به گزارش نما به نقل از فارس، شبکه اطلاع رسانی دانا نوشت: بعد از انتخاب رییس جمهور جدید جمهوری اسلامی ایران، هوشنگ امیر احمدی دلال رابطه ایران و آمریکا به ایران آمده است تا شاید بار دیگر بتواند در معرض رسانه ها، خبر ساز باشد. آمدن او البته با خبرهایی مبنی بر احتمال دیدار با برخی از افراد نزدیک به دولت و نیز موضوعات دیگری همراه بود.
امیر احمدی در گفت و گویی تفصیلی به این موضوعات پاسخ داده و اظهارات جدیدتری را درباره میزان ارتباطش با دولت قبلی، دلایل عدم ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری، نقش تحریم ها در ایران و ... عنوان می کند.
* شورای آمریکائیان و ایرانیان چگونه و با چه هدفی تشکیل شد؟
البته من در مورد شورا مصاحبه های زیادی در کشور انجام دادم و در این خصوص یک پایگاه اینترنتی خیلی مفصلی هم دارد که تمام مطالبش از سالها قبل با تاریخش در آن است.
* انگلیسی زبان است؟
انگلیسی زبانه مطالب فارسی هم دارد ولی کم دارد. شورای در حدود 20 سال است که فعالیت می کند. یک شورای غیر انتفاعی است. یک سازمان غیر انتفاعی غیر دولتی و غیر حزبی است. شورا را تعداد کمی از ایرانیان من جمله خود من با تعدادی از آمریکائیان که در منطقه سفیر وزیر و اینها بودند و به هر حال با ایران در دولت های قبلی رفت و آمد داشتند تشکیل داده اند. هدف از تشکیل شورا، ایجاد درک درست به یک جایگاه برای گفتگو بین ملت و دولت ایران و آمریکاست. درک غلطی که از شورا در این کشور (ایران) وجود دارد این است که فکر می کنند شورای ایرانیان برای درست کردن رابطه ایران و آمریکا تشکیل شده است. شورای ایرانیان و آمریکائیان دولتی نیست. شورا یک سازمان غیر دولتی است و هدف آن ایجاد رابطه نیست. رابطه را دولت ها درست می کنند. ما که یک سازمان مدنی هستیم این رابطه را درست نمی کنیم. ما تنها درک بهتر ایجاد می کنیم و مسائل را بهتر مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم. ما به دو طرف اطلاعات بهتری در خصوص سیاست هایشان می دهیم تا سوء تفاهم ها را رفع کنیم. اما، اینکه دو دولت بخواهند با هم رابطه داشته باشند یا سفارت رد و بدل کنند به ما مربوط نمی شود. بنا براین کار شورا ایجاد رابطه نیست. بلکه ایجاد یک درک بهتر و فراهم کردن زمینه ای برای گفتگو است. اعضای این شورا تعدادی از آمریکائیان بسیار برجسته و چند نفر ایرانی هستند.
* در بین موسسین آمریکائیان هم بوده اند؟
من با 40 نفر آمریکایی و دو نفر ایرانی این شورا را تشکیل دادیم. نفر اصلی آمریکایی ها آقای سایروس ونس که وزیر امور خارجه آقای کارتر بود که سر قضیه طبس استعفاء کرد چون آقای سایروس ونس با این حرکت آقای کارتر (اقدام نظامی برای آزاد کردن گروگان های آمریکا) مخالف بود، استعفا کرد. ایشان یک آدم این چنینی بزرگی است. ایشان رئیس هیئت مدیره شورا بودند. خودم هم رئیس شورا بودم. چندین سناتور و وزیر قبلی هم عضو شورا بودند. ما سال 2000 خانم مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه وقت آمریکا به عنوان سخنران در خصوص کودتای 28 مرداد آوردیم و در این خصوص از ملت ایران بخاطر آن کودتا و کمکی که به عراق کردند و حمایت هایی که از شاه کردند عذرخواهی کرد. آقای جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا، جان کری وزیر امور خارجه فعلی آمریکا، چاک هگل وزیر دفاع فعلی آمریکا (که از دوستان شورا و از دوستان من هم هست) از سخنرانان اصلی شورا بوده اند.
