نسخه چاپی

انبارلويي:

اعتدال در روش معنی پیدا می‌كند نه در بینش

کاظم انبارلويي

كاظم انبارلویی ضمن بیان تعریف خود از اعتدال و چارچوب‌های آن می‌گوید كه افراطیون در سال ۸۸ دست به شورش بر ضد جمهوریت زدند.

به گزارش نما به نقل از تسنیم، محمدکاظم انبارلویی سردبیر روزنامه رسالت است که از لحاظ چهره حزبی با حزب مؤتلفه اسلامی نیز شناخته می‌شود.

رییس مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی معتقد است انتخابات امسال تجربه‌ صیانت از جمهوریت نظام را به وجود آورد که می‌توان "میزان رأی ملت است" را که امام(ره) فرمودند، به‌خوبی حفظ کرد. لذا در این انتخابات پیروز واقعی ملت بودند و به‌دلیل اینکه ملت پیروز بودند، همه اضلاع نتیجه را پذیرفتند و از تولید نفرت، کینه و جنگ نرم دشمن هم خبری نبود، زیرا هوشمندی و بصیرت سیاسی حاکم بود.

این فعال سیاسی اصولگرا می‌گوید من معتقدم که دولت یازدهم یک گام به جلو برای اسلامی کردن دولت است. اسلامی کردن دولت اسلامی هم با اجرای قوانین است. در حوزه فرهنگ برجسته‌ترین موضوع قانون حجاب است. این قانون خیلی ابعاد وسیعی دارد. وظایفی برای وزارت ارشاد و صدا و سیما تعریف کرده که اگر اجرا شود به آن نقطه تعادل می‌رسیم.

انبارلویی در مورد مفهوم انقلاب و نسبت آن با اعتدال تیز گفت: مفهوم انقلاب یک مفهوم فراتر از اعتدال و حتی مفهومی فراتر از عقلانیت است، زیرا عقلانیت ابزاری است گه گاهی وقت‌ها خیلی از مسائل را توجیه می‌کند و می‌گوید برای چه گوشت را در برابر توپ و گلوله قرار دادی؟ اما انقلابی‌گری این حرف را نمی‌پذیرد.

امام در نطق عاشورای خودش در قضیه کاپیتولاسیون جمله تکان دهنده‌ای دارد. ایشان به شاه و آمریکا و اسرائیل می‌گوید قلب خود را آماده کردم که بزنم به سرنیزه‌های شما. این دیدگاه یک فرد انقلابی است نه یک فرد دیپلمات یا تابع تعادل. این مفهومی از انقلابی‌گری است. مثلا نهایت ایثار و شهادت 72 تن در صحرای کربلا، یک انقلابی‌گری است که آن را با واژگان دیگری جز انقلاب و شهادت و ایثار و فداکاری نمی‌توان تفسیر کرد.

متن زیر حاصل گفت‌وگوی انبارلویی با خبرنگار تسنیم است:

تسنیم: در ابتدا نظرتان را درباره یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری با توجه به اینکه این اولین انتخابات ریاست‌جمهوری پس از فتنه 88 بود، بفرمائید.

- انبارلویی: ازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری به لحاظ برگزاری آزاد، جدی بودن رقابت‌ها و رعایت اخلاق، شاید در بین انتخابات‌هایی که از دوم خرداد 76 به این طرف برگزار شده، بی‌نظیر باشد. در این انتخابات 8 نامزد از سلایق گوناگون در کنار هم قرار گرفتند و مردم از این تعداد، فردی را ترجیح دادند.

در این انتخابات با توجه به اینکه همه جریان‌های سیاسی حضور داشتند، خونی از دماغ کسی ریخته نشد و انتخابات در کمال امنیت و آرامش برگزار شد و ‌علی‌رغم اینکه نتایج میلیمتری بود، اضلاع رقابت نتیجه را پذیرفتند و به فرد پیروز تبریک گفتند. این اعجاب از این نظر است که در انتخابات قبلی در سال 88، در یک رقابت 4 ضلعی، با وجود مشارکت 85 درصدی و اینکه فرد پیروز با 70 درصد آرا انتخاب شد ولی دو ضلع اختلاف 11 میلیونی رأی را نپذیرفتند و فرمان شورش خیابانی صادر کردند و در نهایت ده‌ها نفر کشته شدند.

