گروه سیاسی نما : محمد سعیدی کیا از جمله کاندیداهایی است که به بیان خودش مستقل است و به هیچ جناحی وابسته نیست؛ وی که در بیان مواضعش صریح و بی پرده حرف می زند یکی از اولویت های دولتش در صورت پیروزی در انتخابات را احیای سازمان مدیریت می داند. سعیدی کیا در همه دولت های گذشته یک دوره وزیر بوده و از عملکردش در ادوار گذشته رضایت کامل دارد.
انتخابات ریاست جمهوری 24 خردادماه سال جاری برگزار خواهد شد و قطعا برای انتخاب گزینه اصلح، شناختن مواضع کاندیداها از جمله ملاک های اصلی است؛ به همین جهت عمده موضع گیری های کاندیداها و این بار محمد سعیدی کیا را مطرح می کنیم:
شعار انتخاباتی: شعار من، آرامش، انسجام ملی و همکاری جهانی است.
راهکار حل مشکلات کشور: ایجاد سرمایه گزاری امن، ثبات و شفافیت مقررات برای رشد کشور و حل مشکلات اقتصادی نیاز است. مدل مطلوب اقتصادی در کشور حرکت در راستای عدالت همراه با پیشرفت همه جانبه است. دولت ها باید سیاستگذار، برنامه ریز، حمایتگر و نظارتگر باشند و تلاش کنند پول های موجود را در جهت سرمایه گذاری هدایت کنند. مهمترین مسئله در زمینه اقتصادی استقلال بانک مرکزی است. در تمام دنیا و کشورهای دیگر بانک مرکزی مستقل از دولت است زیرا پول بانک ها متعلق به مردم است نه دولت.
وابستگی به نفت: پول نفت باید در خدمت مردم برای کارکردن باشد و سازوکار آن در برنامه پنجم دیده شده و آن صندوق توسعه ملی است. پول نفت باید صرف آبادانی کشور شود و این مهم جز با تلاش مردم حاصل نخواهد شد؛ برنامه پنجم توسعه ساز و کار این مسله را پیش بینی کرده که آنهم تخصیص 20 درصد از در آمد نفت به صندوق توسعه ملی است. پولی که باید به بخش خصوصی واگذار و مصرف کارآفرینی شود. با این روش می توان سالانه 800 هزار تا یک میلیون شغل در کشور ایجاد کرد اما به شرط اینکه دولت کسری بودجه خود را از این صندوق تامین نکند. باید بودجه جاری کشور از نفت جدا شود و راه آن هم احیای سازمان مدیریت است.
اقتصاد مقاومتی: اقتصاد مقاومتی یعنی از همه امکانات کشور برای رشد اقتصادی در شرایط تحریم استفاده کنیم و این نیازمند بالا بردن بهره وری و مدیریت منابع و ارز است. به کار گرفتن افراد مدیر و کاردان از لوازم مهم اقتصاد مقاومتی است.
فتنه 88: سال 88 یک حماسه آفریده شد و 40 میلیون از مردم ایران در انتخابات شرکت کردند؛ 15 میلیون از این آرا به کسی تعلق گرفت که برنده نبود اما در واقع آرای مردم است که اهمیت دارد. در جریان انتخابات افرادی که رای آورده یا نیاوردند بستر فتنه را که غربی ها آماده کرده بودند بارور نمودند. مردم برنده انتخابات سال 88 مردم بودند اما ممکن است در انتخاب خود اشتباه کرده باشند؛ مردم برنده هستند چون حماسه آفریدند اما متاسفانه کسی را که انتخاب کردند توقعات آنها را برآورده نکرد و حتی در مواردی به زیان کشور هم حرکت کرد.
حصر خانگی موسوی و کروبی: این مسائل مربوط به قوه قضاییه است و آنها باید در این رابطه نظر بدهند.
ائتلاف: ائتلاف باید زمانی مطرح می شد که شورای نگهبان نظر خودش را داده باشد ضمن اینکه ائتلافها باید پایه و اساس مشخصی داشته باشند.
اولویت های اصلی: اگر من رئیس جمهور شوم به وزیر علوم دستور می دهم ظرف یک سال برنامه ریزی کند تا ترتیب اداره دانشگاه ها توسط هیات امنا داده شود.
نقش زنان در جامعه: مهمترین وظیفه زنان تریبت فرزند صالح است اما این مسئله منافاتی با کار کردن ندارد.
قانونمداری: اگر مدیری قانون را اجرا نکرد یعنی به همه دستگاه تحت مدیریت خود تلویحا اجازه می دهد که به بی قانونی بپردازند که در این صورت ثبات و پایداری نخواهیم داشت.