* چاک هگل عضو شورا هم هست؟
اینهایی که توی دولت هستند نمی توانند عضو شورا شوند. شورا غیر دولتی است. اینهایی که از دولت بیرون می آیند ما آنها را دعوت می کنیم به شورا بیایند. مثلا اگر آقای هگل از دولت بیاید بیرون من خودم برای شورا دعوتش می کنم. ولی تا زمانی که وزیر هست نمی تواند عضو شورا شود. در این طرف هم همین طور است. ما نمی توانیم یک وزیر ایرانی را در شورا عضو نماییم. همین الان از کابینه اوباما، وزیر امور خارجه آمریکا و وزیر دفاع و معاون رئیس جمهور از دوستان شورا هستند و از دوستان من هم هستند و به خانه من هم آمده اند. شورا یک سازمان قدرتمندی هست همیشه هم مورد حمایت بخشی از درون دولت ایران هم بوده است.
* در مورد این بخش از دولت مثال هم می توانید بزنید؟
هر وزیر و سفیری که در آمریکا فعالیت داشته با من هم کار کرده است.
* در دولت ایران مشخصا افرادی که می فرمائید در بدنه دولت با شورا همکاری داشتند و یا حداقل نزدیک بودند را معرفی نمایید.
عرض کردم همه سفرا و وزرا از زمانی که شورا تشکیل شده به یک شکلی با شورا کار کرده و هماهنگ بوده است. خلاصه کلان در این خصوص اسم نمی برم.
* در خصوص روابط بین ایران و آمریکا به نظر شما این روابط در دولت روحانی بهتر از دولت آقای احمدی نژاد می شود؟
فکر می کنم خیلی زود است در خصوص اینکه دولت جدید چه برنامه ای برای رابطه با آمریکا دارد، قضاوت کنیم. در این دولت آقای روحانی و وزیر امور خارجه آدمهای شناخته شده ای در غرب هستند. غربی ها تفکر اینها را می دانند و احتمالا با اینها راحت تر صحبت خواهند کرد. اما آنها آقای روحانی را به عنوان یک مذاکره کننده و نه رئیس جمهور و آقای ظریف را به عنوان یک سفیر و نه وزیر امور خارجه می شناسند. بنابراین وضعیت اینها هم فرق کرده است. من فکر می کنم غرب منتظر است ببیند در این دو سه ماهه آینده چه اتفاقی در ارتباطات با خارج برای ایران در عمل می افتد. درست است که از دید غرب تغییر رئیس جمهور در ایران ممکن است مهم باشد ولی مشکل غرب این نیست که رئیس جمهور ما آقای احمدی نژاد است یا روحانی. مشکل غرب یک سری مشکلات مشخص است. مثلا می گوید (مثال می زنم): من با شما سر غنی سازی مشکل دارم. یا مثلا به دلیل حمایت از حماس و حزب الله و یا سوریه با شما مشکل دارم. نمی گوید سر اینکه احمدی نژاد یا روحانی رئیس جمهور است با شما مشکل دارم. بنابراین احمدی نژاد یا روحانی مسئله نیست مسئله همان مسئله است و آن مشکل باید حل بشود. بنابراین منتظرند ببیند که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور و ظریف به عنوان وزیر خارجه درباره این مسئله چگونه رفتار می کنند و در این خصوص هم به درستی منتظر هستند. ولی یک چیز دیگر هم می دانم اینکه در غرب یک نیرویی وجود دارد که طرفدار اسرائیل هستند که استغفر الله اگر امام زمان (عج) هم رئیس جمهور باشد آنها ول کن ایران نیستند آنها می خواهند ایران را خراب کنند. آنها دشمن ایران هستند.
* شما به صهیونیست ها می گویید؟
صهیونیست هستند غیر صهیونیست هستند. همشون صهیونیست و یا لزوماً یهودی نیستند. دست راستی ها هم هستند. در بینشان عرب، اسرائیلی و ایرانی هم هست. رئیس جمهور مهم نیست. یک عده این طرف هستند می خواهند آن طرفی ها را از بین ببرند و بروند بهشت و یک عده آن طرف هستند و می خواهند این طرفی ها را از بین ببرند و بروند بهشت.
* در مورد سوریه آیا این درست است که آمریکا جنگ را طرح ریزی کرده و هدایت می کند؟
من واقعا در این خصوص نمی دانم. کاش واقعیت را می دانستم و به شما می گفتم تا پته آمریکا را می ریختم روی آب. ولی صادقانه می گویم نمی دانم. ولی می دانم که آمریکا از دولت اسد خوشش نمی آمده و امروز هم نمی آید و آرزویش این است که این دولت سر به نیست شود و این را هم می دانم که آمریکا از این نیرویی که با اسد در حال مبارزه است هم خوشش نمی آید. آنها از این نیرو می ترسند چون اینها طالبانی و القائده ای هستند. اینها نیروهای بسیار خشنی هستند که در آنها وهابی ها و گروه های عجیب و غریب در آن وجود دارد.