این افراد بدون شک مسبب این قتل‌ها بودند. آنها امنیت و اقتدار ملی را هدف قرار دادند و دشمن را برای اهداف خودشان جری کردند و یک فرصت بی‌نظیر پدید آمده برای ملت را به صورت تهدید در آوردند. اما 4 سال بعد دنیا با شگفتی متوجه شد که همان اضلاع رقابت در برابر هم قرار گرفتند اما انتخابات را در مسیر قانون و اخلاق به سامان رساندند.

*** انتخابات 92 تجربه صیانت از جمهوریت نظام را به وجود آورد***

این انتخابات تجربه‌ صیانت از جمهوریت نظام را به وجود آورد که می‌توان "میزان رای ملت است" را که امام(ره) فرمودند، به خوبی حفظ کرد. لذا در این انتخابات پیروز واقعی ملت بودند و به دلیل اینکه ملت پیروز بودند، همه اضلاع نتیجه را پذیرفتند و از تولید نفرت، کینه و جنگ نرم دشمن هم خبری نبود، زیرا هوشمندی و بصیرت سیاسی حاکم بود.

در سال 88 این لکه ننگ بر دامن یک جریان سیاسی در تاریخ معاصر ماند که به خاطر قدرت‌طلبی خود و به خاطر شیفتگی رسیدن به جاه و مقام، آتش به سرمایه اجتماعی کشور و امنیت ملی کشور زدند. طبیعی است که مردم در برابر آن جریان یک روز تاریخی را به ثبت رساندند. در 9 دی 88 قیامی در ایران صورت گرفت و اصحاب فتنه را هدف قرار داد. فکر می‌کنم این انتخابات درخشان، محصول قیام 9 دی بود. 9 دی فتنه را دفن کرد و لذا ما در انتخابات اخیر شاهد فتنه‌ای نبودیم.

ما اکنون دارای رئیس‌جمهوری با ویژگی‌های خوب در اندازه یک رجل سیاسی مذهبی هستیم. آقای روحانی یک رجل مذهبی است. وی فرزند حوزه است و سوابق طولانی در حوزه دارد و مجتهد است، زیرا عضو مجلس خبرگان است. رجل سیاسی است زیرا سوابق مبارزات ممتد در قبل و بعد انقلاب دارد. در روزهای سخت جنگ وظایف کلیدی در شورای عالی دفاع داشته و بعد از جنگ هم رکوردی از مبارزه با نبرد نرم آمریکا داشته که یکی از آنها نطق خوب و شورانگیز در 23 تیر سال 78 بود.

*** پیروزی روحانی شکست اصولگرایان نیست***

بنابراین ما که رقیب آقای روحانی بودیم از پیروزی وی محزون نشدیم. لذا این نتایج را شکست اصولگرایان نمی‌دانیم. من مطمئن بودم که اگر یکی از نامزدهای اصولگرا پیروز می‌شد همین عکس‌العمل را که آقای روحانی داشتند، می‌داشت.

ما برای تثبیت جمهوریت خودمان در دهه چهارم انقلاب مسیر درستی آمدیم و الان دنیا شاهد یک نظام مستقر امن و پر قدرت در ایران است. این اقتدار هم نتیجه هوشمندی ملت و درایت رهبری است که باید قدر این نعمت را بدانیم.

- تسنیم: آقای روحانی در رقابت‌های انتخاباتی با شعار اعتدال به میدان آمدند. پس از پیروزی نیز از کارشناسان و تحلیلگران خواستند که اعتدال را تبیین کنند. شما چه تعریفی از اعتدال دارید؟ این اعتدال در سیاست‌خارجی، اقتصاد، فرهنگ و ... چگونه نمود پیدا می‌کند؟

- انبارلویی: اعتدال در روش معنی پیدا می‌کند نه در بینش. اعتدال در بینش قوانین و مقررات کشور، اصول حاکم بر انقلاب و اصول قانون اساسی تعریف شده است. ما در اصول‌، نمی‌توانیم از اعتدال بگوئیم. اصول، اصول است؛ در بینش اعتقادی ما اعتدال معنی ندارد اما در روش معنا دارد. در روشِ اجرای این اصول ممکن است عده‌ای به سمت تفریط بروند و یکسری به سمت افراط بروند. اینجاست که عقلانیت سیاسی معنی پیدا می‌کند.

