ميان نامزدهاي اين دوره کسي هست که بشود در باره کارنامهاش نظر داد و احتمالاً تنها کانديدايي است که مسئوليت اجرايي دارد. اما براي ارزيابي از يک نفر کارنامه اجرايياش کفايت نمي کند. بايد به شخصيتش سرک کشيد. ميميک هاي چهره اش را کاويد. از روانشناسياش گفت. براي نوشتن اين استاتوس درست حس کسي را دارم که کارهاي آسان را سخت انجام ميده. واقعاً سخته بخواي محبوبيت خاتمي، بيش فعالي احمدينژاد، نوآور بودن کرباسچي و اصولگرا بودن جليلي را يک جا جمع کني. گوشه چشمي به رضاخان داشته باشي و بدت نياد سردار سازندگي و اميرکبير ايران را هم قاپ بزني. لبخند داشته باشي و قاطعيت هم نشان بدي و... مثل اين که چوب دستت باشه و بخواي باهاش دوست دخترت ببخشيد دانشجوها را نوازش کني. مرتب از اخلاق بگويي و ميلياردها براي تخريب ديگران و نه اثبات خودت خرج کني. سخته چهار سال سکوت کني اولش در تلويزيون از برخورد تند با مردم معترض در خيابان انتقاد کني ولي آخرش براي کسب حمايت رجال الغيب يه دفعه شروع کني به انتقاد از هر چه فتنه و فتانه. از نيروي فکري اصلاح طلب در مديريتت استفاده کني ولي تو سخنراني به مرامشون ناسزا بگي. اين همه تناقض حل نشده در کي ميتونه جمع بشه؟