قالیباف: مردم! صدای من را ضبط كنید

کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه رئیس جمهور نیازمند این نیست که شعار دهد و یا نظریه پرداز باشد، گفت: توقع مردم از رئیس جمهور این است که با کار و خدمتش با مردم حرف بزند.

به گزارش مهر، محمد باقر قالیباف کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در برنامه تلویزیونی که در ساعت 20 از شبکه یک سیما پخش شد با بیان اینکه برخی بدنبال حرف زدن و برخی نیز به دنبال کار کردن هستند گفت: از ملت عزیز می خواهم با هر امکانی که در اختیار دارند صدای من را در این برنامه ضبط کنند.

وی اظهار داشت: این اظهارات من به عنوان میثاق نامه نزد شما بماند چرا که در آینده هم من با شما کار دارم و هم شما از من مطالباتی خواهید داشت.

قالیباف با بیان اینکه در طول خدمتم و مسئولیت های متفاوت همیشه با مردم حرف زده ام گفت: حرف من با مردم متفاوت بود یک روز در پلیس مسئولیت داشتم و وضعیت آن روز پلیس وضعیت خوبی نبود مردم هم نگاه خوبی به پلیس نداشتند.

کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری گفت: بنده در ابتدای مسئولیتم در پلیس خواستم با مردم حرف بزنم اما احساس کردم کسی شنونده این صحبت ها نیست به همین خاطر طبق عادت ابتدا به خاطر نخبگان و بزرگانی رفتم که تاثیرگذار هستند.

وی اظهار داشت: حتی احساس کردم این بزرگان هم نمی خواهند با من حرف بزنند به همین خاطر در یک مکانی که نه متعلق به پلیس بود و نه متعلق به آنها جلسه ای گذاشتیم و حرفهایم را به آنها زدم و بعد کم کم صحبت کردن با مردم را شروع کردم.

کاندیدای ائتلاف پیشرفت با بیان اینکه پلیس 110 نوع سخن گفتن من با مردم بود گفت: کمتر از دو سال در پلیس اتفاقی افتاد که با یک تلفن همه اقشار مردم دسترسی واحد به پلیس و خدمات آن پیدا می کردند.

قالیباف افزود: بر این باورم که رئیس جمهور نیازمند این نیست که شعار دهد و یا نظریه پرداز باشد. بدون شک توقع شما مردم از رئیس جمهور این است که با کار و اقدام و خدمت به شما حرفش را بزند.

کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری خاطرنشان کرد: من وظیفه دارم به عنوان یک شهروند ایرانی از همه روسای جمهور گذشته که زحمت کشیدند تشکر کنم و مردم نیز قدردان آنها خواهم بود. وی گفت: اما وضعیت کنونی نشان می دهد که با توجه به بضاعت کسانی که در دولت بودند آن طور که انتظار می رفت نتوانستند منزلت مردم را داشته باشند.

کاندیدای ائتلاف پیشرفت با بیان اینکه زندگی من با کار گره خورده است گفت: حتی در همان دوران کودکی که در روستا زندگی می کردم سعی می کردم بعد از فراغت از تحصیل با فروختن شیرینی به دانش آموزان خرج و مخارج خودم را تامین کنم.

قالیباف با اشاره به سوابق خوددر دوران دفاع مقدس گفت: ما در این دوران یاد گرفتیم که چگونه برادری، ایثار و گذشت داشته باشیم. دوران دفاع مقدس یک نعمت و یک دانشگاه بودما در این دوران فهمیدیم نصرت الهی یعنی چه؟ همکاری ، محبت، گذشت، مدیریت در بحران، مدیریت جهادی یعنی چه؟ این موضوعات را ما در جنگ یاد گرفتیم و برای ما فرهنگ شد.

کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری با اشاره به برخی شهدای دفاع مقدس گفت: شهید برونسی یک بنا ، شهید همت یک معلم، شهید علم الهدی یک دانشجو، شهید فهمیده یک دانش آموز و خرازی نیز کسی بود که تازه خدمتش تمام شده بود باکری هم یک شهردار بود این شهدا بودند که این فرهنگ را تولید کردند.

وی اظهار داشت: نتیجه ای که از دوران دفاع مقدس گرفتیم این بود که چگونه پایدار باشیم اما البته بعد از جنگ تغییراتی را دیدیم . بخشی به شعار و لفاظی گذشت و بخشی هم از فرهنگ جهادی فاصله گرفت.

کاندیدای ائتلاف پیشرفت گفت: وقتی رهبر معظم انقلاب بنده را به عنوان فرمانده نیروی هوایی معرفی کردند احساسم این بودکه تنها روحیه و مدیریت جهاد کافی نیست و باید در این حوزه برای پیشبرد کارها تخصص کسب کنم به همین خاطر تلاش کردم تا تخصص لازم در این حوزه را بدست آورم.

قالیباف با بیان اینکه در شهرداری هم با همین نگاه وارد شدم گفت: من برق امید را درنگاه کارکنان زحمتکش این مجموعه دیدیم کار را شروع کردم و شما دیدید به عنوان مثال پروژه امام علی چند روز پیش افتتاح شد.

کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری گفت: این پروژه 35 سال روی زمین مانده بود و همه می گفتند انجام آن یک دهه طول می کشد در حالی که ما 22 ماهه آن را ساختیم. وی اظهار داشت: اگر امروز تهران را تمیز می بینید به خاطر مدیریتی است که از همان فرهنگ گرفته شده است.

کاندیدای ائتلاف پیشرفت با اشاره به اینکه خداوند متعال نیز به خاطر خوب حرف زدن به کسی پاداش نمی دهد بلکه به خاطر عمل صالح است که به وی پاداش می دهد گفت: مردم از مدیران عمل می خواهند نه حرف زدن.

قالیباف در بیان خاطره ای اظهار داشت: یک روز طبق عادت همیشگی بعد از نماز صبح زمانی که هوا هنوز روشن نشده بود به سرکشی منطقه 17 تهران رفتم. در این منطقه کوچه های باریکی وجود دارد و در بازدید یکی از این کوچه ها مادر سالخورده ای را دیدم وی نیز من را شناخت و به من گفت پسرم از شما به خاطر آسفات کردن کوچه مان بعد از چندین سال تشکر می کنم اما من نگران یک موضوع دیگر هستم. در حال حاضر فرزند من بیکار است و این برای من یک دغدغه شده است.