند شد که این فرد کیست که استاندار فارس شده که هیچ تجربه ای ندارد و افراد متعهد و کارآمد را طرد می کند!



هر چند احمدزاده کرمانی این جوان جویای نام معتقد است که بوی انحراف نمی دهد اما در مراسم تودیع و معارفه وی به عنوان رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی به جای بقائی؛ احمدی نژاد این دو را از یک جنس دانست!

۷. هاشمی ثمره

شاید بتوان وی را کم حاشیه ترین عضو دولت دانست که توانسته در تمامی فرازها و فرودها خود را در کنار احمدی نژاد حفظ کند. فردی که شاید تا آن زمان هیچ اسمی از وی به عنوان کاندیدای دولت در انتخابات مطرح نشده باشد. کسی که با وجود اینکه مشهور به «مغز متفکر» دولت است اما از کم حاشیه‌ترین چهره‌های دولت بوده است. او که از خویشاوندی یکی از مطرح‌ترین چهره‌های اصولگرای منتقد دولت که از قضا از کاندیداهای احتمالی انتخابات آینده هست نیز برخوردار است. مجتبی ثمره هاشمی کسی است که همه این ویژگی‌ها را دارد .




هاشمی ثمره هیچ گاه جایگاهش در نزد احمدی نژاد متزلزل نشد و هیچ گاه نقد علنی نسبت به احمدی نژاد اعلام نکرد. هر چند صحبت هایی از جریان انحرافی کناره گرفت و از آنان انتقاد کرد اما هیچ گاه این انتقاد را رسانه ای نساخت. همچنین وی هرگز تلاش نکرد جایگاهی متفات تر یا بالاتر در دولت پیدا کند، از این رو وی را می توان مخفی ترین و مبهم ترین کاندیدای دولت دانست. که رد صلاحیت وی چندان هم آسان نیست.

۸. گزینه های دیگر

همچنین برخی رسانه های از زریبافان رئیس بنیاد شهید، رحیمی معاون اول رئیس جمهور، سید حسن موسوی مسئول دفتر رئیس جمهور، ابوالحسن فقیه رئیس سازمان هلال احمر به عنوان گزینه های احتمالی دولت برای انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم نام می برند که خالی از قوت به نظر می رسد.

۱۳۹۲/۲/۱۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...