به گزارش نما به نقل از بولتن مهرماه سال 90 از نیمه نگذشته بود که فرج الله سلحشور، کارگردان موفق سریال های قرآنی از فساد در سینمای ایران که پا در جای پای سینمای هالیوود می گذارد، انتقاد کرد. سلحشور درباره حضور و نقش آفرینی آنجلینا جولی-بازیگر فاسد سینمای هالیوود- در ایران گفته بود: "آمدن آنجلینا جولی به ایران اتفاق خوبی است. سینمایی که فاحشه خانه است باید برای ادامه فعالیت خود نیز فاحشه بین المللی بیاورد. وقتی زن های ما افتخارشان این است که عکس های خود را به صورت نیمه عریان در اینترنت بگذارند، یعنی خودشان یک پا آنجلینا جولی هستند. خانواده سینما صهیونیستی و هالیوودی است و باید اذعان کرد که سینمای ایران برای ایران نیست، سینمای ایران اگر علاقه نشان دهد که یک بازیگر بین المللی به ایران بیاید طبیعی است چون عضوی از جامعه بین المللی هالیوود است"
به دنبال انتقادهای سلحشور، به ناگاه موجی از حمله به وی از داخل و خارج کشور توسط کسانی که داعیه هنر و هنرمندی دارند، آغاز شد. حملاتی که حکایت از این داشت که سلحشور اشتباه محاسباتی داشته است و طبق برآیند اقلیت حاکم بر سینمای ایران، سینما پاک است و سلحشور اگر مشکلی دیده است، از خود بوده. آنچه در این میان جالب به نظر می رسد، موج فرامکانی حملات به سلحشور است. یکی از این انتقادات از سوی آنجلینا جولی که به گفته سلحشور دنیا او را به فساد می شناسد بود. این بازیگر سینمای هالیوود خطاب به سلحشور می نویسد:«روح زیبا، نایاب است وگرنه تا دلتان بخواهد یوسف و زلیخای زیباروی روی زمین به عمل میآید... من شما را دعوت میکنم که با دیدی فراختر به زندهگی و انسان و تاریخ و جهان بنگرید، شاید از این بیماری ویرانگر نجات پیدا کنید و چون "زلیخا" جوان و زیبا شوید.» در انتقادی دیگر به سلحشور،ضیاء هاشمی بدون نگاه به واقعیت های سینما نوشت:«کیل و پیمانهات فقط موفقیت یک سریال بود؟! ... یادت باشد تمام خوارج و دشمنان علی(ع) هم نماز شب میخواندند، هم آداب آرایش و خضاب شرعی محاسن میدانستند هم در نفس خود برای دفاع از دین، قرآن بر نیزه کردند.» در کنار این ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، نگار جواهریان، هانیه توسلی و باران کوثری در بیانیه 5 بازیگر به سلحشور نوشتند:«جناب آقای سلحشور، از اینکه میبینیم آن همه پرداختن به زوایای نورانی زندگی پیامبران و سرمشق قرار دادن منش ایشان تأثیری در کلامتان نداشته و در نهایت شهرتتان را از نفرتپراکنی و بیادبی در برابر همنوعانتان به دست آوردهاید، بسیار متاسفیم.» این واکنش ها تنها بخش کوچکی از موج حملات پی در پی علیه سلحشور بود.حال بماند که تا چند ماه بعد افرادی چون امیر جعفری در گفتگوهای خود هر وسیله ای را مستمسک قرار می دادند تا به سلحشور حمله کنند. مشت نمونه خروار تبریک جایزه فیلم "جدایی نادر از سیمین" فرجالله سلحشور و یا انتقاد جعفری از اظهارات سلحشور در برنامه "سین مثل سریال" شبکه 1 در جمعه گذشته بود. به نظر می رسد حضور و نقش آفرینی در عرصه هنر و بالاخص سینما، اعتماد نفس غیرقابل باوری به بازیگران این عرصه داده است به نحوی که این به اصطلاح هنرمندان مصداق عینی سخنان سلحشور در ماجرای برهنگی گلشیفته فراهانی و یا پیش از آن در ماجرای کشف حجاب مینا لاکانی در" صدای آمریکا" را دیده و باز هم به این کارگردان حمله می کنند. اگر چه کسانی که داعیه هنر و هنرمندی را در سینمای ایران دارند، در حمایت از پاکی اصحاب رسانه به سلحشور تاختند ولیکن این افراد گویا در سال جدید زبان و یا قلمی ندارند که به "پرستو صالحی" و "ماهایا پطروسیان" بتازند. شاید هم علت این است که این دو بازیگر زن سینمای ایران را دیگر نمی توان به قرآن و سریالهای قرآنی چسباند و به توپ بستشان. سینمایی که قرار بود امسال با جایزه اسکار فیلم"جدایی نادر از سیمین" دمار از روزگار امثال سلحشور در آورد، در روزهای آغازین سال با مطلبی که "پرستو صالحی" در صفحه فیس بوک خود نوشت،آچمز شد. این بازیگر سینما، تتاتر و تلویزیون در ارتباط با فساد اخلاقی حاکم بر سینما نوشت:«اگه نگم دق میکنم!!! همش میگن چرا کم کاری؟ چرا نیستی؟ چرا مثله سابق پر کار نیستی؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟من چه میدونم!کدوم بازیگریه که دلش نخواد بازی کنه؟ کدوم بازیگریه که دلش نخواد تو کارهای خوب ظاهر بشه؟ کدوم بازیگریه که دلش نخواد با آدمهای حرفهای و درست درمون کار کنه؟ کدوم بازیگریه که دلش نخواد دیده بشه؟»
