به گزارش نما به نقل از روزنامه تماشا: حامد حدادی آدم خوش صحبتی است. می شود کنارش نشست و ساعت ها با او صحبت کرد. سنتر 218 سانتی متری تیم ملی بسکتبال که این روزها با هم تیمی هایش در ترکیه حضور دارد، تا به حال خیلی کم از گذشته اش صحبت کرده است.
این بار حدادی در گفت و گو با تماشا از علایق شخصی و حال و هوای زندگی در آمریکا و بازی در NBA می گوید:
حامد حدادی درباره زندگی شخصی اش حرف می زند:
یک بسکتبالیست حرفه ای از صبح تا شب چه کارهایی انجام می دهد؟
- بستگی دارد چه روزی باشد. اگر کاری نداشته باشم که با دوستان و خانواده هستم اما روزهای دیگر تمرین دارم. حالا هر تمرینی که باشد.
چند ساعت می خوابی؟
- تازگی ها عادت کرده ام 7 صبح بیدارم. هیچ وقت دیرتر از هشت بیدار نمی شوم. شب ها هم دیر نمی خوابم.
آدمی با قد و قواره حامد حدادی چه غذاهایی می خورد؟
- من همه چیز می خورم. غذایی نیست که دوست نداشته باشم. به خصوص غذای ایرانی که خیلی دوست دارم در آمریکا در هر شهری که بوده ام سعی کرده ام، رستوران ایرانی را پیدا کنم. آدم شکمویی هستم و باید به خودم برسم.
چند وعده غذا می خوری؟
- همه فکر می کنند من ده تا بربری می خورم اما من هم اندازه معمولی غذا می خورم. بعضی وقت ها با بچه ها که غذا می خورم از من می پرسند سیر شدی؟ سعی کرده ام که پرخور نباشم چون وزنم باید در حد معینی باشد. البته دستپخت مادرم را نمی توانم کاری کنم. اگر نخورم می گوید دوست نداشتی و ناراحت می شود. واقعا خوشمزه است و من هم تا جایی که جا دارم، می خورم.
از اول هم هیکلت اینقدر بزرگ بود؟
- هیکلی که نبودم. استخوان بودم. یک چوب بودم که زیر نظر سعید فتحی آمدم بسکتبال را شروع کردم.
بچه بودی شر بودی؟
- شر که نه اما پابرهنه توی کوچه مدام فوتبال بازی می کردم.
حامد حدادی درباره زندگی شخصی اش حرف می زند:
آدمی با آن قد چطور فوتبال بازی می کرد؟
- اتفاقا فوتبالم خیلی خوب است. آمریکا هم که بودم چندن بار بازی کردیم و 9 تا، 10 تا گل زدم. البته در زمین بسکتبال بازی می کردیم.
اصلا چطور شد بسکتبالیست شدی؟ از اول بسکتبال را دوست داشتی؟
- نه زیاد. اگر خوشم می آمد دنبال می کردم. بیشتر فوتبال دوست داشتم، بعد هم رفتم سراغ هندبال. بسکتبال را اتفاقی دنبال کردم. یک روز رفتم زمین بسکتبال اهواز، هفته اول پایم تاول زد، دو سه هفته نرفتم. نادر سلامی، مربی تیم آمد دنبالم گفتم پایم تاول زده، گفت اشکال ندارد بیا تمرین کن. سه چهار ماه طول کشید تا ببرم. هی می گفت بپر، روز می زدم اما نمی توانستم بپرم. خلاصه بعد از چند وقت اولین دانک را که زدم گفتم چه بازی باحالی.
این اتفاق مال چند سال پیش بود؟
- 13 یا 14 سال پیش.
حامد حدادی آن سال ها با الان چقدر فرق کرده؟
- خیلی. آن زمان کفش نداشتم، الان دارم! خیلی خجالتی بودم. زیاد بیرون نمی رفتم. خیلی زودرنج بودم اما الان عاقل تر شده ام.
