به گزارش نما به نقل از جام نیوز، وب سایت شبکه بی بی سی فارسی (BBCPersian) با انتشار یادداشتی، به رئیس جمهور منتخب توصیه کرده است که برای از سر راه برداشتن بسیاری از چالش های پیش روی دولت تدبیر و امید، در پی جذب سبد آرای دو رقیب انتخاباتی خود (آقایان قالیباف و ولایتی) باشد.
در ابتدای یادداشت مورد اشاره آمده است:
«انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران در مرحله اول انتخابات شگفتی ساز شد؛ شگفتی که میتوان از حیث تلاقی نظر جامعه "دموکراسی خواه" و "معیشت خواه" ایران، آن را با دوم خرداد ۷۶ مشابه دانست.
با این تفاوت که رئیس جمهور منتخب، این بار نتوانست همانند دوم خرداد ۷۶، کل آرای جامعه غیرسیاسی و معیشت خواه ایران را جذب کند تا به عنوان سرمایه ای درخور، از آن برای مقابله با بحران های اقتصادی داخلی و بین المللی -که عمق و ماهیت آن نیز با سال ۷۶ قابل قیاس نیست- بهره جوید.
هرچند تجربه انباشت شده در نیروها، جامعه دموکراسی خواه و نظام کارشناسی ملی نیز به عنوان نقطه قوت، با خرداد ۷۶ قابل مقایسه نیست. اما رئیس جمهور منتخب با سرمایه معنوی کمتری از محمد خاتمی، با بحران های به مراتب بزرگتری نسبت به آن دوره مواجه است.»
یادداشت نویس وب سایت بی بی سی فارسی با اشاره به فشار شدید تحریم ها و حجم مشکلات اقتصادی در ایران، که البته با قدری بزرگنمایی و غلو نیز همراه است، دولت دکتر احمدی نژاد را مسبب تمام کاستی های موجود معرفی می کند و سپس ادامه می دهد:
«اما آقای روحانی با چه ابزاری -علیرغم سرمایه اندک معنوی و عمق بحران و مقاومت درون سیستمی- می تواند انتظارات از خود را برآورده کند؟
در گام اول، شوک مثبت انتخابات می تواند تا حدی به اقتصاد ایران و روابط ایران و غرب چشم اندازی مثبت بدهد و اعتماد را در این دو حوزه بهبود بخشد و امید برای بهبود سرمایه اجتماعی در ایران را تقویت کند.
دولت او از مزیت حمایت دو طیف اقتصادی [دانشگاه های] "علامه" و "شریف" به عنوان حاملین تجربه انباشت شده اقتصادی و برنامه ریزی برنامه اول تا چهارم توسعه -که برای اولین بار از یک نامزد صورت پذیرفته- و حمایت معنوی آقایان خاتمی و هاشمی برخوردار است.
مزیت هایی که به نهاد دولت اعتماد به نفس و اعتبار می بخشد. اما همچنان این نهاد نیازمند عاریه سرمایه معنوی و اعتبار بیشتر برای مدیریت بحران تحریم و تورم و عادی کردن فضای سیاسی کشور است.
نگاهی به سبد آرای آقای روحانی نشان میدهد که وی بیش از نیمی از آرای خود را مدیون دموکراسی خواهان (۲۳-۳۰% از کل آرا) و نیم دیگر را مدیون معیشت خواهان (بخشی از ۳۰درصد آرای کل) است.»
نگارنده می افزاید:
«سبد آرای آقایان رضایی و قالیباف نشان می دهد که آنان نیز بخشی از رأی معیشت خواهان کشور، یعنی جامعه غیرسیاسی عمدتا ساکن شهرهای کوچک که دغدغه معیشت دارند، را به خود اختصاص داده اند.
فارغ از کمیت آرا، "کیفیت" آرای آقایان قالیباف و ولایتی نیز حائز اهمیت است.
آرای بخشی از نیروهای میانه رو سپاه و اصولگرایان مخالف جریان پایداری در سبد قالیباف و آرای پایگاه سنتی مؤتلفه و جامعتین در سبد ولایتی قرار دارد که آرای این دو نفر را از حیث کیفیت و نقش در قدرت سیاسی، حائز اهمیت می کند.
در گام دوم، آقای روحانی جهت بازسازی اعتماد به نهاد دولت و بازگرداندن اقتدار اقتصادی به آن برای عبور از شرایط عدم اطمینان در اقتصاد و حرکت به سوی ثبات، نیازمند جذب کامل رأی معیشت خواهان و پشتیبانی تمام قد روحانیت و بازار از خود و همراهی بخشی از نیروهای نظامی برای مهار نیروهای کم شمار اما قدرتمند تندروی حاکم است.
