به گزارش نما به نقل از 598: در هفته اخیر، دو اظهارنظر تند و جنجالی علیه ایران توسط مقامات ارشد اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و انگلیس مطرح شده که محور مشترک آنها، تلاش برای زمینهسازی حمله نظامی به کشورمان در راستای حمایت از سیاستهای رژیم صهیونیستی و به بهانه برنامه هستهای ایران بوده است اما این اظهارات چرا در هفتههای اخیر بیان شده و تا پیش از این همواره صحبت از مذاکره و گفتگو بود؟
به گزارش رجانیوز، جان ساورز، رئیس دستگاه امنیتی اطلاعاتی انگلیس موسوم به MI۶ اولین فردی بود که در جمع تعدادی از فعالان سرشناس اجتماعی در انگلیس، صراحتا ایران را به حمله نظامی تهدید کرد و گفت: «آمریکا و اسرائیل باید تصمیم بگیرند که چه زمانی حمله نظامی به ایران را اجرایی کنند.»
روز گذشته هم جیمز متیس، ژنرال بازنشسته ارتش امریکا در یک همایش صهیونیستی، ایران را بزرگترین خطر برای جهان نامید و گفت: «فکر نمیکنم کسی بتواند برنامه هستهای ایران را که در زیر زمین و در داخل کوه قرار دارد از بین ببرد. حمله نظامی میتواند برنامه نظامی ایران را به مدت یک ماه، ۶ ماه و یا ۱۲ ماه عقب بیاندازد و زمان برای دیپلماتهای ما بخرد اما نکته مهم اینحاست که قرار است با این زمان چه کنیم؟»
اما چه اتفاقی افتاده که چهرههای سرشناس ضدایرانی اینچنین امیدوار شدهاند و به دنبال اعمال فشار جدی به کشورمان هستند؟ پاسخ به این سوال مهم را باید در روند تحولات داخلی ایران و پالسهایی که از داخل و ازبان برخی فعالان سیاسی به خارج از کشور فرستاده میشود، جستجو کرد.
پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در ایران و انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور منتخب، برخی از رسانههای نزدیک به طیف اصلاحات و تیم اطراف روحانی، مطالبی را درباره آشتی با کشورهای غربی و اروپایی و لزوم نرم شدن مواضع کشور در زمینه سیاست خارجی مطرح کردند که اگرچه با واکنش جدی و گسترده افکار عمومی روبرو شد اما بالاخره به عنوان یک نشانه از سوی کشورهای غربی ارزیابی شد.
تجربه تاریخی انقلاب اسلامی ثابت کرده که کشورهای غربی اساسا تنها در برابر مقاومت و ایستادگی مردم کشورمان هستند که از اعمال فشار به ایران دست برمیدارند و در مقابل، هرگونه کوتاه آمدن و عقبنشینی در زمینه آرمانهای انقلاب و خط اصلی مقاومت، زمینه را برای افزایش فشار و جری شدن طرف مقابل فراهم میکند.
این نکته، در مصاحبه اخیر دکتر فواد ایزدی، استاد دانشگاه تهران هم اشاره شده است: «در سی و چند سالی که بحث رابطه با امریکا را رصد میکنیم مشاهد شده زمانی که ایران نرمتر صحبت کرده است، آمریکا این تحلیل را داشته که تحریمها موثر واقع شده و این نرم صحبت کردن بخاطر فشارهای آمریکا بوجود آمده و نتیجه گیری میکنند که باید ما فشارها را بیشتر کنیم تا کار ایران تمام شود، یعنی یک انتخابی وجود دارد که امریکاییها بگویند که خوب ایران نرم صحبت کرده پس ما هم بیاییم نرم صحبت کنیم ولی این انتخاب را نمیکنند بلکه با خود میگویند که ما فشار آوردیم و این فشارها باعث شد که آنها نرم صحبت کنند، پس فشار بیشتری میآوریم تا ایرانیها بیشتر نرم صحبت کنند.»
به نظر میرسد رئیسجمهور منتخب که از حدود دو هفته دیگر به طور رسمی سکان هدایت دولت را در دست میگیرد، باید توجه ویژهای به این مساله داشته باشد و همانطور که در نخستین کنفرانس خبری خود با خبرنگاران، در پاسخ به سوالی درباره تعلیق غنیسازی، صراحتا از تغییر شرایط فضای بینالملل و لزوم توجه جدی به حقوق مسلم ایران در زمینه هستهای سخن گفت، در ادامه کار هم ضمن اتخاذ سیاست مقاومت و ایستادگی رد برابر زیادهخواهیهای غرب، اطرافیان و رسانههای نزدیک به خود را نیز در این زمینه کنترل کند.
نرمش در برابر غرب، فقط فشارها را بيشتر ميكند/
راز تهدید بیسابقه ایران به حمله نظامی در هفته اخیر چیست؟
تجربه تاریخی انقلاب اسلامی ثابت كرده كه كشورهای غربی اساسا تنها در برابر مقاومت و ایستادگی مردم كشورمان هستند كه از اعمال فشار به ایران دست برمیدارند و در مقابل، هرگونه كوتاه آمدن و عقبنشینی در زمینه آرمانهای انقلاب و خط اصلی مقاومت، زمینه را برای افزایش فشار و جری شدن طرف مقابل فراهم میكند.
۱۳۹۲/۵/۲