ازت دوستان آن زمانت هنوز هم با کسی ارتباط داری؟
- آره هر وقت می آیم ایران آنها یکی دو ماه کارهایشان را ول می کنند و می آیند پیش من. دوستان صمیم همیشه هوایم را داشته اند و چه آنجا بودم و چه اینجا حمایتم کرده اند. البته اصلی ترین چیزی که دارم خانواده ام هستند. به آنها واقعا ظلم کردم. در سال شاید ده یا پانزده روز می بینمشان.
چند خواهر و برادر داری؟
- یک خواهر و یک برادر.
فیزیک بدنی آنها هم مثل خودت است؟
- نه اما آنها هم قد بلند هستند.
حامد حدادی درباره زندگی شخصی اش حرف می زند:
NBA چطوری است؟
- خیلی چیز عالی است، از هر نظر که فکر بکنی. اصلا یک برنامه ریزی دیگری دارند. اینجا سر چیزهایی دعوا می کنیم که آنجا به آنها می خندیم. مشکل ما اینجا این است چرا لباس هایمان را نمی شورند. البته چیزهایی که ما نداریم امارات هم دارد.
آدم هایی هستند که آنجا کنار نیمکت روی زمین می نشینندو حوله دست بازیکنان می دهند. همیشه هم سرشان شلوغ است. یک تیم در هر بازی NBA چند تا حوله استفاده می کند؟
- خیلی. شاید هزارتا.
چند دست لباس داری؟
- بعد از هر بازی لباس هایمان را می شورند و دوباره بازی بعد می پوشیم.
یعنی یک لباس داری؟
- نه، چهار پنج دست داریم . اگر پاره شود یا اتفاق دیگری بیفتد عوض می کنیم.
اگر بخواهی لباست را به کسی بدهی چطور؟
- پولش را می گیرند. فکر کنم سیصد، چهارصد دلار پولش می شود.
تو هم که کلی طرفدار داری. فکر کنم کلی پول لباس می دهی.
- (حامد فقط می خندد)
راز این پرطرفدار بودنت در چیست؟
- سعی می کنم با همه مهربان باشم. شاید بعضی از بازیکنان NBA برای گرفتن عکس و امضا تمایلی نداشته باشند اما من همیشه حتی اگر درد هم داشته باشم، با روی خوش برخورد می کنم. بعضی بازی ها هم که خوب بازی می کنی، موثر است. وقتی هم روی نیمکت هستم سعی می کنم به بازیکنان هیجان بدهم. اینها همه باعث می شود مردم کم کم دوستم داشته باشند.
چه کسی دارد وقتی در یک استادیوم پر از تماشاگر و مقابل بهترین های دنیا وارد زمین می شوی؟
- آن حس اولش دیگر رفت. ولی پلی آف خیلی فرق دارد.
حامد حدادی درباره زندگی شخصی اش حرف می زند:
چه فرقی؟
- آنجا همه هیجان زده اند. بازیکنان، تماشاچی ها . همه. همه وقتی بازی می کنند از ته دلشان بازی می کنند. حتی آنها که بازی نمی کنند هم روی نیمکت از ته دلشان داد می زنند.
این فصل بیشتر از قبل بازی کردی. فکر می کنی تا کجا می توانی پیش بروی؟
- میانگین دقایقی که بازی کردم، بیشتر بود. این اواخر بد نبودم. نمی خواهم همینجا بمانم.
در این فصل چند حرکت به یادماندنی هم انجام دادی، از بلاک کردن دوایت هاوارد بگو.
- خیلی چیزی نیست. اتفاقی هست که در بازی میفتد. بازیکنان کوچک و بزرگ مقابلت قرار می گیرند و فکر کنم این چیزها در NBA عادی باشد. بیشتر اینکه مردم درباره اش حرف می زنند. به آدم حس خوب می دهد.
ممفیس که بودی با رودی گی خیلی صمیمی بودی. در فینیکس دوست صمیمی پیدا کرده ای؟
- سعی می کنم با همه آنها رابطه خوب برقرار کنم و با آنها صمیمی شوم.
کمی هم درباره آینده صحبت کنیم.
- حدود بیست روز دیگر تکلیفم مشخص می شود و نمی توانم الان درباره آن صحبت کنم.
دوست داری فینیکس بمانی؟
- بله دوست دارم. امسال کمی ضعیف کار کردیم اما همیشه فینیکس تیم بزرگی است و همیشه در پلی آف بوده.
