موضع مقامات آمریکایی و سیاستهای این کشور در قبال «سوریه اسد» چیست؟ این سوال، ظاهر سادهای دارد ولی پاسخ آسانی ندارد و این به دلیل آن است که طی دو سال گذشته بارها شاهد نوسان در سیاست و موضع واشنگتن نسبت به دمشق بودهایم.
تردیدی در این نیست که آمریکا نمیخواهد «اسد» بماند. اظهارات چند روز پیش اوباما در حضور رجب طیب اردوغان مبنی بر اینکه «هر طرح درباره سوریه باید متضمن کنار رفتن اسد از قدرت باشد» مانع تردید میشود اما در عین حال آمریکاییها قادر به پاسخ به این سوال نیستند که چگونه و چه زمانی میتوان اسد را از قدرت کنار زد. چند هفته پیش آمریکاییها رسما اعلام کردند که به مخالفان مسلح بشاراسد رئیسجمهور سوریه، سلاح میدهند و برای این منظور مبالغی را در کنگره به تصویب رساندهاند. دو هفته پیش باراک اوباما گفت که طرح ژوئن2 را قبول دارد و برای توقف خونریزی تلاش میکند با این وجود رئیسجمهور آمریکا، چند روز پیش باردیگر از لزوم حمایت از مخالفان اسد سخن گفت. این مواضع نشان میدهد که آمریکا به درستی نمیداند با سوریه چه بکند.
آمریکا میخواهد اسد برکنار شود اما در عین حال در عرصه بینالمللی با موانع متعدد مواجه است. روسیه و چین اجازه مجازات سوریه را نمیدهند چه رسد به برکناری اسد. این در حالی است که استفاده از ابزار سلبی شورای امنیت به همراهی روسیه و چین نیاز دارد. با این وصف صحبت کردن از منطقه حایل و یا منطقه پرواز ممنوع در سوریه عملا به جایی نمیرسد البته صحبت کردن از ایجاد منطقه حایل و ممنوعیت پرواز هواپیماهای ارتش سوریه برای تروریستهای محاصره شده فایدهای دارد و اندکی آنها را تسکین میدهد. استفاده از ابزار ناتو علیه سوریه هم احتیاج به موافقت همه اعضای این سازمان دارد و حال آنکه اکثر اعضای این سازمان، مداخله در سوریه را ورود به جنگی با تبعات نامحدود و نتایج غیرقابل محاسبه ارزیابی مینمایند.
آمریکا در داخل سوریه نیز با مشکلات عدیدهای مواجه است. علاوه بر آنکه مردم، دولت و ارتش سوریه بعد از 25ماه دو یا چند دسته نشدهاند و فشارها نتوانسته به آنان آسیب جدی وارد کند، در عین حال مخالفان دولت سوریه نیز از یکپارچگی و وحدت نظر برخوردار نیستند. نیروهای موسوم به ارتش آزاد که عمدتا در استانهای شمالی سوریه شامل ادلب، حلب و رقه حضور نسبی دارند. منطقه شمال بویژه حلب منطقهای است که دولت در آن همواره محبوب بوده است. سنیهای حلب در طول دوران حکومت حافظ و بشار همیشه رابطه گرمی با حکومت دمشق داشتهاند. مردم استان ادلب در شمال غرب سوریه نیز به دلیل مجاورت با استانهای لازقیه و حلب همواره به دولت دمشق اعتماد داشتهاند. اجرای منطقه حایل یا پرواز ممنوع در چنین شرایطی امکانپذیر نمیباشد. با این وصف امکان کمک ویژه غرب به عناصر مسلح ارتش آزاد وجود ندارد. مشکل دیگر آمریکا این است که ورود کشورهای مختلف به سوریه و محور شدن نیروهای اطلاعاتی امنیتی این کشورها در سوریه سبب شکلگیری یک جریان اپوزیسیون عمدتا اطلاعاتی امنیتی و فاقد درک درست سیاسی شده است. معارضه سوریه بخصوص در بخش میانی سوریه یعنی در دو استان «ریف» و «دیرالزور» شکل پیمانکاری به خود گرفته است، یعنی در هر بخش یک گروه دست به اقداماتی میزند بدون آنکه تاثیر مثبت یا منفی این اقدام درگروه مسلح دیگر را در نظر بگیرد. هر کدام از این دستهها به یک سرویس اطلاعاتی عربی یا غربی وصلند، مبلغی پول دریافت میکنند و به اقدامی دست میزنند. اقدامات گروههای تروریستی بخصوص در بخش میانی سوریه بیش از آنکه به حکومت دمشق آسیب وارد کند باعث استحکام بیشتر آن شده است. تروریستهای مسلح که تا حدود یک ماه قبل بر بخش اعظم استان ریف تسلط داشتند، مقبره صحابی جلیلالقدر و محبوب پیامبر یعنی «حجر بن عدی» را در منطقه تحت سیطره خود ویران کردند و دهها بار از این منطقه به سمت پایتخت، خمپاره پرتاب کردند که در یکی از این موارد اصابت خمپاره به دانشگاه دمشق سبب شهادت 22 دانشجو گردید. در یک اقدام دیگر تروریستها در مسجدی بمبگذاری کردند و علامه سعید رمضان البوطی روحانی برجسته اهل سنت را به همراه 50 نمازگزار دیگر به شهادت رساندند. چنین اقداماتی بطور طبیعی به ضرر حکومت تمام نمیشود ولی تروریستها که آموزشی جز آموزشهای نظامی و اطلاعاتی ندیدهاند از درک پیامدهای اقدامات کور امنیتی عاجزند و لذا میتوان گفت هرچند غرب و بعضی از کشورهای عرب و غیرعرب منطقه هزینههای هنگفت و سخاوتمندانهای علیه سوریه کردهاند ولی به هدف نرسیدهاند. دقیقا به همین دلیل بود که چند روز پیش وزارت خارجه آمریکا «محمد الجولانی» سرکرده تروریستهای النصره را در لیست تروریستها قرار داد.
