«بسم الله... برویم» آیتالله هاشمیرفسنجانی این جمله را گفت و اعلام كرد كه راهی ساختمان فاطمی است تا برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام كند. همه حاضران در دفتر او شوكه شدهاند. ساعت 17:30 است و فرصتی تا پایان زمان ثبتنام نیست. همه تصور میكردند كه تصمیم نهایی هاشمی بر نیامدن شده است. تلفن دفتر آیتالله هاشمیرفسنجانی زنگ میخورد و... . فاطمه هاشمی، فرزند ارشد رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام روایت دیگری از نامنویسی پدر در آخرین دقایق روز آخر ثبتنام در وزارت كشور دارد؛ روایت از آخرین تماس تلفنی كه منجر به حضور هاشمی در ساختمان فاطمی و ثبتنام در انتخابات شد.
روز شنبه پس ازگمانهزنیهای بسیار درباره حضور یا عدمحضور آیتالله هاشمیرفسنجانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، سرانجام هاشمی ثبتنام كرد و بازی گروههای سیاسی در انتخابات را تغییر داد. حضور هاشمیرفسنجانی مطمئنا در آرایشهای انتخاباتی تاثیرگذار خواهد بود كما اینكه با ورود هاشمی به عرصه انتخابات تعدادی از كاندیداها همانطور كه از پیش اعلام كرده بودند از حضور در انتخابات به نفع هاشمی كنارهگیری كردند. اصلاحطلبان نیز كه از ابتدا اعلام كرده بودند با حمایت از هاشمیرفسنجانی ورود جدی به انتخابات آینده خواهند داشت.
دیروز پای صحبت دختر بزرگ آیتالله نشستم تا از اتفاقات روز شنبه بگوید؛ اتفاقاتی كه به دغدغههای آیتالله برای حضور در انتخابات پایان داد و او را به این نتیجه رساند كه برای ثبتنام راهی وزارت كشور شود. فاطمه هاشمی میگوید: «ساعت 17:30» بود. دیگر مطمئن شده بودیم پدر تصمیمش را گرفته و ثبتنام نخواهد كرد. از صبح با یاسر، مهدی و عماد (پسرمحسن) در دفتر حاجآقا بودیم. همه حرفها را زده بودیم. شوخی و جدی همه دغدغهها مطرح شده بود. به این نتیجه رسیده بودیم كه مردم به تمام معنا خواستار حضور پدر هستند تا وضعیت كشور را سامان دهد. نیامدن پدر به معنای ناامیدشدن بخش گستردهای از مردم بود. درخواستها در این چند روز برای حضور پدر در انتخابات بیسابقه بود. ما فكر میكردیم اگر حاجآقا در انتخابات ثبتنام نكند بخش قابل توجهی از مردم انگیزهشان برای شركت در انتخابات و رای دادن را از دست خواهند داد. ساعت 17:15 تلفن دفتر پدر زنگ خورد. ایشان مكالمه نسبتا كوتاهی داشتند و بعد از آن از اتاق بیرون آمدند و گفتند «بسم الله... برویم»
چه كسی به ایشان زنگ زد؟
نمیدانم ما سوال نكردیم ایشان برای پاسخ دادن به آن تلفن به دفتر خود رفتند ما در اتاق دیگری بودیم. بعد از آن تلفن حاج آقا گفتند «بسمالله؛ برویم» ما باور نمیكردیم.
آقای هاشمی گفته بودند كه منتظر پاسخ رهبری برای حضور در انتخابات هستند و بدون هماهنگی ایشان وارد عرصه انتخابات نمیشوند.
من نمیدانم چه كسی تلفن كرد. اما حتما دغدغههایشان برطرف شد كه ساعت17:30 و نیم ساعت مانده به پایان زمان ثبتنام راهی وزارت كشور شدند.
گفتهشده دیدارها و تقاضاها برای حضور پدرتان به صورت فشرده تا آخرین لحظهها ادامه داشته است. با چه كسانی دیدار كردند؟
برخی از نمایندگان با آقای مطهری آمدند. مشاورانشان جلسه گذاشتند. چندین نفر دیگر هم آمدند.
اعضای خانواده برای چه در دفترشان حضور داشتند؟
ما تقاضاهای مردمی را میدیدیم. از شب قبل به خانه پدر رفته بودیم و این درخواستها را مطرح كردیم.