دوست داری مربی شوی؟
- فعلا دوست ندارم درباره این مسائل فکر کنم.
رفیق بازی؟
- همیشه سعی می کنم با دوستانم وقت بگذرانم و به آنها احترام می گذارم. پدرم رفیق باز است و من هم به او رفته ام.
اگر کسی بخواهد با حامد حدادی دوست صمیمی باشد چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
- باید مثل خودم خاکی و مهربان باشد. باید روراست باشد. اهل پیچاندن نباشد.
تا به حال کسی در خیابان از تو ترسیده؟
- شاید بعضی وقت ها شده یکدفعه جلوی کسی آمده ام و ترسیده شده مثلا کسی می خواسته بیاید داخل مغازه و خب انتظار نداشته یکدفعه با یک نفر دو متر و 18 سانتی روبرو شود ولی شده.
زندگی برای یک آدم دو متر و 18 سانتی سخت است؟
- اتفاق هیجان انگیز است. همین که مجبورم خم شوم خیلی جالب است.
حامد حدادی درباره زندگی شخصی اش حرف می زند:
فرق حامد حدادی با بقیه آدم ها چیست؟
- تلاش حامد حدادی.
چه انگیزه ای باعث می شود اینقدر تلاش کنی؟
- می خواهم خوب باشم. دوست دارم همه بگویند حامد بازیکن خوبی است. البته فقط تلاش خودت نیست و باید تیمت هم پشتت باشد، مربی هم پشتت باشد و من هم پشت آنها باشم. من فقط خودم را نمی بینم و می خواهم تیمم بهترین باشد.
هدفت آدم خوب بودن است یا بازیکن خوب؟
- آدم خوب. آدم خوب است که همیشه می ماند. من هیچ وقت گذشته ام را فراموش نمی کنم. نمی گویم در شرایط خیلی سختی بزرگ شده ام. اما شرایط خاص خودم را داشتم تا 15، 16 سالگی کفش اندازه پایم نبود و کفش نداشتم. مدرسه نمی رفتم چون بچه ها اذیتم می کردند اما الان به خودم می گویم عوض نشو و مغرور نشو. بعضی وقت ها می شوم اما سعی می کنم خودم را کنترل کنم.
چطور غرورت را کنترل می کنی؟
- سعی می کنم محیطی که در آن زندگی می کنم مناسب باشد. سعی می کنم از آدم هایی که با آنها راحت نیستم دور شوم تا بتوانم خودم باشم.
در آمریکا چه ماشینی داری؟
- ماشین ندارم. با گاری رفت و آمد می کنم (بلند می خندد). رنجرور.
حامد حدادی به جز بسکتبال بازی کردن چه کار دیگری بلد است؟
- هیچی. پلی استیشن بازی کردن.
یعنی اگر قرار باشد بسکتبال بازی نکنی از چه راهی می خواهی نان بخوری؟
- تا به حال به این موضوع فکر نکرده ام.
اوقات فراغتت را چطور می گذرانی؟
- کتاب می خوانم. کنسول بازی هم دارم و ویدئو گیم بازی می کنم.
آخرین کتابی که خواندی؟
- آرام. اسم نویسنده اش را یادم نمی آید.
بازی چی؟
- فوتبال و بسکتبال.
آنجا بهتری یا در بازی واقعی؟
- این را دیگر نمی توانم بگویم اما اگر خواستی بازی می کنیم تا بفهمی چطور بازی می کنم.
در بسکتبال کدام تیم را برمی داری؟
- جدیدا بازی نکرده ام. این اواخر فوتبال بازی می کنم. آن زمان که ممفیس بودم، ممفیس را برمی داشتم.
خودت را هم بازی می دادی؟
- نه می گذاشتم خودس رمربی کارش را بکند.
حدادي درباره زندگي شخصي اش حرف مي زند:
حامد حدادی، شكموی رفیق باز از نوع ایرانی
حامد حدادی آدم خوش صحبتی است. می شود كنارش نشست و ساعت ها با او صحبت كرد. این بار حدادی از علایق شخصی و حال و هوای زندگی در آمریكا و بازی در NBA می گوید:
۱۳۹۲/۴/۲۰