به گزارش نما به نقل از شرق جوان کارتنخواب که فراز نام دارد، وقتی دید دوستش شاهرخ، به جان دختر موردعلاقهاش به نام بهناز افتاده، با ضربه چاقو او را به قتل رساند. این پرونده با گزارش یکی از کارتنخوابهای شهریار تشکیل شد.
این فرد با پلیس تماس گرفت و گفت مردی به نام شاهرخ کشته شده است. وقتی ماموران به محل حادثه رفتند، متوجه شدند قبل از قتل شاهرخ، درگیری شدیدی بین او و فرد ضارب اتفاق افتاده بود. بنابراین همه کسانی را که در صحنه قتل بودند به اداره آگاهی منتقل کردند و جسد را هم به پزشکیقانونی فرستادند. چند نفر از شاهدان در بازجوییها گفتند میدانند ضارب جوانی به نام فراز است که چون خانهای نداشت از مدتها قبل شبها در خیابانهای نزدیک محل وقوع جرم میخوابید.
یکی از شاهدان گفت: شاهرخ را دیدم که با بهناز دعوا میکرد و او را کتک میزد. ما سعی کردیم بهناز را از دست شاهرخ نجات دهیم اما نتوانستیم. فراز اول متوجه درگیری نشد اما وقتی دید بهناز کتک میخورد یکدفعه به سمت شاهرخ حمله کرد و با چاقو به او یک ضربه زد بعد هم فرار کرد و رفت.
از آنجایی که درگیری به خاطر بهناز اتفاق افتاده بود، دختر جوان مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: من و فراز مدتی بود که با هم رابطه داشتیم. هر دو کارتنخواب بودیم البته من بیشتر شبها جای دیگری بودم و فقط هرازگاهی برای بچهها مواد میآوردم. آن روز شاهرخ از من مواد خواست، ندادم. گفتم تا پولهایی را که به من بدهکاری نپردازی دیگر مواد نمیدهم. شاهرخ عصبانی شد. او فکر میکرد من همراه خودم مواد آوردهام برای اینکه آن را از من بدزدد به سمتم حمله کرد و کتکم زد. زورم به شاهرخ نمیرسید و دردم میآمد. جیغ کشیدم و کمک خواستم. فراز با صدای من متوجه درگیری شد و جلو آمد. او برای اینکه مرا از زیر کتکهای شاهرخ بیرون بکشد به سمتش حمله و با ضربه چاقو شاهرخ را که داشت به من مشت میکوبید، متوقف کرد.
بهناز ادامه داد: فراز وقتی که دید چاقو به گردن شاهرخ برخورد کرده است و خون زیادی از بدنش بیرون میریزد فرار کرد.
از آنجایی که فراز محل ثابتی برای اقامت نداشت، ماموران نمیدانستند باید کجا دنبال او بگردند. بنابراین دستگیری وی با مشکل مواجه شد. این در حالی بود که خانواده شاهرخ نیز شکایت خود را به ماموران ارایه کرده بودند. همسر شاهرخ به ماموران گفت: شوهرم کارگر بود و ما یک بچه داشتیم. با اینکه به من خیلی رسیدگی نمیکرد و حتی حاضر نبود برای
بچه شناسنامه بگیرد اما به هر حال پدر بچهام بود. من از فراز شکایت دارم و درخواست دارم او را مجازات کنید.
همچنین پزشکیقانونی اعلام کرد مرگ شاهرخ به خاطر اصابت جسم نوکتیز به ناحیه گردن و قطع شاهرگ او بوده است. در نهایت عکس فراز بهعنوان متهم در اختیار تمامی
واحدهای انتظامی قرار گرفت و ماموران با گذشت دو ماه از حادثه توانستند فراز را در حاشیه تهران شناسایی و بازداشت کنند.
فراز بعد از دستگیری به قتل دوستش اعتراف کرد و گفت: چند ماه قبل با دختری به نام بهناز آشنا شدم. او هم مثل من فقیر بود اما قلب بزرگی داشت. خیلی مهربان بود. با اینکه مجبور بود برای تامین هزینههای زندگیاش موادفروشی کند اما دختر پاکی بود. رابطه من و بهناز جدیتر و عشق من نسبت به او عمیقتر شد. با اینکه بهناز میدانست آنقدر فقیر هستم که نمیتوانم برایش خانهای تهیه کنم و خانه ما خیابان است اما به من وفادار بود. هروقت برایم مواد میآورد پولش را از من نمیگرفت چون میدانست پولی ندارم. تا اینکه روز حادثه صدای فریادهایش را شنیدم. من آدم آرامی بودم و زندگی در خیابان به من یاد داده بود در کار دیگران دخالت نکنم. اما وقتی پای بهناز وسط بود اصلا نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. وقتی صدای فریادهایش را شنیدم و متوجه شدم شاهرخ به دلیل مواد به جانش افتاده است و او را میزند، نتوانستم آرام بنشینم. با چاقویی که داشتم به سمت شاهرخ حمله کردم. او به من فحش داد و همچنان بهناز را کتک میزد من هم با چاقو یک ضربه به او زدم. اصلا نمیخواستم او را بکشم و فقط میخواستم یک ضربه به بدنش بزنم تا بتوانم او را از بهناز دور کنم.
بعد از پایان جلسات بازجویی و بازسازی صحنه قتل کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته بعد از تشکیل جلسه دادگاه و بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و درخواست صدور حکم قانونی کرد، قضات به دلیل پارهای نواقص در پرونده ادامه رسیدگی به آن را به بعد موکول کردند.
پایان خونین عشق دختر و پسر كارتنخواب
محاكمه مرد كارتنخوابی كه بهخاطر عشق به دختری جوان، دوستش را كشته بود در دادگاه كیفری استان تهران برگزار شد.
۱۳۹۲/۳/۹