جاذبه یک ابزار اجتناب ناپذیر و محتوا هدف است
به گزارش نمانیوز و به نقل از هفته نامه پنجره، شش سال پس از به ثمر نشستن درخت انقلاب اسلامی در ایران ودر سومین جشن سینما در سال 63(دوره سوم جشنواره فیلم فجر) یکی از ویژهترین بولتنهای مختلف جشنواره سلسله گفت و گوهایی با مقامات بالای کشور از ریاست جمهوری و نخست وزیر گرفته تا نماینده مجلس و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در آن منتشر شده بود. خط مشترک تمام این گفت و گوها هم بررسی جایگاه سینما و جشنواره فیلم فجر در جغرافیای سیاسی و اجتماعی ایران در استانه فصلی نو بود. هنوز شور انقلابی فروکش نکرده و کمتر توجهی متوجه مقولههایی چون «سینما» بود. این مجموعه گفت و گو اما مقوله «سینما» را در مقایسی فراتر از سطح معمول به بحث و نظر گذاشت تا دیدگاه مسئولان ارشد نظام در باره این مهم به صورتی مکتوب ماندگار شود. یکی از قابل تأملترین مطالب این مجموعه دیدگاههای مقام معظم رهبری است. حضرت آیت الله خامنهای در آن مقطع در مقام ریاست جمهوری در برابر خبرنگاران بولتن سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر نشستند و دیدگاههای خود در باره سینما و جشنواره را بیان کردند. آن چه در ادامه میخوانید اهم دیدگاههای ایشان است که پس از سالها همچنان حائز نکاتی قابل توجه است.
حضرت آیت الله خامنهای در گفتگو در پاسخ به نخستین سئوال در باره جایگاه سینما در جمهوری اسلامی میفرماید مسئله سینما مسئلهای مستقل از کلیت سینما نیستن همانطور که برای همه شعبههای فرهنگ در راستای رسیدن به مقاصدی که جزو ایدهالهای نظام جمهوری اسلامی است. ارزش فراوانی قائلیم، طبیعی است که برای هنر به عنوان یک وسیله برتر و برای همه شاخههای هنر، در حد کاراییشان ارزش قائلیم» ایشان در ادامه در باره ملاکهای ارزیابی این «وسیله برتر» میافزایند: «ما با سینمایی که حامل پیام مورد قبول ما است و مقصود مورد تصدیق و تدیید اسلام و انقلاب را حاصل میکند، خیلی موافقیم و آن سینمایی که در جهت ضد این مقصود حرکت میکند بودنش را به مصلحت نمیدانیم و هیچ ارزشی هم برایش قائل نیستیم. در این میان اگر فرض کنیم که حالتی خنثی هم وجود دارد( یعنی از این صرف نظر کنیم که بالاخره هر فیلمی یک پیام مستقیم یا غیر مستقیم دارد و کمتر میشود فرض کرد که هیچ پیامی نداشته باشد) حکم آن هم ازنوع وافی به مقصود و دافی به ضد مقصود دانسته میشود. در مجموع سینما اگر سینمایی مطلوب باشد برایش ارزش قائلیم؛ از بسیاری شاخههای دیگر هنر هم بیشتر ارزش دارد، چرا که چگنگی ابلاغ پیامش از بسیاری از شاخههای دیگر هنر بهتر، برجستهتر و ارزندهتر است».