آقای روحانی علاوه بر اعتدال واژه عقلانیت هم به کار بردند. اینها کلیدواژه‌های خوبی است که با کمک آنها می‌توانیم نقد مشفقانه و مصلحانه خودمان را در دولت آینده سامان دهیم.

معتقدم تلاش‌های خود آقای روحانی در تعریف اعتدال مثبت است و ما منتظر عملکرد وی هستیم تا ببینیم آن عملکرد در قالب این تعاریف می‌گنجد یا نمی‌گنجد؟ با مراسم تنفیذ و تحلیف ما یک دوره 4 ساله را با دولت یازدهم داریم که امیدواریم آقای روحانی در همین چارچوب‌هایی که عنوان کردند بتوانند خدماتی را به ملت ارائه دهند.

*** اعتدال می‌گوید باید به مرّ قانون عمل کرد***

از نظر ما قانون، مدار اصلی اعتدال در قوه مجریه است. اگر قانون اجرا نشود، افراط است. اگر بد اجرا شود یا به گونه‌ای که عقلانیت در اجرای قانون رعایت نشود، تفریط است. اینجا واژه اعتدال می‌گوید که باید به مرّ قانون عمل کرد. مثلاً هفته گذشته هفته عفاف و حجاب بود. ما قانونی با 200-300 بند درباره راهکارهای اجرای عفاف و حجاب در جامعه داریم. این قانون در دولت قبلی مقداری مورد تسامح واقع شد. 5 ماه بعد از آمدن احمدی‌نژاد این قانون در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد.

در این قانون وظایف کلیدی برای همه وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های اجرایی و حتی برای قوه‌قضائیه تعریف شده است. 8 سال از اجرای این قانون گذشته و امروز اگر شما وارد یک وزارتخانه شوید، می‌توانید ببینید که واقعا این قانون اجرا شده یا خیر؟ حجاب کارمندان زن در ادارات و وزارتخانه‌ها نشان می‌دهد این قانون اجرا نشده است.

فکر می‌کنم اولین کار آقای روحانی برای عمل به شعارها و وعده‌های خود در باب اعتدال، اجرای همین قانون در وزارتخانه‌ها باشد. یعنی دولت جمهوری اسلامی حق دارد به کارگزار خودش بقبولاند که باید با یک پوشش اسلامی در محل کار ظاهر شود و حجاب و عفاف را رعایت کند. این حرف بی‌ربطی نیست. الان در فرانسه که می‌گوئیم تحمل یک روسری را برای یک خانم ندارند، این قانون در محیط‌های عمومی اجرا نمی‌شود و مختص محیط‌های اداری است.

دولت فرانسه می‌گوید من لائیک هستم و ارزش‌های مذهبی را قبول ندارم. بنابراین کارمندی که در آموزش و پرورش یا ادارات دیگر هستند، نباید حجاب داشته باشند. دولت فرانسه این را حق خودش می‌داند و برای آن قانون دارد. چطور ما قانون حجاب داریم؟ آنجا قانون بی‌حجابی و بی‌عفافی دارند (خنده) و به آن افتخار می‌کنند.

*** دولت یازدهم یک گام به جلو برای اسلامی کردن دولت است***

من معتقدم که دولت یازدهم یک گام به جلو برای اسلامی کردن دولت است. اسلامی کردن دولت اسلامی هم با اجرای قوانین است. در حوزه فرهنگ برجسته‌ترین موضوع قانون حجاب است. این قانون خیلی ابعاد وسیعی دارد. وظایفی برای وزارت ارشاد و صدا و سیما تعریف کرده که اگر اجرا شود به آن نقطه تعادل می‌رسیم.

در اقتصاد هم باید گفت که ما نقشه راه چشم انداز 20 ساله داریم و براساس این نقشه، دو برنامه 5 ساله نوشتیم و براساس این برنامه بودجه سالیانه تنظیم می‌کنیم که در آن درآمدها را پیش‌بینی و هزینه‌هایمان را برآورد می‌کنیم.