نیروهایی که طی ۸ سال گذشته نه تنها به یک تهدید عینی، بلکه آنگونه که بعد از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی نشان دادند، تهدیدی برای حذف کامل روحانیت و بازار از ساختار قدرت سیاسی ایران، و امروز متهم ردیف اول شکست اصولگرایان محسوب می شوند.
بدین منظور، جذب آرای ۱۵ درصدی قالیباف (نظامیان میانه رو و بخشی از معیشت خواهان) و آرای ۶ درصدی ولایتی (بخش سنتی روحانیت و بازار) میتواند سرمایه لازم برای مدیریت بحران کنونی را در اختیار روحانی قرار دهد و دولت او را در سطح نیروهای سیاسی، مقبول دامنه وسیعی از نهضت آزادی تا مؤتلفه و در سطح جامعه، مورد اعتماد شهروندان دموکراسی خواه و معیشت خواه و در سطح گروه های مرجع، مورد پذیرش روحانیون، بازار و نظامیان میانه رو قرار دهد.
در چنین شرایطی، حل تورم و تحریم نیز به عنوان نماد بحران های موجود و عادی کردن شرایط سیاسی کشور، از شانس بیشتری برخوردار خواهد شد.»
در نوشتار بی بی سی، راهکار جذب سبد آرای آقایان ولایتی و قالیباف نیز به جناب آقای دکتر روحانی پیشنهاد شده است:
«انتخاب علی اکبر ولایتی، مشاور بین المللی آیت الله خامنهای، به عنوان "مسؤول پرونده هستهای" به معنی اشتراک اعتبار دولت و رهبر در پرونده هسته ای و افزایش ضریب پیروزی این پرونده و افزایش اعتماد غرب به طرف ایرانی است که می تواند دامنه مقاومت ها علیه هرگونه مصالحه را نیز کاهش دهد.
از سوی دیگر، انتصاب محمدباقر قالبياف به عنوان "معاون اول رئيس جمهوری" نیز می تواند پيام همکاری دولت جديد به نظاميان ميانه رو و تقسیم پيروزی با اين بخش مؤثر در قدرت باشد و جلب اعتماد بخش ديگری از جامعه معيشت خواه که به قاليباف رأی داده اند را به همراه داشته باشد.
آقای روحانی برای بهبود کارآیی دولت نیز نیازمند بهره گیری از اصلاح طلبان در بدنه اصلی دولت است تا این همه، سرمایه لازم برای عبور از بحران کنونی را در اختیار او قرار دهد.
چتری از اصلاح طلبان، مؤتلفه، نظامیان میانه رو، بازاریان و روحانیت که علاوه بر توزیع پیروزی، ترس حاکمیت[!] و مقاومت جریان رقیب را از خود کاهش می دهد.»
در انتهای یادداشت وب سایت بی بی سی فارسی می خوانیم:
«هم اکنون فرصتی برای جریان اصلاحات و نیروهای معتدل فراهم آمده تا با همکاری راست سنتی و میانه -که پس از رد صلاحیت آقای هاشمی در آستانه حذف کامل از عرصه سیاسی قرار داشتند- جریان افراطی را مهار و موقعیت خود را در ساختار قدرت سیاسی تثبیت کنند.
تجربه های قبلی در ایران نشان داده اند که بدون حضور و اتفاق نظر همه نیروهای مؤثر در قدرت، مسائل و بحران های ملی قابل اصلاح نیست و عدم ائتلاف و یا رقابت این جریانات در برابر هم، جز گره بر گره بحران زدن، پیامدی نداشته است.
امید است با مسیری که محمدرضا عارف در عرصه رقابت های سیاسی گشود، تقسیم پیروزی با نیروهای مؤثر در جناح راست برای حل مسائل ملی و به نفع منافع کشور توسط آقای روحانی ادامه یابد.»
پیشنهاد BBC برای گام بعدی روحانی: چرخش به راست!
«هم اكنون فرصتی برای جریان اصلاحات و نیروهای معتدل فراهم آمده تا با همكاری راست سنتی و میانه -كه پس از رد صلاحیت آقای هاشمی در آستانه حذف كامل از عرصه سیاسی قرار داشتند- جریان افراطی را مهار و موقعیت خود را در ساختار قدرت سیاسی تثبیت كنند.»
۱۳۹۲/۴/۳۱