محتوا گاهی تکنیک را تحت تأثیر قرار میدهد
در ادامه و در پاسخ به جایگاه جذابیت در سینما ایشان تاکید کردند: «مساله جاذبه در فیلم یک نکته اصلی است و نمیتوان جاذبه را در فیلم نادیده گرفت. البته واژه سرگرمی راخیلی واژه خوبی نمیدانیم و به کار هم نمیبریم. دلمان میخواهد هیچ چیزی به آن معنی سرگرم کننده (مطلق) نباشد، بلکه آگاه کننده و هشیار کننده باشد؛ (چنین اثری) اگر مجذوب کننده هم باشد هیچ منافاتی ندارد. بنابر این اگر چه از واژه سرگرمی استفاده نمیکنیم اما جاذبه در فیلم یک عنصر اصلی است. یعنی اگر فرض کنیم که فیلمی برترین پیامها را داشته باشد اما جاذبه لازم را نداشته باشد، گویی هیچ کاری انجام نشده است مثل این استکه انسان در یک اطاق در بسته بنشیند و بهترین مطالب را با بیانی که چندان قابل فهم نیست بیان کند. (در این میان) در ذهن عدهای اشتباهی وجود دارد که خوب است آن را برطرف کنیم. بعضیها خیال میکنند اگر قرار شد در یک فیلم «پیام» (مقصود ما این جا پیام انقلاب اسلامی است) در فیلمی باشد به همان اندازه باید پیه بی جاذبگی را به تنش بمالد. گویی خیال کردهاند که جاذبه داشتن یک فیلم با پیام داشتن آن منافات دارد. یعنی اگر یک فیلم اسلامی شد و اگر انقلابی شد باید پذیرفت که مقداری بی جاذبه است و بالعکس اگر چنان چه (فیلمی) اسلامی نبود و انقلابی نبود حتما با جاذبه است. این یک معادله درست نیست چنین فرمولی را ما قبول نداریم. گاهی میشودکه خود پیام (به یک فیلم) جاذبه میبخشد. یعنی محتوا گاهی تکنیک را تحت تاثیر قرار میدهد، گاهی یک محتوا خیلی خوب ضعف تکنیک را هم میپوشاند و بیننده حرفی را که دوست میدارد و چیزی راکه برایش دلنشین است (از فیلم) میگیرد و آن قدر برایش جالب و جذاب است که حتی ضعف تکنیک را هم متوجه نمیشود». مقام معظم رهبری در ادامه تصریح میکنند: «آن چه در فیلم و سینما برای ما اصل است پیام است. یعنی اگر (بپرسند) چنان چه قرار باشد این سینما محتوای انقلابی نداشته باشد باز هم برای سینما کار خواهید کرد؟ (پاسخ میدهیم) روشن استکه نه. پس کسی که با انقلاب همساز و هم دل است سینما را برای محتوایی میخواهد که از این انقلاب الهام گرفته است. در درجه اول این برای مامطرح است، اما میدانیم اگر بخواهد این سینما این پیام را برساندلازم است جاذبهای هم داشته باشد. پس جاذبه به عنوان یک ابزار اجتنابناپذیر است و محتوا برایما یک هدف و مقصد اگر چنان چه بهترین مضامین در یک شعر بدریخته شود، اثر مطلوب نخواهد بخشید. (اما) ما در شعر هم نمیتوانیم مضمون را دردرج دوم بجگیریم خیر، مضمون در درجه اول است منتها (انتقال) آن مضمون خوب بدون تکنیک شعری خوب اصلا امکانپذیر نیست.»
شناخت بایدها از روی نبایدها
یکی از سئوالات قابل توجه در این گفت و گو در باره «فیلمهای غیرقابل نمایش» است که ایشان در باره ملاک محدودیت برای چنین آثاری میفرمایند: من فکر میکنم اگر «باید»های فیلمفارسی را بدانیم «نباید»ها به خودی خود برایمان روشن میشود. «باید»های فیلمفارسی را هم باید به مرور پیدا کنیم. در مورد «نباید»ها اما من میتوانم همین اندازه بگویم؛ هر چیزی که ضد ارزشهای به خورد سینمای فارسی گذشته رفته رااحیا یا تشدید کند، یکی از نبایدهاست. هر فیلمی که به معارضه با ارزشهای اسلامی برخیزد، به نظر ما یک فیلم بد به حساب میآید. معارضه با ارزشهای اسلامی، معارضه با فطرت سالم انسانی و معارضه با ارزشهایی که برای مردم و تکامل آنها مفید و لازم است جزو منفیترین خصوصیات یک (فیلم) سینمایی است که اینها را قبول نداریم. آیت الله خامنهای در ادامه به بهرهگیری از نیروهای فعال سینمای پیش از از انقلاب هم اشاره کرده و میافزایند: «این معیارها را باید در نظر بگیریم؛ معیار عدم تضعیف پیامهای خوب با دهانها و زبانهایی که از نظر مردم آلوده است. دوم میدان دادن به کسانی که این آلودگی را ندارند و از لحاظ هنر هم در سطح بالاتری قرار دارند هر چند که عوامپسند نباشند. سوم و مهمتر از همه میدان دادن به عناصر جوان و جدید و انقلابی و کسانی که فکر میکنند تحول انقلاب این قدرت را پیدا کرده است که حتی سینما را هم متحول کند. اینها باید میدان پیدا کنند و بیایند تا ما آینده بهتری داشته باشیم».