اولین گام آقای روحانی برای اجرای تعادل در اقتصاد، اهتمام به بودجه سال 93 است. او تا به خودش بجنبد زمان فرارسیدن تسلیم لایحه بودجه 93 به مجلس است. یکی از ایرادهای ما به دولت دهم این بود که براساس زمانبندی که در قانون آمده، بودجه را به مجلس نمی‌‌داد و در دقیقه 90 آن را ارائه می‌کرد که فرصتی برای بررسی آن نیست.

آقای روحانی که شعار تعادل و عقلانیت می‌دهد باید در مدار قانون بیاید و سر وقت، قانون بودجه را به مجلس ارائه دهد. این سر وقت بودن از نظر شکلی است و از نظر محتوایی هم باید تعادل و عقلانیت و هوشمندی خودش را در پیش‌بینی درآمدها و برآورد هزینه‌ها داشته باشد تا بتوانیم فضای کسب و کار رونق پیدا کند و چرخ تولید بچرخد.

در مورد سیاست خارجی مهمترین چالش ما با غرب موضوع هسته‌ای است. مذاکرات الان متوقف شده و 1+5 گفته که منتظر استقرار دولت جدید هست. آقای روحانی اینجا از اعتدال یک تعریفی دارد. گفتند من چرخ کارخانه‌ها و چرخ سانتیرفیوژ‌ها را را می‌چرخانم و این کار معنای اعتدال است که باید با هنر دیپلماسی در اولین دور مذاکرات با غربی‌ها این موضوعات را شروع کند.

10 روز پس از رای آوردن آقای روحانی، دولت آمریکا دور جدیدی از تحریم‌ها را علیه کشورمان تحمیل کرد. آمریکا کاری به دولت‌های بر سر کار می‌آیند، ندارد؛ طرف آمریکا، ملت ایران است و لذا ملت را هدف قرار دادند. با این دشواری‌ها آقای روحانی برای مذاکرات هسته‌ای می‌رود.

معتقدم چرخ کارخانجات هم در این ایام به دلیل تحریم‌ها اینگونه نبوده که نمی‌چرخید. الان به گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص ملی ما 2.5 برابر شد، بنابراین چرخ کارخانجات می‌چرخید و ملت در دور زدن تحریم‌ها تا اندازه‌ای مهارت داشته است.

در سیاست داخلی نیز همین طور. اجرای چنین اعتدال و عقلانیت خیلی پیچیده‌تر می‌شود. آقای روحانی با یک جریان برانداز بی‌منطق و وابسته به غرب مواجه است که جنگ نرم دشمن را حداقل در سال 88 علیه ملت عملیاتی کرد. بی‌تردید این جریان جریان افراطی است. یعنی تندروی و افراطی‌گری تا جایی است که در عاشورای 88 شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" سر دادند.

آقای روحانی با این جریان چه می‌کند؟ آقای روحانی نمی‌تواند با این جریان همراهی کند، زیرا خروج از جاده اعتدال است و از دیگر سو ما معتقدیم که نمی‌شود این جریان را به دریا ریخت. ما باید این جریان را به سر عقل بیاوریم تا منافع و مصالح ملی را تشخیص دهند و از افراط پرهیز کنند. نشانه‌هایی از این سر عقل آمدن تا حدودی دیده شد و اکنون نقطه تعادل و اعتدال در سیاست داخلی تحکیم وحدت ملی و انسجام اسلامی است.

آقای روحانی باید برای این موضوع تئوری داشته باشد. از یک طرف منتقدین اصولگرا کارهای او را زیر ذره‌بین دارند و از آن سو با یک جریان افراطی مواجه است که اصرار دارد روند سکولاریسم را در ایران نهادینه کند. او اینجا باید از هنر خودش در اجرای شعار تعادل استفاده کند.

در مسائل اجتماعی ما خیلی مسئله داریم. یکی از این‌ها بحث اسلامی کردن دولت مطرح است. باید ببینیم در کرسی تعادل و عقلانیت آقای روحانی چه کار خواهد کرد. به همین دلیل است که همه جریان‌های قبلی، نه به خاطر آقای روحانی بلکه به خاطر حفظ جمهوریت و اسلامیت گفتند با شما همکاری می‌کنیم. یعنی الان یک فضای اخلاقی درست شده و اینطور نیست که اگر آقای رئیس‌جمهور مرتکب اشتباه یا خطا شود یا توفیقی به دست نیاورد، ما خوشحال می‌شویم.