پرستو صالحی در ادامه نوشته است: «دور از جون تهیه کنندگان و کارگردانان و هنرمندان فرهیخته کشورم که هممون میدونیم چه کسانی هستند و چه کسانی نیستند و فقط ادعا و اداشو دارن، به یک تهیه کننده سرشناسی از سره درد دل گفتم: دلم یه کار طولانی میخواد گفت: اونیام که بهت کار طولانی بده حال طولانی میخواد... به قول مرحوم شکیبایی: وای... ولی من هنوز ایمان دارم که تو هنر مقدس هفتم، هستند انسانهایی که بیدرخواست و نیاز و... فقط و فقط به کارشون فکر میکنن و بس و متاسفم از وجود کسانی که هنر پاک آریایی را رو با ناحیه ۱۰قدیم تهران اشتباه گرفتن...» اما تیر دوم بر پیکر فاسد سینمای ایران را «ماهایا پطروسیان» رها کرد. وی در گفتگو با فارس پیرامون صحبتهای اخیر پرستو صالحی مبنی بر وجود فساد در سینمای ایران به واسطه افراد سودجو، گفت: من کم و بیش این حرفها را شنیدهام، البته این حرفها، حرفهای جدیدی نیست و این اتفاقات، اتفاقاتی است که سالهاست رخ میدهد. بیش از 15 سال است که بسیاری از سینماگران درباره وضعیت نابسامان سینمای ایران هشدار میدهند و صحبت میکنند.فساد در سینما وجود دارد اما به همان اندازه که در سطح مملکت نیز چنین مسئلهای وجود دارد. اصولاً اگر فساد در مملکت فرصت ریشهدوانی داشته باشند تبعاً نشانههای آن در تمامی سطوح جامعه نمود پیدا میکند.
اما بخش نگران کننده سخنان پطروسیان تن دادن برخی هنرمندان به هر فسادی برای ایفای نقشی در یک فیلم است.وی در این باره گفت: چرا باید آدم شخصیت خود را نابود کند، روح خود را از بین ببرد و به هر کاری تن دهد تا مثلاً نقشی در فیلمی بازی کند، آخر سر نیز 100 درصد افرادی که از این راه وارد شدند به جایگاه یک هنرمند معتبر نمیرسند. ممکن است یکی دو کار انجام دهند که چهره شوند، اما خیلی زود فراموش میشوند؛ چرا که افرادی که با آبرو وارد سینما نشدهاند، همین بیآبرویی آنها را کمکم طرد میکند. در کنار این اظهارنظرها، آنچه را که باید تاسف بار خواند، سخنان امین تارخ بازیگر پیشکسوت و کسی که مدیریت یکی از معتبرترین آموزشگاههای بازیگری درباره دختر جوانی است که به خاطر رد خواسته های جنسی از سینما کنار گذاشته شد و افسردگی گرفت. تارخ در این باره به فارس گفته استشخصی را سراغ دارم بعد از اینکه به اصطلاح به برخی از این خواستهها جواب مثبت نداد او را با قرارداد بسته شده کنارش گذاشتند. او یک دختر خانمی است که بعد از این ماجرا موهایش را از ته تراشید و چند دفعه زمزمه خودکشی سر داد. این دختر شرافتش برایش اهمیت بیشتری دارد تا اینکه مثلاً نقشی بگیرد و بیاید و مثلاً سوپراستار شود.
وی می افزاید:این موضوع درصدی هست و درصد آن روز به روز بیشتر میشود و این تأثیر بسیار بدی روی آبروی این صنف میگذارد. یعنی بعد از مدتی که صنف بی آبرو شد، آن وقت دیگر جمع و جور کردنش خیلی سخت است. یعنی این بدنامی علاوه بر اینکه نباید آن را برای خودمان بخواهیم ، میبایست تلاش کنیم که به آن دامن نزنیم و آن را از سینما دور کنیم. با این حال آنچه جای نگرانی است، سکوت اهالی سینما در قبال فسادی است که هم در وادی سخن از آن یاد شده است و هم در وادی عمل افرادی همچون گلشیفته فراهانی و مینا لاکانی و... به نمایش گذاشته اند. سکوتی که معلوم نیست از چه حکایت دارد؟ به راستی نباید کسانی که مدعی اند خواهر و یا همسرانشان در سینمای ایران فعالیت می کنند، نسبت به این فساد اظهار نگرانی کنند؟ می گویند گربه ای که در پنهان آبستن شود، سرانجام در ملاعام خواهد زائید. سکوت مرگبار از فساد سینما اگر چه امروز تا حدودی پنهان مانده است ولیکن به طور حتم دامنه نفوذ آن در آینده گوش فلک را کر خواهد کرد و آنوقت است که نام سینما و بازیگری با فساد مترادف می شود که این گناهی بزرگ برای کسانی است که امروز علی رغم این فساد فراگیر با سکوت خود اصحاب فاسد سینما را یاری می کنند.