به گزارش نما به نقل از ایسنا، کیهان در سرمقاله خود ادامه داد: طرفه آنکه این ادعای بزرگ و به دنبال آن پروپاگاندای رسانهای درباره «نجات اقتصادی» همانند بحث «انتخابات آزاد» ابتدا از سوی رسانههای بیرونی پیش کشیده شد و پس از این سرنخ، حامیانی در داخل سینه چاک میدهند و حالا ساز نجات اقتصاد کوک کرده و ندای وااقتصادنا سر میدهند.
سناریوی یاد شده با هدف ملکوک کردن سیمای انتخابات در جمهوری اسلامی به صحنه آمد و تلاش داشت تا خط یأس و ناامیدی را در فضای افکار عمومی ایجاد کند که انتخابات در پیش روی به اصطلاح آزاد نیست ولی طرفی نبستند.
اکنون بحث نجات اقتصادی که به رئیسجمهور شدن یک کاندیدا گره زده شده است آشکارا حاکی از آن است که این ادعا و خرده بحثهای پیرامونی در چنبره واقعیتها جایگاهی ندارد و تنها یک «تبلیغات نرم» است که ماهها قبل از تبلیغات رسمی و قانونی کاندیداها کلید خورده است.
...مسائل و مشکلات اقتصادی غیرقابل انکار است اما سخن در آن است که جماعتی بخواهند با موجسواری سیاسی، دم از نجات اقتصاد و بهبود معیشت مردم بزنند! و حال آن که نه فقط سابقه مثبت قابل اعتنایی در مدیریت اقتصادی خود ندارند بلکه از عوامل میداندادن به سرمایهداران و فشار بر محرومان و مستضعفان نیز بودهاند.
کارنامه حامیان سیاست تعدیل اقتصادی به وضوح حاکی از آن است که میان ادعای نجات اقتصادی امروز آنها با ناتوانی و ناکارآمدی اقتصادی دیروز آنها فرسنگها فاصله است.
بیست و چند سال زمانی نیست که امروز مدعیان نجات اقتصاد کشور بتوانند حافظه تاریخی مردم را نادیده بگیرند. آیا آقایان و مدعیان میتوانند تورم 50درصدی در دوره موسوم به دولت سازندگی را پنهان نمایند؟
مردم یادشان نمیرود که حامیان سیاست تعدیل اقتصادی به صراحت-و حتی بدون لکنت زبان- اعلام کردند؛ اگر در فرآیند سیاست تعدیل اقتصادی، طبقهای از جمعیت (اقشار مستضعف) زیر چرخدندههای توسعه له شوند اشکال ندارد! آیا بدعت کاهش قدرت خرید مردم از سیاستهای تعدیل اقتصادی دوره موسوم به سازندگی پایهگذاری نشد؟
به عبارت سادهتر؛ با ناتوانی و ناکارآمدی اقتصادی، بیتوجهی به اقشار مستضعف و کمدرآمد و پیامدهای سیاستهای اقتصادی چطور امروز عدهای ادعای نجات اقتصادی کشور را دارند و پمپاژ میکنند اگر فلان کاندیدا رای بیاورد چنین و چنان میشود.
نکته دیگر این است که سیاست تعدیل اقتصادی مورد علاقه رئیسجمهور وقت مبتنی بر اقتصاد لیبرالیستی و به اصطلاح مدل آدام اسمیتی بود که بعدها کارنامه برجای مانده دوره موسوم به سازندگی، ناکارآمدی این الگوهای سرمایهداری را برملا ساخت.
آیا بازگشت به گفتمان اقتصادی ارتجاعی، حداقل در تناقض با ادعای نجات اقتصادی در شرایط کنونی نیست؟ از سوی دیگر؛ نسخه پیچیدن برای شرایط اقتصادی امروز از سوی کسانی که کارنامه آنها با ایده شکست خورده تعدیل اقتصادی ثابت شده است همخوانی دارد؟
...جریانی که امروز در چرخشی سیاسی و تاکتیکی رمزآلود پشت سر کاندیدایی قرار گرفته که به همین بهانه نجات اقتصادی کشور را در گرو کسب مناصب مدیریتی بالا ادعا میکند همان جریان پرحاشیه و سیاسیکاری است که دم از «توسعه سیاسی» میزد و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم در سبد اولویت آنها نبود.
این جریان در تمامی انتخاباتهای اخیر با بیاقبالی از سوی مردم مواجه شده است و اکنون میخواهد با لطایفالحیل ژست توجه به زندگی و معیشت مردم را بگیرد.
هاشمی و باز هم سرمقاله كیهان
تلاشها و تحركات زنجیرهای و گستردهای در حال انجام است تا تصویری از جامعه بسازد كه گویا حل مشكلات اقتصادی به بنبست رسیده و تنها كاندیدای یك جریان خاص! میتواند كشور را از این شرایط وخامتبار اقتصادی نجات بدهد!
۱۳۹۲/۳/۱