آمریکاییها 25 ماه پس از آغاز مسائل اخیر در سوریه، در روی زمین سوریه به چیزی دست نیافتهاند. حزبالله لبنان که یکی از اهداف محاصره امنیتی سوریه بوده، اینک با اقتدار بیشتری در صحنه حضور دارد و ایران با صراحت لهجه بیشتری از مردم و دولت سوریه حمایت میکند. امروز 25 ماه پس از شروع اقدامات تروریستی علیه اسد، آمریکا نگران سرریز شدن این جریان به کشورهای متبوع خود است. تردیدی نیست که نزدیک به یک سوم از عوامل تروریستی که علیه دمشق فعالیت میکنند، خارجی میباشند. این نیروها به زودی به کشورهای خود بازمیگردند. آیا نیروهایی که با دریافت مبالغ هنگفتی به یک شبکه تروریستی پیوستهاند تمایلی به در پیش گرفتن یک زندگی معمولی را دارند؟ بعضی از خبرها بیانگر آن است که دولتهای عربستان، پاکستان، تونس و لیبی بشدت نگران پایان قصه سوریهاند. گفته میشود از هرکدام از این 4 کشور چند هزار نفر در شبکههای تروریستی فعالیت دارند در این میان تاکنون دستکم 300 پاکستانی در جریان حملات ارتش سوریه کشته شدهاند و دولت پاکستان بیسر و صدا از کنار آن گذشته و در واقع حساب خود را از تروریستهای اعزام شده جدا کرده است.
یک گزارش بیانگر آن است که آمریکاییها نگران بازگشت تروریستهای پاکستانی به پاکستان هستند و آثار آن را تقویت موضع تهاجمی طالبان علیه غرب میدانند. همین نگرانی را مقامات عربستان سعودی هم دارند و از این رو وزارت خارجه عربستان اخیرا تماسهایی را با مقامات ترکیه و قطر برقرار نموده و نگرانی خود را از تمام شدن پرونده سوریه در یک روند نظامی- امنیتی ابراز کرده و حل و فصل مسئله در مناسبات و چارچوبهای سیاسی را به منظور مهار قدرت شبهنظامیان ضروری دانسته است. کاملا واضح است که اگر تروریستها بتوانند با استفاده از موشک و بمب «تغییر در سوریه» را تحقق ببخشند، در کشور خود نیز به محض مواجه شدن با یک مانع حکومتی به درگیری نظامی- امنیتی متوسل میشوند و آن موقع کار از دست حکومتها خارج میشود.
آمریکا به این دلایل، برای برونرفت از «بحران سوریه» راهحل ندارد، آمریکا روی شبکههای تروریستی احاطه کافی ندارد و هرچند با واسطه ترکیه سلاحهای زیادی را در اختیار تروریستها قرار داده اما نتوانسته است با اجزاء و دستههای تروریستی رابطه آمر و مامور برقرار نماید. از سوی دیگر دستگاههای امنیتی سعودی و قطر ضعیفتر از آن هستند که بتوانند چنین روندی را به نفع آمریکا مدیریت نمایند از این رو در روزهای گذشته فاش شد که تعداد زیادی از عناصر برجسته و کارکشته موساد در ترکیه دیده شدهاند. ضعف آمریکا در مدیریت تروریسم ضد سوری سبب اعتراض همراهان آن هم شده است. انگلیس، فرانسه و آلمان طی هفتههای اخیر نارضایتی خود را در قالب اظهارنظرهای مخالف اظهارات مقامات آمریکایی بروز دادهاند. بحران سوریه میتواند به یک بحران معکوس در اروپا تبدیل شود. کم نیستند کشورهایی در اروپا که پایان بحران سوریه را به سبب شرکت داشتن برخی از شهروندان آنان در شبکههای تروریستی آغاز بحران تروریستی در غرب ارزیابی کردهاند.
به موازات شکست برنامه اطلاعاتی و نظامی غرب در سوریه، جبهه مقاومت به وضعیت مناسبتری رسیده است. با تشدید حملات تروریستی علیه مردم و شخصیتهای سوری، حقانیت مواضع ایران آشکارتر شده است. اگر تا سال پیش ایران برای توضیح حمایت خود برای مردم عرب مشکل داشت و این سبب فاصله گرفتن بعضی از دوستهای سنتی از ایران میشد امروز همان دوستان بر حقانیت مواضع ایران تاکید مینمایند. امروز بر همه آشکار شده است که جبهه مقاومت در سوریه از مردم سوریه و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی آن دفاع میکند. این مسئله راه پیشرفت جبهه مقاومت در مناطق آلوده به عوامل تروریستی سوریه را به قصد پاکسازی و بازسازی سوریه هموارتر میکند. ارتش سوریه طی یک ماه و نیم گذشته پیشرفتهای مهمی داشته و توانسته است بخش زیادی از مناطق آلوده را پاکسازی کرده و تروریستها را در مناطق مختلف در استانهای ادلب، حلب، دیر الزور و ریف به محاصره درآورده و جریان سلاح به سمت بخش اعظم آنان را قطع نماید.
منبع: كيهان
چرا آمریكا راه حل ندارد؟
سعدالله زارعی
۱۳۹۲/۲/۳۰