نسخه چاپی

صادق زیبا‌كلام : به جبهه نیاز داریم نه حزب / كسی وقت كار حزبی ندارد

شرایط جامعه امروزی ما به گونه‌ای است كه ما بیش از نیاز به یك حزب، یك یك جبهه یا چیزی شبیه به آن نیاز داریم.» این پاسخ دكتر صادق زیبا‌كلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، به پرسش اصلی پرونده این شماره كه در شرایط پس از انتخابات یازدهم ریاست جمهوری سازماندهی نیرو‌های سیاسی به ویژه اصلاح‌طلبان باید در قالب كدام سازوكار باشد؛ حزب یا جبهه؛

آقای دکتر عارف اعلام کرده که با کمک شماری از همکاران و فعالین اصلاح‌طلب قصد دارد که یک حزب بزرگ فراگیر ایجاد نماید. از سوی دیگر شماری از مدیران حزب اعتماد ملی هفته پیش اعلام کردند که می‌خواهند حزب را مجدداً فعال نمایند. کارگزاران هم گفته‌اند که می‌خواهند یک دور جدید را شروع کنند. حزب عدالت و توسعه هم با پیروزی آقای روحانی که نزدیک به این حزب بوده‌اند یک نشست بزرگ حزبی برگزار کرده‌اند. به نظر شما آیا ما شاهد یک شرایط سیاسی جدیدی در ایران هستیم که ضرورت فعال شدن احزاب را ایجاد کرده، در عین حال مساله جبهه هم مطرح است آیا به نظر شما یک سازمان یا تشکیلات جبهه‌گونه یا فراگیر در شرایط فعلی ایران مناسب‌تر نیست؟
اینکه می‌فرمایید فضا به گونه‌ای شده که برخی به فکر فعالیت‌های حزبی افتاده‌اند درست می‌گویید. به نظر من دو دلیل باعث این احساس شده. نخست خود فضای انتخاباتی است. معمولاً وقتی در دوره انتخابات یا در فضای انتخاب هستیم،‌خیلی از فعالان سیاسی به فکر ایجاد حزب و تشکیل سیاسی می‌افتند. یعنی زمانی هست که فقدان احزاب و فعالیت‌های سیاسی حزبی و تشکیلاتی بیشتر و بیشتر نمایان می‌شود. اما بعد از گذشت انتخابات و برگزاری انتخابات به تدریج اوضاع برمی‌گردد به حال اولیه، دلیل دوم پیروزی غیر‌مترقبه و در عین حال شیرین آقای روحانی است که این وضعیت را به‌وجود آورد. آدم‌ها به فعالیت سیاسی به واسطه نتیجه انتخابات که دلگرم‌کننده بود امیدوار شده‌اند، دارند کار می‌کنند که حزب و تشکیل درست کنند. به همین دلیل هست که آقای دکتر عارف به همراه عده دیگری به فکر ایجاد یک حزب فراگیر افتاده‌اند. یا برخی از مدیران اعتماد‌ملی که به فکر تجدید سازمان افتاده‌اند و غیره. دلیل به‌وجود آمدنش هم فضای انتخابات و پیروزی روحانی است. مقداری که بگذریم و روحانی دولتش را تشکیل دهد و هم از فضای انتخابات دور شویم و هم شیرینی مزه پیروزی روحانی یک مقداری کم‌رنگ شود، مساله تشکیل حزب هم به تدریج کم‌رنگ شده و آدم‌ها می‌روند به دنبال کار و زندگی‌َشان.

چرا نا‌امیدانه به مساله ایجاد حزب توسط اصلاح‌طلبان یا دیگران نگاه می‌کنید.
به دو دلیل؛ یکی اصلی یک فرعی، بگذارید اول دلیل فرعی را بگویم. ببینید شما می‌فرمایید که آقای دکتر محمد‌رضا عارف، دکتر توفیقی وعده‌ای دیگر از اصلاح‌طلبان در صدد ایجاد یک حزب سیاسی فراگیر ترقی‌خواه و اصلاح‌طلب هستند. من از شما یک سوال ساده می‌پرسم. فرض بگیریم که آقای روحانی از دکتر عارف دعوت به همکاری نماید و فی‌المثل یک پست مهم به ایشان بدهند یا دکتر عارف بشود رئیس دانشگاه تهران یا سفیر ایران در فرانسه. به نظر شما آیا ایشان دیگر فرصت زیادی برای فعالیت حزبی خواهد داشت؟ فرض کنیم که دکتر توفیقی بشود وزیر علوم یا رئیس دانشگاه تربیت مدرس یا دانشگاه شریف، به نظر شما آیا همچنان فرصت فعالیت حزبی خواهد داشت؟

و دلیل اصلی‌تان؟
ما الان در شرایط فعلی نیاز به یک حزب جدید نداریم.

ولی شما خودتان گفتید که تحزب نشانه توسعه سیاسی است. ضرورت توسعه سیاسی وجود احزاب نیرومند است؟
همچنان هم به آن معتقدم منتها شرایط جامعه امروزی ما به گونه‌ای است که ما بیش از نیاز‌به یک حزب، به یک جبهه یا چیزی شبیه آن نیاز داریم.

چرا؟
شما به همین برنامه انتخاب آقای روحانی نگاه کنید. به نظر شما چه چیزی باعث پیروزی آقای روحانی شد؛ فرض بگیریم که یک حزبی وجود می‌داشت و فی‌المثال آقای روحانی و شماری از همفکران ایشان، مثلا 10، 20 نفر هم عضو آن بودند.
کما اینکه حزب اعتدال و توسعه عملاً وجود داشت و نزدیک به ایشان هم بودند و آقای نوبخت و دیگران هم عضو این حزب هستند؟
دقیقاً خب سوال من از شما این است که این حزب اعتدال و توسعه که شماری از نزدیکان امروزی آقای روحانی هم از رهبران آن بودند،‌ چقدر در پیروزی آقای روحانی موثر بود؟
نبود؟
نه! نبود. حزب اعتدال و توسعه و سایر احزاب هیچ دخالتی در پیروزی آقای روحانی نداشتند. پیروزی آقای روحانی مولود یکسری اسباب و علل و عوامل دیگر بود. یک مجموعه گسترده و فراگیر، یک رودخانه که هرچه می‌گذشت و به 24 خرداد نزدیک‌تر می‌شدیم خروشان‌تر می‌شد باعث پیروزی روحانی یا عامل پیروزی روحانی شده بود. حزب اعتدال و توسعه یک جوی بسیار کوچکی بود در این رودخانه نیرومند.
خب خود این رودخانه چگونه به وجود آمده بود؟
این رودخانه صرفاً به دلیل مخالفت و نارضایتی از اصولگرایان به‌وجود آمده بود. جریانات زیادی به داخل آن ریخته شده بود.خب پس این رودخانه نمی‌توانسته و نمی‌تواند همچنان به پیش برود. چون عملاً کارش تمام شده.دقیقاً بعد از 24 خرداد، این رودخانه به تدریج نیرو و شتابش را از دست می‌دهد لایه‌های تشکیل‌دهنده آن به تدریج از آن جدا می‌شوند چون کار اصلی‌اش همان گرد‌آوری 19 میلیون رأی برای روحانی و شکست اصولگرایان بود.

۱۳۹۲/۵/۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...