تحول اقتصادی: در کشور چند مدل اقتصادی تجربه شده از سال 68 تا 76 عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی بر اساس توسعه در دستور قرار گرفت اما تجربه نشان داد که این مسئله عملی نیست و در میانه راه متوقف شد.
پرونده هسته ای: تاسیسات و فعالیت های هسته ای کشور تحت کنترل و چارچوب ان.پی.تی است اما آنها با اساس دستیابی ما به انرژی هسته ای مخالف هستند و راهکار برون رفت از این مسئله دیپلماسی قوی و کاهش آثار تحریم هاست. غربیها نمی خواهند ما از موضع قدرت در غنی سازی به موفقیت برسیم و دوست دارند با ضعف با آنها کنار بیاییم اما در مذاکرات آلماتی دو یک قدم به جلو رفتیم. وقتی با دنیا مذکره می کنیم باید گفتمان عادلانه را جایگزین گفتمان خشن با غرب کنیم.
پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری: معمولا یا وارد کاری نمی شوم یا اگر وارد شدم آن را با قوت ادامه می دهم؛ با نیت اینکه بمانم و با قصد پیروزی آمده ام و به کسی هم وابسته نیستم.
هدفمندی یارانه ها: یارانه نقدی باعث تورم شده اما هدفمندی یارانه ها قانون است و باید اجرا شود؛ پرداخت نقدی یارانه ها باعث ایجاد تورم است لذا باید جایگزین مناسب برای پرداخت نقدی پیدا کنیم نظر من این است که طرح تامین اجتماعی را جایگزین پرداخت نقدی یارانه ها قرار دهیم البته پرداخت نقدی به دو دهک اول لازم و ضروری است. این مساله در اتاق فکری که تشکیل داده ایم قرار است با تزریق این هزینه ها در تامین اجتماعی و بیمه ها که برای همه مردم کشور مصرف شود دغدغه سلامت مردم را حل کنیم.
رابطه با آمریکا: در این دوره در رابطه با استکبار ستیزی خوب رفتار کرده ایم اما گاهی هم دیگران را علیه خودمان تجهیز کردیم علاوه بر اینکه ارتباط با آمریکای جنوبی اقدام مناسبی بود که باید با تدبیر ادامه پیدا کند. در زمینه مذاکره با آمریکا تنها رهبری می توانند تعیین تکلیف کنند.
نقاط ضعف و قوت هاشمی: در دولت هاشمی اقدامات زیرزمینی مهمی صورت گرفت اما مدل اقتصادی ایشان مناسب نبود. به همین جهت هم در نیمه راه متوقف شد.
تیم کاری: همه وفاداران به انقلاب با قبول اصل ولایت فقیه، قانون اساسی و پایبندی به ارزش ها متناسب با دانش و تخصص خود عضو دولت هستند. اما باید بدانیم که فصل الخطاب مقام معظم رهبری است. دولت آینده من فرزند مجلس و خدمتگزار مردم است. چهار نفر شامل معاون اول، وزیر اقتصاد، رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان مدیریت را که باید با جهت گیری احیا کرد را تعیین کرده ام که در آینده معرفی خواهم کرد.
تورم: هر اقتصاد خوب دنیا هم وقتی نقدینگیش را به سمت مصرف پیش ببرد به تورم دچار می شود.
نقاط ضعف دولت احمدی نژاد: من ضعف اصلی را کمبود منابع و تحریم نمی دانم بلکه نتیجه این وضعیت سوء تدبیرهاست. درست است که قسمتی از مشکلات به خاطر تحریم است ولی عمده ضعف های موجود در اثر سوء تدبیرها بوجود آمده است. دولت نهم با گفتمان انقلابی خوبی شروع کرد و صاحب آرا شد اما به تدریج رنگ باخت. به علت اینکه به مبانی اقتصاد توجه نشد رشد اقتصادی به سرعت کاهش یافت و ارزش پول ملی افت کرد و دیگر اینکه منحل کردن سازمان مدیریت و برنامه ریی کار اشتباهی بود که حتما باید احیاء شود. قانونگریزی نیز از دیگر ضعف های دولت نهم و دهم بود. تغییرات شدید مدیریتی از دیگر ضعف های دولت فعلی است و از زمان رای اعتماد دولت فعلی در شهریور ماه از مجموع 21 وزیر در حال حاضر فقط یک نفر ثابت مانده که آن هم سرجای خود نیست و با حفظ احترام به رئیس جمهور باید گفت این اقدامات به سود کشور نبود. هیچ وزیری نمی تواند بلند مدت فکر کند زیرا نمی داند فردا مسئولیت دارد یا نه.
نقاط قوت دولت احمدی نژاد: در دولت نهم و دهم سفرهای استانی کار بسیار خوبی بود، شروع اجرای هدفمندی یارانه ها بسیار شجاعانه بود ولی نحوه اجرای آن ضعیف بود. مسکن روستایی و مسکن مهر کار سنجیده و به موقعی بود.