معنای رقابت در انتخابات این نیست که بعد از انتخاب فرد منتخب رقابت را ادامه داشته باشد و ما خواهان زمین خوردن دولت باشیم. این با منطق اسلامی سازگار نیست. رقابت تا روز رأی‌گیری و رفاقت بعد از اعلام نتایج است و لذا الان ما شاهد صحنه‌های فوق‌العاده زیبا از تعامل هستیم.

تک‌تک رقبای آقای روحانی به وی تبریک گفتند و حتی تجربیات و اندوخته‌های خودشان را در اختیار آقای روحانی گذاشتند و خوشبختانه یک درک خوبی از کارآمدی نظام در اضلاع رقابت وجود دارد که آنها را به همراهی با دولت سوق می‌دهد ولو اینکه دولت آینده از آنها استفاده نکند.

حداقل آنها چوب لای چرخ دولت آینده نخواهند گذاشت. علت این موضوع هم این است که درک دشمنی‌های آمریکا را کرده‌اند. ما دشمن قداری به نام غرب داریم که هیچ موقع با ملت ایران در صلح و صفا نبودند. علامت این دشمنی هم تحریم‌ها و اینکه بی‌پروا هر چند وقت از حمله نظامی می‌گویند و دور تا دور ایران پادگان چیدند.

ملت ما وقتی دشمنی آمریکا را می‌بیند، به سمت وحدت و همگرایی پیش می‌رود. اوج وحدت، دفاع از دولت است. این منطق حمایت از دولت که هم در زمان امام (ره) و هم مقام معظم رهبری به عنوان یک راهبرد در دستور کار بود اکنون نیز در دستور کار احزاب و گروه‌ها آمده و لذا این فضای همکاری با دولت به وجود آمد. امیدوارم اتفاق جدیدی نیفتد که این فضا تغییر کند.

*** جریان افراطی می‌گویند شعار اعتدال در تضاد با انقلابی‌گری‌ست***

تسنیم: برخی از سیاسیون که از اعتدال می‌گویند، انقلابی‌گری را افراط می‌خوانند. از نظر شما آیا اعتدال مخالف انقلابی‌گری است؟

- انبارلویی: انقلابی‌گری تضادی با اعتدال ندارد. خود آقای روحانی یک فرد انقلابی است. وی در صحنه‌هایی در قبل از انقلاب حضور داشته و زندان‌هایی رفته و مبارزات و شناسنامه انقلابی دارد. بعد از انقلاب هم در پرخطرترین صحنه‌های انقلاب (دفاع مقدس) بود، بنابراین آقای روحانی یک فرد انقلابی است. وی هیچ وقت نگفته انقلاب با اعتدال در تضاد است. این حرف همان جریان افراطی است که می‌خواهد شعار اعتدال را مصادره کند.

انقلابی‌گری یک ارزش است، اعتدال هم می تواند یک ارزش باشد. منتها یک نسبتی دارند که در این نسبت باید به مفهوم کلیدی هر 2 واژه عنایت داشته باشیم. هر فعلی در حوزه انقلابی‌گری به معنای انقلابی‌گری نیست. مثلا اوایل انقلاب شعار انحلال ارتش مطرح بود. ارتش در سالهای 56-57 صدها هزاران نفر از مردم را کشته بود اما امام(ره) حکم انحلال یا مقابله با ارتش را ندادند.

*** امام انقلابی‌ترین انقلابی است***

امام که انقلابی‌ترین انقلابی است گفت بر لوله تفنگی که گلوله‌هایش سینه مردم را می‌شکافت، گل بگذارید. این نشان می‌دهد عقلانیتی بر این انقلابی‌گری حاکم است. امام بدون شلیک گلوله‌ای ارتش را تصرف کرد اما انقلابی‌گری بدین معنا که منافقین می‌گفتند که باید ارتش را نابود کرد، اگر اتفاق می‌افتاد چه خسارت‌ها و تلفاتی ممکن بود نصیب ملت شود. لذا انقلاب با کمترین تلفات به بار نتشست.

