به گزارش نما به نقل از بولتن نیوز، در همین زمینه البته سالنهای سینما، تئاتر، موسیقی، نگارخانهها و غیره وجود داشته و دارد که توانستهاند تا حدودی در جهت رسیدن به اهدافی که در سطور قبل ذکر شد، موفق عمل کنند. اما نکتهی مهم در این زمینه وجود و حضور مکانهای تاثیر گذاری به نام فرهنگسراهاست که خوشبختانه در 8 سال گذشته مجدداً به جایگاه اصلی خود بازگشته و کارکرد و وظایف و اهداف مورد نظر را بازیافتهاند.
در این بین، فرهنگسرای رسانههای شهرداری تهران، از جایگاه مهمی برخوردار است. زیرا اولاً وابسته به شهرداری تهران بوده و قطعاً از امکانات، بودجهها و حمایتهای دولتی ویژهای برخوردار است. ثانیاً به نوعی یک فرهنگسرای تخصصی بوده و مشخصاً بر روی وجه رسانهای مسائل فرهنگی تمرکز دارد و ثالثا از همه مهمتر، مخاطبان انبوهیست که این فرهنگسرا همواره پذیرای آنهاست. اما آیا عملکرد این فرهنگسرا که تحت حمایت و مدیریت شهرداری تهران است، عملکرد مطلوب و در چهارچوب ارزشهای فرهنگی نظام است؟
همانطور که میدانید، مدیریت فرهنگسرای مذکور تحت حمایت کامل رئیس سازمان تبلیغات اسلامی بوده و اصلا با حمایتهای ایشان بود که به این منصب رسیدهاند. حال وقتی به مجموعه عملکردهای ایشان نگاه میکنیم میبینیم که عموم آثار هنری پخش شده در آن، یا آثاری هستند که به تضعیف نظام میپردازند و یا اینکه به هیچ وجه از مراجع قانونی حکم پخش نداشته و معلوم نیست با چه مجوزی در این مکان اکران شدهاند.
به طور مثال، در روزهایی که فیلمهای ارزشی تحت حمایت حوزهی هنری از برخی سالنهای سینما در حال اکران بود، در فرهنگسرای رسانه شهرداری تهران، به جای کمک به جریان فیلمهای ارزشی، فیلمهای معلومالحال "پذیرایی ساده" و "بغض" اکران شده و اگر اینها دهن کجی به سینمای فاخر متعد نیست، پس چیست؟ معلوم نیست در پس ذهن مدیریت این فرهنگسرا چه چیزی نهفته که تا این حد اصرار بر اکران آثاری دارند که به سختی مجوز گرفته و کارویژهیشان، سیاهنمایی از جامعهی ایرانیست.
حال، این قضیه که نشان از کجسلیقگی حضرات دارد یک طرف، معلوم نیست توجیه ایشان در خصوص برخی اقدامات غیر قانونی چیست؟ زیرا، فیلم منفی و مسالهدار "مهمونی کامی" که بدون دریافت مجوز از وزارت ارشاد تهیه شده و تلاش سازندگان آن برای دریافت مجوز نمایش، به دلیل مضمون سخیف و مبتذل آن از سازمان سینمایی بینتیجه مانده، جمعه گذشته در فرهنگسرای رسانه شهرداری تهران به نمایش درآمد.
گذشته از مضمون این فیلم که در راستای آثاری همچون "اسب حیوان نجیبیست" و "بیخود و بیجهت" قرار میگیرد، مهمترین مشکل کار اینجاست که اکران فیلم در حالی صورت میگیرد که این فیلم اصلاً مجوز اکران ندارد و با اینکه تلاش کرده چنین مجوزی کسب کند، به علت سخیف بودن مضمون، شایستهی این صلاحیت شناخته نشده است. حال مدیران این فرهنگسرا، با کدام دلایل قانونی و با چه معیارهایی، هم رای به مثبت بودن این فیلم داده و هم حق اکران به آن میدهند، معلوم نیست؟
نکته اینجاست که اگر این موارد گوناگون را مجزای از هم نگاه کنیم، به جایی نمیرسیم. اما اگر به مجموعهی عملکرد فرهنگسرای رسانه شهرداری تهران بنگریم، میبینیم که مدیریت این مکان فرهنگی، به اسم شهرداری تهران، با ارتزاق از بیت المال، هم به بیقانونی کمک میکند (نمایش بدون مجوز فیلم) و هم به ترویج بیبند و باری. (نمایش فیلمهایی با مضمون ترویج بی بند و باری)
آیا شایسته است که یکی از نهادهای مهم حکومتی ما مثل شهرداری تهران که فراتر از یک شهرداری معمولیست، دست به چنین کارهایی بزند؟ قضیه وقتی بغرنجتر میشود که مدیریت این شهرداری، در پی کسب نهاد ریاست جمهوریست. آیا بعد از کسب این نهاد توسط مدیریت شهرداری تهران، در عرصهی فرهنگ کشور نیز قرار است چنین اتفاقاتی بیافتد؟
اكران فیلم بدون مجوز در فرهنگسرای رسانه!
امروزه فرهنگ شهروندی در دنیای معاصر به عنوان یكی از اصلیترین ابزارهای ارتباطات جمعی و مهمترین راه در رسیدن به توسعه محسوب میشود. تحقیقات و تجارب به دست آمده در این زمینه نشان میدهد كه در شهرها و كشورهایی كه تلاش میكنند تا مسیر توسعه خود را از جادهی فرهنگ و به ویژه فرهنگ شهروندی عبور دهند، وجود و حضور مكانهایی كه در تقویت ارتباطات جمعی، رشد فرهنگ شهروندی و زندگی شهرنشینی و به ویژه فرهنگسازی عمومی نقش اصلی و جهت دهندگی مثبت را ایجاد كنند، بسیار لازم و ضروری است.
۱۳۹۲/۳/۱۵