اما به نظر میرسید اعضای خانواده هاشمی مخالف حضور او در انتخابات بودند.
بله همه مخالف حضور پدر در انتخابات بودیم. برای خانواده سخت است. اما وقتی تقاضاهای مردم برای حضور ایشان را دیدیم؛ درخواستهای مختلفی در این مدت مطرح شد كه به این نتیجه رسیدیم بخش عظیمی از مردم خواستار حضور حاج آقا در انتخابات هستند و با نیامدن ایشان دسترد به سینه آنها زده شده و نا امیدی ایجاد میشود. به همین دلیل به پدر اصرار داشتیم نباید مردم را ناامید كند. پدر هم میگفتند من نمیخواهم مردم ناامید شوند.
تحلیل شما از حضور آقای هاشمی در انتخابات چه بود؟
به نظر ما آمدن پدر حماسه و شور انقلابی را به مردم برمیگرداند هرچند برای خانواده سخت است. اما میگفتیم ما این سختی و رنج را بهخاطر مردم تحمل میكنیم.
شما هنگام ثبتنام آقای هاشمی در وزارت كشور گریه كردید؟
گریه نكردم. خیلی خوشحال بودم. وقتی به در وزارت كشور رسیدیم و تجمع مردمی كه با خوشحالی شعار میدادند را دیدیم بسیار خوشحال شدیم. مردم مشتاق را كه دیدیم حس خوبی داشتیم.
حضور شما و آقا یاسر هنگام ثبتنام آیتاللههاشمی در وزارت كشور پیام خاصی داشت؟ شما و برادرتان پیش از این هنگام ثبتنام آقای روحانی در همایش اعلام كاندیداتوری او حضور داشتید؟
خیر، پیام خاصی نداشت. ما تصادفی در دفتر ایشان بودیم و همراهشان به وزارت كشور رفتیم. هیچ برنامهای در این خصوص نبود. اما حضور من در همایش اعلام كاندیداتوری آقای روحانی به این دلیل بود كه من عضو حزب اعتدال و توسعه هستم و آقای روحانی كاندیدای این حزب بود. طبیعی بود كه من در آن همایش حاضر شوم. یاسر هم به دلیل اینكه در مركز استراتژیك كار میكند به همراه همه معاونان به همایش آمده بودند و در مراسم شركت كردند. البته آقای روحانی پیش از این گفته كه اگر آیتالله هاشمی كاندیدا شود به نفع او كنارهگیری خواهد كرد بنابراین مشكلی هم در این زمینه نیست.
برخی شایعهها مطرح شده كه آقای هاشمی زودتر به وزارت كشور رفته بود و هماهنگیهایی برای ثبتنام همزمان ایشان با مشایی صورت گرفته است؟
این شایعهها كذب است. هیچ هماهنگی نبوده است. تا آخرین لحظه خود آقای هاشمی در حال بررسی بودند و تصمیمشان برای ثبتنام مشخص نبود.
آقای هاشمی در جریان ثبتنام مشایی بودند؟
نخیر اطلاعی نداشتند.
با توجه به حضور پدرتان در انتخابات نگران هجمهها و تخریبها علیه خانواده و آقای هاشمی نیستید؟
آقای هاشمی در زندگی در اختیار مردم و انقلاب بوده و خواهد بود. در این سالها ما به تخریبها و هجمهها عادت كردهایم. دلیل این حملات به نظر ما جایگاه آقای هاشمی در انقلاب و حسادت برخی ضدانقلاب است كه بهدنبال برخورد با انقلاب و اصل نظام هستند. اما در كل به این حملهها بیتفاوت هستیم و اهمیتی ندارد. برای ما مردم مهم هستند كه ارزش خدمتگزاران واقعی خود را میدانند. پدر ما هم برای همین مردم به صحنه آمده است.
فكر میكنید آقای هاشمی در انتخابات رای بیاورند؟
آنطور كه گزارشها از شهرستانها نشان میدهد وضعیت آرای ایشان خوب است. در نهایت انتخاب با مردم است.
روایت فاطمه هاشمی از كاندیداتوری پدرش
به گزارش نما، روزنامه شرق در گفتگو با فاطمه هاشمی دختر آیت الله هاشمی آورده است؛
۱۳۹۲/۲/۲۳