دولت نمیتواند برکنار از تعیین کنندگی باشد
در بخش دیگری از گفت و گو بحث حضور دولت در عرصه سینما مطرح میشود که ایشان میفرمایند: «در کار سینما دولت نمیتواند بر کنار از مسئولیتهای تعیین کننده باشد؛ مقصودتان از نظارت چیست؟ اگر نظارت شامل هدایت و کنترل و احیانا جلوگیری از هر آن چه بد است میشود، بله باید نظارت کرد. البته این به این معنا نیست که همه سرمایهگذاریهای سینما را باید دولت بکند. ما فکر میکنیم که شاید (امروز) چارهای جز این نباشد در حال حاضر اگر ما بخواهیم سینما حرکت تکاملآمیزی داشته باشد، شاید در شرایطی قرار بگیریم که جز دولت کس دیگری نتواند سرمایهگذاری کند، چرا که سودده نیست. علیالعجاله احتمالا چارهای جز تصدی دولت نیست هر چند این را پیشنهاد نمیکنم. پیشنهاد من این است که حتی اگر روزی بخش خصوصی سینماها را اداره میکرد. مساله سینما و تولید فیلم میبایستی با نظارت دولت جمهوری اسلامی باشد.
مگر فیلم خارجی خوب چقدر داریم؟
یکی از خواندنیترین بخشهای این گفت و گو طرح موضوع اکران فیلمهای خارجی در ایران است که رهبر انقلاب در واکنش به این موضوع میفرمایند: «فکر میکنم که این طور هم نیست که ما هر وقت با یک فیلم نه چندان خوب ایرانی وقتمان را میگذرانیم از یک فیلم خارجی خودمان را محروم کرده باشیم. ما با فیلم خارجی خوب مخالفتی نداریم؛ هر چه فیلم خارجی خوب هست شما بیاورید اشکالی ندارد، اما (مگر) فیلم خارجی خوب چقدر هست؟ فیلم خوب با معیارهای انقلاب چقدر دارید؟ من میگویم هر چه قدر فیلم خارجی خوب دارید بیاورید، مطرح کنید نشان دهیدو هیچ فیلم ایرانی را هم مانع آن قرار ندهید. اما بدانید که اگر همه فیلمهای آن چنانی را بیاورید باز شما خلائی خواهید داشت که باید آن را با فیلم ایرانی پر کنید» ایشان تصریح میکنند: «اگر بخواهید سینمای ایران رشد کند دو چیز را باید در نظر بگیرد؛ اول میدان دادن به عناصر با استعداد و نسبت به کشور و انقلاب «خودی» دوم ایجاد یک تحول در اصل سینمای فارسی. یعنی همانطور که پیشتر اشاره کردم ضدارزشهایی را که در آن سینما نشان داده شده بود باید هر طور شده بیرون کشید. مستمع و بیننده را هم باید عادت بدهید که در فیلم منتظر سکس و خشونت نباشد (عادت بدهید) حقیقتا یک هنر حقیقی را دنبال کند و دنبال پیامی حقیقی و دلنشین بگردد. اگر این کار انجام گرفت تحول حقیقی در سینما رخ داده است.»
