به گزارش نماعلی افشاری در یادداشتی که در سایت رادیو زمانه (radiozamaneh) منتشر شد از قطعی بودن شکست آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات اینده خبر داد. وی همچنین در واکنش به منجی خوانده شدن آقای هاشمی از سوی نزدیکان وی و برخی از چهره های اصلاح این اقدام آنها را "منجیسازی متوهمانه" خواند.
افشاری در این باره می نویسد: «اظهارات اخیر محمد خاتمی و مواضع دو پهلوی هاشمی رفسنجانی، باعث شده که احتمال کاندیداتوری رئیس دولت سازندگی در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم افزایش یابد. البته هاشمی صراحتا نامزدی خود را مشروط به عدم مخالفت رهبری کرده است.»
علی افشاری در ادامه با اشاره به دلبستن رسانه های ضد انقلاب و اپوزیسیون به حضور اقای هاشمی در صحنه انتخابات می نویسد: « بر خلاف تصویر سازی برخی از اصلاحطلبان و نیروهای سیاسی داخل وخارج از کشور در روزهای اخیر، هاشمی رفسنجانی در وضعیت رایآوری در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیست. با توجه به این واقعیت، وزنکشی انتخاباتی رفسنجانی مزایای چشمگیری برای حاکمیت و بخصوص رهبری دارد.
در اثبات این مدعا باید گفت که در وهله نخست مشروعیت به انتخابات و منتخب حاکمیت میبخشد. ثانیا هاشمی را بیشتر تخریب کرده و زمینه را برای حذف کامل وی از قدرت مساعد میسازد. حاکمیت مانور قدرت خواهد داد که هاشمی رفسنجانی به عنوان امید اپوزیسیون، اصلاحطلبان و غرب از ناحیه مردم طرد شده است و این امر نشان دهنده پایگاه اجتماعی گسترده حکومت و بطلان ادعاهای مخالفان است.همچنین بستر مناسبی فراهم میشود تا حاکمیت تبلیغات گستردهای بر نادرستی ادعای تقلب بزرگ و پیروزی موسوی در انتخابات انجام دهد.
پسامد این رویداد ناامیدی بیشتر در بین معترضان به وضع موجود است. در این حالت زیر سئوال بردن کیفیت و مغایرت انتخابات با اصول انتخابات آزاد و منصفانه در افکار عمومی بینالمللی نیز دشوارتر میشود. حاکمیت میتواند با ادعای برخورداری از حمایت مردمی با قدرت بیشتری برنامههای منطقهای و جهانی خود را دنبال کرده و چهره با ثباتی از خود به نمایش بگذارد.»
وی با تاکید بر احتمال باخت اقای هاشمی در انتخابات پیش رو نوشت: «بررسی نتایج انتخاباتی ادوار گذشته و مطالعات جمعیتشناختی، آشکار میسازد که احتمال باخت هاشمی رفسنجانی در شرایط طبیعی در انتخابات آینده بالا است. وی در بین روسای جمهور گذشته کمترین درصد رای بدست آورده از مجموع آرا (۶۳ درصد) و همچنین بیشترین کاهش رای در مقایسه با دور اول پیروزی در انتخابات را دارد. آرای هاشمی در مقایسه با دور اولی که رئیس جمهور شد از ۱۵,۶ به ۱۰,۶ میلیون در حدود ۳۱ درصد تقلیل یافت.
بررسی نتایج انتخابات ادوار گذشته و مطالعات جمعیتشناختی، نشان میدهد که هاشمی رفسنجانی بالاترین نرخ کاهش محبوبیت را در میان روسای جمهور دارد.
آرای خاتمی و احمدینژاد در دور دوم افزایش یافت. بنابراین به لحاظ تاریخی هاشمی رفسنجانی کمترین رای و بالاترین نرخ کاهش محبوبیت را در میان روسای جمهور دارد.
سنجش فضای سیاسی کشور نشان میدهد که کسب حد نصابهای دورههای هفتم، هشتم و نهم انتخاباتهای ریاست جمهوری انتظاری بعید است. فضا تا حدودی مشابه دوره نهم است. نرخ مشارکت در دوره یازدهم را میتوان بین ۵۵ تا ۶۵ درصد تخمین زد.
بنابراین تعداد آنها نیز در حدود ۱۱ میلیون خواهد بود. پس بخشی از اصلاحطلبان و نیروهای جامعه مدنی که بخواهند در این انتخابات شرکت کنند ۵ میلیون خواهد بود. حال هر چقدر میزان مشارکت از ۶۰ درصد بیشتر شود، از آن اصلاح طلبها و معترضان خواهد بود.»
افشاری در ادامه با تاکید بر اینکه اجماع بر سر اقای هاشمی نیز مانع شکست وی نخواهد شد می نویسد: «میتوان با درصد اطمینان بالایی گفت در صورت اجماع کاندیداهای اصلاحطلب حاضر در صحنه انتخابات و حسن روحانی بر روی هاشمی رفسنجانی، وی به دور دوم خواهد رفت. اما مشکل در دور دوم است که احتمال شکست هاشمی تقریبا قطعی است.
بعید است آرای هاشمی از تعدادی که در دومین دوره انتخابات ۸۴ بدست آورد، بیشتر شود. اگر ضریب رشد جمعیت را در نظر بگیریم و فرض کنیم افرادی که امکان رای دادن را به دست آوردهاند به وی رای بدهند آراء هاشمی در حدود ۱۲ میلیون میشود.
