نسخه چاپی

برای این جوان مظلوم آقازاده باید خون گریه كرد!

پدر رئیس سازمان تاكسیرانی روز پیشین در دفاع از آقازاده، اظهارات جالبی را مطرح كرد كه در نوع خود قابل توجه بود و بر این موضوع صحه می‌گذاشت كه برخی جوانان كشورمان به واسطه عداوت‌ها تا چه میزان از حقوقشان محروم شده‌‌اند و مصداق مشخص این موضوع را فرزند خود دانست كه نتوانسته به حق واقعی‌اش برسد!

به گزارش نما به نقل از تابناک، حسین مظفر وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات و رئیس ستاد ائتلاف 2+1 اصول‌گرایان درباره انتصاب فرزندش به عنوان رئیس تاکسیرانی اظهارات جالبی را مطرح کرده است. مظفر ضمن رد ارتباط انتصاب فرزندش با ائتلاف 2+1، درباره صلاحیت فرزندش گفته است: «...این انتصاب قبل از ائتلاف صورت گرفت. میثم ما قبل از این معاون سازمان فرهنگی هنری شهرداری بـــود و قبل از آن هم قائم مقام شهردار بود و حتی قبل از آن نیز پست هایی داشته که وزرای ما آن را نداشتند. اتفاقا میثم ما به جرم مظفر بودن از مناصب بالا محروم مانده است ایشان از هجده سالگی در تشکیلات بوده و اداره جلسات 2000 نفری را به عهده داشته است.

وی مشاور منطقه آزاد کیش و مدیرکل اتحادیه دانش آموزان کشور بوده و به عنوان مشاوران جوان رئیس جمهور فعالیت می‌کرده است. همچنین ایشان عضو هیات مدیره موسسه آی تی و معاون سازمان فرهنگی شهرداری بوده و قرار بود شهردار یکی از مناطق شود، اما تاکسیرانی که جزو حساس ترین وظایف بود و افراد دیگر نمی توانستند در آن فعالیت کنند به ایشان پیشنهاد شد و گفته شد با توجه به توانمندی های ایشان این انتخاب صورت گرفته است.

شما کارنامه سه ماهه ایشان را ملاحظه کنید و ببینید که چه فعالیت موثری داشته است. شایعات مطرح شده جفایی است که در حق ایشان صورت گرفته و هیچ ارتباطی میان فعالیت من و ایشان وجود ندارد. پرسش من این است که چرا ما توانمندی های افراد را به دلایل شایعات بی اساس زیرسوال می بریم. البته این موضوع به دلیل وجود برخی از طایفه گری ها که در بعضی جاها وجود دارد شایعه می شود، اما بچه من برعکس است و توانمندی هایش به حدی است که باید مناصبی بالاتر از این اختیار کند. شما بهتر است به تاکسیرانی سری بزنید و عملکرد او را در آنجا بررسی کنید و خودتان در این باره قضاوت کنید.»

درباره این اظهارات می‌توان بسیار سخن گفت اما درباره فرزند دکتر حسین مظفر و شیوه ارتقای وی می‌توان یادآوری کرد که میثم مظفر مدتی را مشاور جوان حجت الاسلام علی اکبری رئیس سازمان ملی جوانان در دولت نهم بود اما تغییر شرایط و خروج طیفی از بدنه اجرایی دولت، از جمله علی‌اکبری، به عنوان معاون امور مناطق سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران مشغول به فعالیت شد و پس از سوابق درخشانش که بر همه پوشیده است، به جای آنکه شهردار یکی از مناطق تهران شود، رئیس سازمان تاکسیرانی شد.

نکته جالب اینکه پسر آقای مظفر بسیار جوان بوده و متوسط سابقه مدیریتی برخی از مدیران پیشین سازمان تاکسیرانی از سن پسر آقای مظفر نیز بیشتر است که البته میزبان و کیفیت سوابق مهم نیست و صرفاً برخورداری از سابقه مهم است. تنها عرب مدیر اسبق سازمان تاکسیرانی که چندین شهردار حفظش کرده بودند، تنها حدود بیست سال مدیر تاکسیرانی بود و البته پس از آن نیز در تغییر سریالی مدیران تاکسیرانی در چند سال اخیر، بافنده، فضل الله اسلامی، پیمان سنندجی و حسین تیموری منصوب شدند که سوابق اجرایی وسیعی داشتند.

اما به هر حال، بافنده آخرین مدیری بود که علی رغم برخورداری از سوابق سنگین اجرایی به یک باره تغییر کرد تا پایانی باشد به ظلم هایی که با این جوان مظلوم صورت پذیرفته باشد و شاهد توقف ماجراهایی باشیم که ترمز عداوت در مسیر پیشرفت چنین چهره شاخصی بوده و پدر در لفافه به آنها اشاره کرد و اگر این ترمزها نبودند، شاید امروز مظفر نیز یک وزیر بود و حقیقتاً برای مظلومیت این جوان و دیگر جوان‌هایی که در این یک دهه به طور خاص پست گرفته‌اند، باید خون گره کرد!

البته شهردار تهران با حکمی بلندبالا، پسر آقای مظفر را منصوب کرد تا حق مطلب تا حدودی ادا شده باشد و در حالی که تنها هفت ماه از دوره مدیریتی میثم مظفر در تاکسیرانی نگذشته بود و اتفاق خاصی نیز در این نهاد رخ نداده که رویکرد تحول گرایانه و جدی را حکایت کند، میثم مظفری که علاوه بر فرزندی مظفر، وظیفه دامادی مهدی کوچک زاده را نیز برعهده دارد، در اردیبهشت ماه 1392 به عنوان مدیر برگزیده انتخاب شد تا اندکی از ظلم‌ها رفع شود و اینها اصل به عنوان «مظفر» در انتهای اسم این جوان ارتباطی ندارد، بلکه این مظفر مانع رشدش نیز شده است.

این امید می‌رود «طایفه گرایی»‌هایی که حسین مظفر به عنوان مانع رشد فرزندش بیان کرده، برطرف شود و هر شخصی در این مملکت مدارج ترقی را از یک کارشناس ساده تا ارشدترین سطح ممکن به صورت پله پله و آن هم در صورت توفیق در مسئولیت، طی کند و این گونه نباشد که اشخاص فاقد سابقه مدیریتی جدی، صرفاً به واسطه شرایط خانوادگی، بلاشغل نشوند و از این مسئولیت به مسئولیت بالاتر، تغییر وضعیت دهند!

بی‌شک ظلم هایی که در حق فرزند دکتر مظفر رخ داده، از یادمان نخواهد رفت و امیدواریم پسر ایشان به حقشان که طبق گفته های فوق الاشاره، بیش از اینها است، برسد و اگر معاون وزارتخانه‌های کلیدی، یا حتی وزارت و یا حتی بیشتر لیاقت این آقازاده است، توسط دکتر روحانی تقدیم این جوان رشید شود تا پایانی بر ظلم‌های وارده به این آقازاده مظلوم، محجوب و مقبول در مملکت مان باشد. یادمان باشد ظلم پایدار نمی‌ماند، پس به آقازاده‌ها ظلم نکنیم و بگذاریم به حقشان برسند!

۱۳۹۲/۴/۱۱

نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...