سینما مال تماشاگر است
نسبت سینما و تماشاگر هم از مباحث کلیدی سینماست که طبیعتا در این گفت و گو هم طرح شده است. مقام معظم رهبری در باره این موضوع تاکید کردند: «سینما مال تماشاگر است و شکی نیست که نمیتواند خودش را از تماشاگر جدا و منقطع کند، اما ضمنا نباید فراموش کرد که نقش هدایت نیز دارد. مانند همه کسانی (سخنرانانی) که مستمعی دارند و وجودشان برای مستمع است. نمیتوانند نظر مستمع را نادیده بگیرند، اما فلسفه وجودی آنها هدایت همان مستمع است. بین این دو یک خط مستقیم (ارتباطی) وجود دارد که میتوان با ظرافت آن خط را تعقیب کرد» ایشان در باره محتوای آثار سینمایی هم نقطه نظر قابل تأملی دارند: «همه موضوعات میتواند اسلامی یا غیر اسلامی باشد. حتی فیلمی در باره زندگی پیامبر اسلام (ص) میتواندبه گونهای ساخته شودکه ضد اسلامی باشد. پس نام محمد(ص) و نقش اول بودن پیامبر در یک فیلم همه به معنای اسلامی بودن آن نیست. ما در مورد اسلامی بودن یک فیلم دو چیز را میخواهیم؛ یکی این که ارزشهایی که آن فیلم تلقین میکند ارزشهای اسلامی باشد، دوم این که فیلم با نمودار و نمودهای غیراسلامی همراه نباشد گاهی میشود فیلمی نماز خواندن نشان میدهد، ولی بازیگران آن فیلم با رفتارشان و با وضع نامناسب نگاهشان یک ضد ارزش اسلامی را در حقیقت متجلی میکنند یعنی متن محتوا و حاشیه محتوا هر دو باید اسلامی باشد.»
اگر برگزاری جشنواره این آثار را داشته باشد
رهبر انقلاب در باره جشنواره فیلم فجر هم که در آن دوره سومین سال برگزاری را پشت سر میگذاشت این گونه نظر میدهند: «این قبیل جشنواره ها (مانند فیلم فجر) خیلی میتوانند خوب باشند البته بیشتر تابع این که شما چه ارزشهایی را بر این جشنواره حاکم و چگونه آن را اداره کنید. اگر در این جشنواره حاکم و چگونه آن را اداره کنید. اگردر این جشنوارهها ما وسیلهای بیابیم برای تشویق هنرمندان مستعد و یا راهی پیدا کنیم برای همکاری و تکمیل اطلاعات یکدیگر به وسیله هنرمندان ایرانی (این مطلوب است) یا وسیلهای پیدا کنیم برای آموختن شگردهای فنی فیلمسازی به عناصر علاقمند، تازهکار و جوان یا مطرح کردن و معرفی عناصری که میتوان به آنها تکیه کرد؛ اگر (برگزاری جشنواره) یک چنین آثاری داشته باشد این جشنواره طبعا نتایج خوب خودش را داشته و مفید بوده است. البته در اداره کردن این جشنوارهها بی شک باید هوشمندانه عمل کرد. ممکن است بخواهیم یک نفر را در همین جشنواره چهره کنیم که اصلا جایز نیست؛ این گونه چهرهکردن و معروف کردن یک شخص، یک جهتگیری و یا یک جریان بر خلاف معیارهای جمهوری اسلامی است» ایشان به «بینالمللی شدن» جشنواره هم اشاره کرده و میفرمایند: حضور فیلمهای خارجی 0در جشنواره9 به اعتقاد من چیز بی ضرری است. بلکه در شرایطی میتواند مفید هم باشد( ارائه آن اثرهایی که شما نشان دادن آنها را برای مردم مفید میدانید در یک جشنواره چه ایرادی دارد؟ البته بیشتر روی آن فیلمهایی تاکید شود و فیلمهای انتخاب شوندکه جنبه آموزشگری این فستیوال را حفظ کند، یعنی واقعا آموزنده باشد؛ یک کلاس باشد برای کسانی که در آن جا حضور پیدا میکنند»
رهبر انقلاب در پایان این گفت و گو در قالب جمعبندی این گونه نظر خود را در باره سینما طرح میکنند: «همه حرف من در باره جاذبه و محتوا در سینما این است که وقتی که اصل را و ستون فقرات یک فیلم را محتوای فیلم میدانیم و بر پیامی که میخواهد بدهد دقت و تاکید میکنیم طبیعی است که جاذبه فیلم (یعنی همان چیزهایی که جنبه سرگرم کننده به فیلم میدهد و آن را دلنشین میکند) با پیام هر دو به هم آمیخته است. (جاذبه و محتوا) تکمیل کننده یک هنر هستند.»
بازخوانی یك گفت و گوی سینمایی با مقام معظم رهبری
حضرت آیت الله خامنهای در آن مقطع در مقام ریاست جمهوری در برابر خبرنگاران بولتن سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر نشستند و دیدگاههای خود در باره سینما و جشنواره را بیان كردند.
۱۳۹۰/۱۱/۲۰