گروه سیاسی نما : " ما بار ديگر نبايد اجازه دهيم استعمارگران برايمان مهره سازي كنند و سرنوشت مردم ما را به بازي بگيرند. تلاش كنيم كساني را كه متعهد به مكتب هستند و سرنوشت مردم را به بازي نميگيرند انتخاب شوند"
این جملات، آخرین سخنان شهید مظلوم بهشتی در لحظات قبل از انفجار حزب جمهوری اسلامی است؛ جملاتی که گویای تفکر عمیق دکتر بهشتی درباره حال و آینده انقلاب اسلامی بود.
و شاید به همین دلیل هم بود که جریان بنی صدر و منافقین در صدد برآمدند مقابل این شهید بزرگوار قرار بگیرند و شمشیر را از رو ببندند؛ مقابل کسی که می توانست تمام طرح و نقشه های آنان را با بن بست مواجه کند.
در آن سالها، جریان بنی صدر از سویی و منافقین کوردل از سوی دیگر تلاش می کردند با در دست گرفتن سرنوشت کشور و سوء استفاده از اختیارات خود میان نیروهای انقلاب تفرقه ایجاد نمایند و دکتر بهشتی را با وضعیتی مواجه کنند که مظلومیت گویاترین واژه برای توصیف آن روزهای بهشتی است.
تفرقه افکنی و جریان سازی علیه دکتر بهشتی نیز سناریوئی بود که توسط حامیان رئیس جمهور وقت دنبال می شد تا از این فضا برای سقوط نظام نوپای اسلامی بهره گیرند.
اما شاید مهمترین موضوع، بررسی جریانات آن دوران و روزهایی است که بهشتی مورد تهاجم گروه های مختلف در داخل و خارج از کشور قرار گرفت و حادثه هفتم تیر را رقم زد.
انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در حقیقت نتیجه تفکرات کینه توزان نسبت به نهضت امام راحل و انقلاب اسلامی بود تا جمعی از وفاداران انقلاب را از میان بردارد.
در این میان به غیر از کسانی که سهوا وارد این عرصه شده بودند و ناآگاهانه خنجر به تنه نهال نظام اسلامی می زدند جریاناتی حاضر بودند که شاید بتوان مهمترین آنها را حامیان بنی صدر، منافقین، مارکسیست ها و جریان مهدی هاشمی دانست. جریاناتی که با هم دستی ضدانقلاب خارج از کشور سعی در براندازی زودهنگام نظام اسلامی داشتند.
روی دیگر ماجرا هم گروه هایی در خارج از کشور بودند که در دشمنی آشکار خود با انقلاب، به دنبال حذف ریشه های اصلی و ستون های محکم نظام برآمدند و گمان می کردند که از میان برداشتن کسانی همچون شهید بهشتی می تواند آنها را در این مسیر یاری رساند.
اما بهشتی یک ملت بود؛ ملتی که مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود. ملتی که ویژگی های ممتازش تا همیشه نشانه راه کسانی است که ادامه دهنده راه وی و 72 یار و همراهش هستند.
شاید مهمترین خصیصه شهید بهشتی دفاع از اصل ولایت فقیه و التزام عملی به این اصل بود، اصلی که در تدوین قانون اساسی یکی از دغدغه های وی به شمار می رفت.
شهید بهشتی با تدبیر و دوراندیشی این اصل مترقی را تصویب کرد و شاید کینه توزی دشمنان با بهشتی در واقع به خاطر پافشاری بر این اصل شکل گرفت.
شهيد بهشتي يكي از استوانه هاي مؤثر و مفيد انقلاب و نظام بود، افشاکننده چهرههاي منافقي که با سالوسي و دروغگويي سعی در نابودی نظام اسلامی داشتند.
شهيد بهشتي بازوي تواناي امام (ره) و مغز متفكر انقلاب بود و دشمن با درک این مساله بزعم باطل خود با هدف قرار دادن بهشتي ميخواست امام را تضعيف نمایند.
اما امروز هم بعد از سالیان طولانی، هنوز خلاء حضور و وجود امثال بهشتی به روشنی و وضوح احساس می شود، بهشتي ای که هرچند مظلومانه و خيلي زود از ميان ملت ایران رفت اما تمام عمرش را صرف برپايي حكومت اسلامي نموده بود.