*** افراطیون در سال 88 دست به شورش بر ضد جمهوریت زدند***

این‌ها در صحنه عمل تعریف خاص خودش را دارد. عقلانیتی باید حاکم بر انقلابی‌گری باشد و اعتدالی بر روش‌های انقلابی ما حاکم باشد. اینطور نیست که این‌ها در کنار هم باشند که ما یا انقلابی‌ هستیم یا اعتدالگرا هستیم. فکر می‌کنم این واژگان در ادبیات سیاسی ما هم می‌تواند فرصت باشد و هم تهدید. فرصت بدین معنا که به سمت کارآمدی برویم و تهدید یعنی این دوره افراطی که سال 88 دست به شورش بر ضد جمهوریت زدند را به نفع اهداف خائنانه برای آسیب زدن به نظام و انقلاب مصادره کنند.

تسنیم: شما فتنه 88 را افراط دانستید و 9 دی را اعتدال. چه فرقی بین این دو است با توجه به اینکه هر 2 این وقایع تجمع خیابانی بود؟

- انبارلویی: اینکه این را افراط بدانیم و دیگری را اعتدال، شاید به فهم آنچه اتفاق افتاده، کمک نکند.

حوادث سال 88 از اینجا شروع شد که قبل از شمارش آرا یک نفر خود را پیروز نتایج انتخابات دانست و تهمت تقلب را به مردمی که به عنوان برگزار کنندگان مجریان و ناظران انتخابات بودند، مطرح کرد.

ما فکر می‌کردیم که این‌ها اعتراضشان به نتایج انتخابات و فرد منتخب است. شاید این تا حدودی هم قابل قبول باشد اما در اجتماعات بعدی دیدیم که این‌ها به این قضیه اعتراض ندارند. مثلا در روز قدس آرمان‌ها و اهداف امام خمینی (ره) در سیاست خارجی را مورد هدف قرار دادند و گفتند نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران.

این در صورتی است که قدس شریف و مبارزه با رژیم‌صهیونیستی از سال 42 جزو آرمان‌های امام و ملت بود. یا این فتنه‌گران در 13 آبان آمدند درباره مذاکره با آمریکا و عادی سازی روابط سخن گفتند و در 16 آذر عکس امام خمینی را آتش زدند و در روز عاشورا مرگ بر اصل ولایت گفتند. بنابراین این جریان معترض انتخابات نبود و جریان آمریکایی- اسرائیلی با کمک سرویس‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس و موساد بود که می‌خواستند انقلاب را سرنگون کنند.

*** حرکت مردم در 9 دی یک حرکت انقلابی برای صیانت از انقلاب بود***

هر چه ما می‌گفتیم که از راه قانونی اعتراض را پیگیری کنید، شما چرا به اصل انقلاب هجمه می‌کنید، اینها گوششان بدهکار نبود. آن عکس‌العملی که مردم در 9 دی در برابر این شرارت انجام دادند یک حرکت انقلابی برای صیانت از انقلاب بوده لذا واژه اعتدال اینجا کاربرد ندارد. یعنی همان مردمی که در سال 56 و 57 خون دادند؛ در دفاع مقدس خون دادند، 9 دی آمدند و رهبران فتنه و در راس آنها آمریکا و اسرائیل و عناصر داخلی‌شان را هدف قرار دادند. این حرکت تداوم انقلاب بود.

*** مفهوم انقلاب فراتر از اعتدال و عقلانیت است***

تسنیم: یعنی انقلابی‌گری فراتر از اعتدال است؟

- انبارلویی: بله! مفهوم انقلاب یک مفهوم فراتر از اعتدال و حتی مفهومی فراتر از عقلانیت است، زیرا عقلانیت ابزاری است گه گاهی وقت‌ها خیلی از مسائل را توجیه می‌کند و می‌گوید برای چه گوشت را در برابر توپ و گلوله قرار دادی؟ اما انقلابی‌گری این حرف را نمی‌پذیرد. امام در نطق عاشورای خودش در قضیه کاپیتولاسیون جمله تکان دهنده‌ای دارد. ایشان به شاه و آمریکا و اسرائیل می‌گوید قلب خود را آماده کردم که بزنم به سرنیزه‌های شما. این دیدگاه یک فرد انقلابی است نه یک فرد دیپلمات یا تابع تعادل. این مفهومی از انقلابی‌گری است. مثلا نهایت ایثار و شهادت 72 تن در صحرای کربلا، یک انقلابی‌گری است که آن را با واژگان دیگری جز انقلاب و شهادت و ایثار و فداکاری نمی‌توان تفسیر کرد.