مسکن مهر: یکی از اختلافات ما با رئیس دولت در همین زمینه ایجاد شد؛ ما برای ساخت مسکن مهر چند اصل مهم داشتیم که آنها کیفی سازی قدم دخالت دولت و شهرسازی و ایجاد تاسیسات زیر بنایی در مناطق توسط دولت بود. ما می گفتیم سالانه 350 هزار واحد مسکن ساخته شود اما رئیس دولت می خواست این رقم را به یک میلیون واحد برساند. در هر شهرستان یک کمیته کیفیت برای این مساله وجودداشت؛ آنهایی که مقررات و اصول را رعایت کردند موفق شدند و آنهایی که باید اصلاح شوند.
ملاک انتخاب اصلح: اصلح را مردم انتخاب می کنند آنچه که در کشور نیاز داریم صداقت است، اعتماد مردم به خدمتگزارشان به خاطر قولهایی که اجرا نشده کمرنگ شده است و این مساله چاره ایی جز صداقت با مردم ندارد.
صدا و سیما: اطلاع رسانی صدا و سیما خوب نیست و مردم را قانع نمی کند. وقایع روز یکشنبه تلخ با اینکه به صورت زنده از رادیون پخش شد اما خبر سیما به آن اشاره نکرد؛ این مسائل باعث بی اعتمادی مردم می شود.
گشت ارشاد: اساس انقلاب فرهنگی بود در ابتدای انقلاب فرهنگ میزبان بود و اقتصاد و سیاست میهمان بودند اما در حال حاضر این مساله برعکس شده است. حجاب باید باعث عفاف شود اما با زور نمی توان آن را برقرار کرد ؛ ارشاد یک کار فرهنگی است و باید توسط آموزگارانی انجام شود که با احترام و آرامش با مردم حرف بزنند پس باید به دستگاههای فرهنگی واگذار شود نه پلیس.
سیاست خارجی: در سیاست خارجی روند تهاجمی اشکال داشت و امروز در کنار وزیر خارجه معاون امور بین الملل کاری موازی تلقی می شود که درست نیست. باید علاوه بر کشورهای اسلامی با دیگر کشورها هم رابطه داشته باشیم و با تدبیر و حکمت و استحکام در روابط خارجی اقدام کنیم و سیاست خارجی ما خشونت آمیز نباشد بلکه استحکام داشته و در گفتگوها با ملایمت باشد تا به تقویت مناسبات سیاسی منجر شود.
هولوکاست: برای بیان هر حرف باید منطقی داشته باشیم و طرح این موضوع که دعوای مسیحیان و یهودیان بود و هیچ استفاده ای برای ما نداشت می توانست مطرح نشود.
تعدد نامزدها: هر کس توان دارد می تواند وارد صحنه شود اما در خصوص تعدد کاندیداها باید پس از تائید شورای نگهبان اظهارنظر شود و در آن زمان ائتلاف معنا پیدا می کند.
معرفی نامزد از سوی دولت: همه دولتها در پایان کار خود بدنبال ادامه طرز تفکر خود بودند که در یک دولت به حزب کارگزاران و یک دولت به حزب مشارکت منجر شد و این دولت هم می خواهد با معرفی یک نفر تفکر خود را ادامه دهد.
دانشگاه و دانشجویان: دانشجویان باید فکر چالشی داشته باشند و بتوانند افکار خود را منعکس کنند زیرا اگر این کار نشود به ضرر کشور است و جامعه بدون نقد می میرد اما هم حاکمان و سیاست مداران هم باید فضای نقد را رعایت کنند اما فضای فعلی مناسب نیست و باید اصلاح شود.
اشتغال: در کشور ما چند نقص بزرگ اقتصادی وجود دارد، افت سرمایه گذاری، افت تولید، افت اشتغال و رشد تورم از مهمترین این مسائل است و راه حل آن است که به تولید اهمیت دهیم و مردم به مقررات دولت اعتماد کنند و به سرمایه گذاری روی آورند. مشاور جوان مفهوم قابل درکی نداشت و نتیجه مثبتی هم نداد اما زمینه رشد جوان در جامعه باید فراهم شود.
بداخلاقی سیاسی: باید بین سه قوه تعامل برقرار باشد تا بتوان کارها را در کشور انجام داد و این تعامل باید قوی باشد.
حضور اصلاح طلبان در انتخابات: همانطور که رهبری گفته اند همه سلایق معتقد به نظام و ولایت فقیه حق حضور دارند و در مورد جریان اصلاح طلبی نیز باید گفت این جریان نیز یک جریان سیاسی است اما حساب اصلاح طلبان افراطی جداست.