معمولا میزان مشارکت در دور دوم کمتر از دور اول است. این افت در سال ۸۴ در حدود ۵ درصد بود. اگر همین کمیت را در نظر بگیریم حدود ۳۱ میلیون نفر در دور دوم رای خواهند داد. پایگاه اجتماعی حکومت علیه هاشمی بسیج خواهد شد.
بنابراین کافی است کاندیدای حاکمیت با توجه به برخورداری از حمایت پر رنگ و منسجم پایگاه اجتماعی حکومت فقط ۲۰ درصد آراء شناور و خاکستری جامعه را کسب کند تا برنده شود و این امر به راحتی قابل تحقق است.
در حالی که با توجه به گرایش این بخش میتوان حدس زد که اکثریت آنها روی خوشی به هاشمی رفسنجانی نشان نخواهند داد. او در نظر بخش مهمی از جمعیت ایران نماینده وضع موجود است. بخشهای محروم و طبقات پایین جامعه موضع تندی علیه وی دارند. حتی اگر نرخ مشارکت به سمت ۷۰ درصد میل کند و همه ده درصد اضافه شده نیز به هاشمی رای بدهند باز بعید است او اکثریت نسبی را به دست بیاورد.»
وی افزود: «برد هاشمی در شرایطی محتمل است که نرخ مشارکت از ۷۵ درصد بیشتر شود. اما تحقق چنین نرخ مشارکتی به صورت طبیعی بعید است و هاشمی چنان ظرفیتی ندارد که افراد معترض به وضع موجود و آرای خاموش را فعال سازد.
او همچنین به لحاظ دریافت رأى منفی از سوی رأى دهندگان ظرفیت بالایی دارد و میتواند فضاى انتخابات را به نفع رقیب قطبى کند. با توجه به سابقه طولانی حضور هاشمی رفسنجانی در عرصه سیاسی ایران و شکستهایش، امکان بازسازی شخصیتی او با هدف دور کردن رأى منفی دشوار است.بنابراین در یک انتخابات طبیعی بدون تقلب و دستکاری در نتایج آرا، هاشمی از بخت ناچیزی برای پیروزی برخوردار است وشکست وی تقریبا قطعی به نظر میرسد.»
* مصلحت اپوزیسیون در شرایط کنونی، عدم تقابل با هاشمی است.
افشاری در ادامه با واکنش به منجی خوانده شدن اقای هاشمی از سوی بستگان و برخی چهره های اصلاخ طلب می نویسد: «تصویر سازیهایی که از پیروزی هاشمی انجام میشود و برخی از دیدارها و دعوت به کاندیداتوریها، توهمی را دامن زده است که تبعات سنگینی در پی دارد. این توهم فقط محدود به رای آوری رفسنجانی نیست. بلکه وجه غیر واقعی و وهمگرایانه آن در منجی سازی هاشمی بیشتر پدیدار میشود.
هاشمی رفسنجانی به شهادت سابقه و مواضع، نسبتی با یک منجی ندارد. البته درگیری او با حاکمیت برای جامعه مدنی مفید است اما نه در قالب منجی ساختن از وی. او در بین نیروهای دموکراسیخواه و مدافع جامعه مدنی نمیگنجد.
اعتدال و میانهروی رفسنجانی در چارچوب نیروهای نظام سیاسی و حاکمیت است. مصلحت نیروهای سیاسی دموکراسیخواه و معترض به وضع موجود، عدم تقابل با هاشمی و فرو گذاشتن انتقادات و مخالفتها در مقطع کنونی است.»
وی در ادامه با گریز به علمکرد دولت اقای هاشمی می نویسد: «اصلاحطلبان همیشه مدعی بودهاند اگر خاتمی رئیس جمهور نمیشد کشور وارد جنگ میشد! نتیجه منطقی این ادعا اگر درست باشد، منفی بودن سیاست خارجی دولت هاشمی است.
در حوزه اقتصادی نیز دوران هاشمی با مشکلات بزرگی همراه بود. بیشترین تورم در کشور (نرخ ۵۰ درصدی) در آن دوران رخ داد. مردم گرانی سرسامآور این دوران را به راحتی به یاد میآورند. شکاف طبقاتی در آن دوران افزایش زیادی یافت.
علی افشاری در پایان عدم کاندیداتوری اقای هاشمی را به مصلحت وی دانسته تاکید می کند:« بنابراین مصلحت سیاسی هاشمی در این است که از کاندیداتوری اجتناب ورزد و بکوشد از جایگاهی خارج از ریاست جمهوری به [...] کمک کند. جایگاه طبیعی هاشمی در بخش میانهرو و اصلاحطلب حکومت است. حضور وی در صحنه رقابتها و گرفتن ژست رهبری، پتانسیل سازنده او را عقیم میسازد.
همچنین ثبت شکست دیگری در کارنامه سیاسی او در سن هشتاد سالگی ممکن است بازنشستگی سیاسی را، سرنوشت گزیر ناپذیر وی سازد.»
نگرانی ضدانقلاب از شكست سنگین هاشمی/ رادیو زمانه: هاشمی نیاید
«میتوان با درصد اطمینان بالایی گفت در صورت اجماع كاندیداهای اصلاحطلب حاضر در صحنه انتخابات و حسن روحانی بر روی هاشمی رفسنجانی، وی به دور دوم خواهد رفت. اما مشكل در دور دوم است كه احتمال شكست هاشمی تقریبا قطعی است.»
۱۳۹۲/۲/۱۹