ما اگر این مفاهیم را مخلوط نکنیم، خوب است. فکر می‌کنم آقای روحانی این مهارت را دارد که مفاهیم را خیلی قاطی نکند، زیرا اگر این کار را انجام دهد خودش دچار مشکل می‌شود. کلمه اعتدال کاربردش در یک محدوده خاصی است و نباید در حوزه هایی وارد شود که اصلا کاربرد و کارکرد ندارند. ده‌ها هزار نفر از جوانان در حالی که هیچ سلاحی نداشتند در دفاع مقدس در مقابل ارتش‌های جهان ایستادند و حماسه‌ای آفریدند که افتخار ما این است که براساس فداکاری آنها حیات انقلاب تداوم دارد. این ایثار با هیچ یک از معیارهای مادی قابل ارزیابی نیست.

فکر می کنم که به اندازه کافی حرف زدیم باید به حوزه اجرا و عمل برویم و ببینیم این کاربرد واژگان در ساحات مختلف اقتصاد، سیاست، حقوق، فرهنگ و مسائل اجتماعی چیست.

*** حوادث 88 را افراط نمی‌نامیم/ حوادث 88 یک جنگ نرم تمام عیار بود***

تسنیم: شما فتنه 88 را با توجه به اینکه آرمان‌ها را هدف گرفته بود، بالاتر از افراط دانستید. به نظر شما در دولت‌های گذشته چه افراط و تفریط‌هایی داشتیم؟

- انبارلویی: کلمه افراط واژه مودبانه‌ای در ادبیات سیاسی ما است. ما حوادث سال 88 را افراط نمی‌نامیم. سال 88 ما با یک جنگ نرم تمام عیار روبرو بودیم که پیچیده‌تر از جنگ 8 ساله بود. یکی از توانایی‌هایی که باعث شد در جهان نام انقلاب اسلامی بر زبان بیفتند، توفیق بر غلبه جنگ نرم بود. فتنه افراط نبود، براندازی بود. خیلی ساده بگویم، آنهایی که طبل جنگ نرم را در ایران نواختند و با آنها همراهی کردند، برانداز بودند؛ البته عده‌ای از روی غفلت و عده‌ای از روی آگاهی.

*** فتنه یک حرکت خائنانه بود و کلمه افراط را نمی‌توانیم اینجا به کار ببریم***

ما می‌دیدیم که اینها بانک و مغازه آتش می‌زنند و آدم می‌کشند. الان بیش از 22 شهید در بنیاد شهید داریم که سران فتنه مسبب قتل‌ها بودند و باید مسئولیت این قتل‌ها را بپذیرند. بنابراین کلمه افراط را نمی‌توانیم آنجا به کار ببریم زیرا واژه مودبانه‌ای برای حرکت آنهاست. فتنه یک حرکت خائنانه و توام با جنایت و ظلم و جفای به ملت و رهبری بود.

مقام معظم رهبری در سال 88 همانقدر که از اسلامیت نظام دفاع ‌کردند، از جمهوریت نظام نیز دفاع کردند و نگذاشتند با تفاوت 11 میلیونی رای، این جریان اشرافیتی که معتقد بود رای در تهران و شمال تهران بالاتر از رای یک روستایی است، نظام را هدف قرار دهد. رهبری می‌فرمودند این قابل قبول نیست؛ شما یک رای، من یک رای و همه یک رای.

همین رهبری که در سال 88 از تفاوت 11 میلیونی رای صیانت کرد، در انتخابات اخیر از تفاوت میلیمتری هم حمایت کرد اما کسی که به نفع جریان و جاه طلبی خودش می‌اندیشد این مفاهیم را نمی‌فهمد. اینها مفعهوم منافع ملی را نفهمیدند که دست به این کار زدند در صورتی که منافع ملی یک اصل است و ما در رفتار سیاسی کشورهای پیشرفته دیدیم که در انتخابات دور دوم بوش پسر، بوش پسر با اینکه رای مردمی نیاورده بود اما رقیبش به او تبریک گفت.

اینجا ما رای آورده بودیم ولی اینها انکار می‌کردند. بنابراین شورای نگهبان خیلی باید دقت در تعیین مصداق رجل سیاسی و مذهبی دقت کند. در این انتخابات، شورا این دقت را کرد.

کسی که منافع ملی را به رسمیت نمی‌شناسد، رجل سیاسی نیست و قطعا رجل مذهبی هم نیست. کسی که به مردم ظلم و حقوقشان را انکار می‌کند، دین ندارد. رهبر انقلاب فرمودند یک رای حق‌الناس است ولی اینها حق‌الناس را قبول نمی‌کردند. به هر حال گذشته‌های تلخ گذشته و باید به آینده فکر کنیم.

ما همیشه یا در حال زندگی می‌کنیم یا در گذشته، در صورتی که یکی از نشانه‌های بصیرت این است که بگوئیم در گذشته کجا بودیم، فعلا کجا هستیم و در آینده به کجا خواهیم رفت، بنابراین بخش عظیمی از انرژی ما معطوف به آینده باید باشد.

الان ببینید که در طی 50 سالی که از عمر انقلاب از سال 42 می‌گذرد باید ببنیم که قدرت ملت ایران کجا بوده و الان کجا است و در آینده کجا خواهد بود؟ اصلا موقعیتی که دولت ما -به معنای حاکمیت- دارد در داخل کشور و در منطقه و جهان قابل مقایسه با هیچ یک از ادوار انقلاب نیست. ما مقتدرترین کشور در منطقه هستیم؛ ما بهترین موقعیت را در منطقه داریم و بذرهایی که امام در سال 42 و 57 و دفاع مقدس در منطقه کاشتند، اکنون ثمر داده و بیداری اسلامی در منطقه و جهان محصول این بذرهاست.

شما نگاه نکنید که در مصر یا در جاهایی دیگر یک مقدار افت و خیز وجود دارد. ما هم اوایل انقلاب این افت و خیزها را داشتیم ولی ملت‌ها مسیر خودشان را برای مقابله با ستم آمریکا و استبداد داخلی پیدا می‌کنند و اینطور نیست که ساکت بنشینند. ممکن است یک دولتی سر کار بیاید که سرنگون شود اما این متوقف شدنی نیست، بنابراین ما موقعیت مهمی در منطقه داریم.

تمام دنیا و این شیوخ بی‌ادب و عیاش خلیج‌فارس جمع شدند تا سوریه را به عنوان خط مقدم مقاومت پائین بکشند و از بین ببرند ولی نتوانستند همه دنیا هم می‌دانند این عدم موفقیت به خاطر حمایت ایران از سوریه بود. امروز در دنیای سرمایه‌داری شکاف‌های عجیبی پیدا شده که در 50 سال اخیر نبود. آن زمان ما یک دوره‌ای از آرامش و امنیت و اقتدار در اروپا و آمریکا را شاهد بودیم که الان به هم خورده و در آستانه تغییر و تحول عظیم در جهانیم که رهبری از آن به عنوان پیچ تند تاریخی یاد می‌کند.

یکی از عقبه‌های پیچ تاریخی، انتخابات اخیر بود. ما امروز در حال اسلامی کردن مناسبات دولت در ایرانیم و پس از اسلامی کردن به جامعه نمونه اسلامی می‌رسیم؛ به جامعه نمونه که رسیدیم یک الگوی مشخص و شفاف در نگاه جهانیان ارائه خواهیم کرد که به طور طبیعی همه به سمت این الگو خواهند آمد. این‌ها نگاه ما به آینده است برای همین هم در چشم‌انداز 20 ساله اهدافی تعریف کردیم.

من نمی‌گویم گذشته‌ها را فراموش کنیم ولی می‌توان با هوشمندی فعلاً آنها را در فایل خاصی گذاشت و به برگه‌های بعدی و تکالیف آینده فکر کنیم. فعلاً تکلیف، استقرار یک دولت مقتدر در ایران با پشتوانه همه جناح‌هاست که از میان این دولت، تصویری از وحدت ملی نشان دهیم و با درایت تهدیدات بیرونی را دفع کنیم و به هدایت و مدیریت بیداری اسلامی در منطقه بپردازیم. اینها فوری‌ترین دستور کار ماست.

۱۳۹۲/۵/۵

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...