آمریکا اینها را هم می شناسد و نمی خواهد این نیرو برنده کامل شود. بنابراین می خواهد این جریان را طولانی کند تا نیروهای سالم تری از این جریان علیه آقای اسد ساخته شود و یا حداقل اسد را بیرون کنند و نیروهای اطراف اسد و نیروهایی که این ور خوب هستند را جمع کنند و یک نیروی مورد قبول را در آنجا مستقر نمایند این بازی آمریکاست؛ اگر قرار باشد آمریکا بین اسد و این نیروهای خیلی خیلی بد بد یکی را انتخاب کند این نیروهای بد را انتخاب می کند یعنی اگر به آمریکایی بگویند شما باید بین اسد و طالبانی ها یکی را انتخاب کنید طالبانی ها را انتخاب می کنند و می گویند سر به تن اسد نمی خواهیم باشد. نه به خاطر اسد. بلکه به خاطر ایران. چون استراتژی آمریکا در منطقه این است که دست و پای ایران را در منطقه ببندد. سوریه شاهراه ایران به لبنان و حزب الله برای کارهایی که در آنجا می کرده است.
اگر مخالفان اسد بیایند برای ایران مشکل ایجاد می کنند. از طرف دیگر ایران در یک رقابت وسیع منطقه ای با عربستان است. عربستانیها این روزها خیلی قلدر شدند. اصلا محافظه کار نیستند و خیلی انقلابی عمل می کنند. از هرکسی خوششان نیاید او را می زنند. ارتش به بحرین می فرستند. پس عربستانی ها امروز خیلی انقلابی تر از ایران عمل می کنند. ایران اگر کاری هم بکند حداقل انکار می کند اما عربستان لشگر کشی می کند و پول می فرستد.
بنابراین یک مبارزه مستقیم بین ایران و عربستان بر سر کنترل منطقه وجود دارد. مشکل بعدی آمریکایی ها با شیعه و سنی است. آنها نمی دانند با کدام یکی کار کنند. روزی با شیعیان کار می کنند می بینند شیعیان مثلا توی لبنان کار اشتباهی می کنند بعد می روند سراغ سنی ها. از اینها هم یک نفر خودش را منفجر می کند دوباره بر می گردد سمت شیعیان و این وسط نمی داند چکار کند. واقعیت این است که در مناطق مختلف با گروه های مختلف کار می کند. در عراق با شیعیان دارد کار می کند. داستان ایران و آمریکا در واقع در کشورهای دیگر مثل سوریه، لبنان، عربستان، بحرین، فلسطین و ... پخش شده است. جریان عظیمی است که یکی باید مثل آقای روحانی و ظریف آن را جمع و جور کند و تصمیم بگیرند.
* آمریکایی ها در زمان انتخابات بین نامزدهای موجود بیشتر تمایل داشتند که آقای روحانی رأی بیاورد. پیش بینی این بود که با رأی آوردن آقای روحانی از تحریم ها قدری کاسته شود. اما ما می بینیم که تحریم ها هم تشدید شدند و هم تحریم های جدید اعمال شد به نظر شما علت این عملکرد دولت مردان آمریکا چیست؟
اول آمریکاییها بیشتر می خواستند من برنده بشوم نه روحانی (خنده بلند می کند و با همین لحن ادامه می دهد) مطبوعات آمریکا همه اش در مورد من می نوشتند، خوب من را نگذاشتند ثبت نام کنم. جلوی من را گرفتند و اجازه ندادند. من از ابتدا پاسخ دادم آمریکاییها فرد رئیس جمهور برایشان مهم نیست و این انتظار که من رئیس جمهور شدم حالا شما کوتاه بیایید اصلا بچه گانه است.
* خوب شما با توجه به رویکرد و اهدافتان قصد نامزدی در انتخابات را داشتید و ما هم این خبر را در پایگاه خبری کار کردیم. ولی بعدا دیدیم که شما حتی پای میز ثبت نام هم نیامدید. علت چی بوده است؟
نگذاشتند من ثبت نام کنم نگویید من نیامدم.
* چه کسی نگذاشت؟
من چه می دانم چه کسی نگذاشت. گفتند تو خیلی معروف شدی
* چون ما دیدیم خیلی از دیپلمه ها حتی ثبت نام کردند؟
نه نگذاشتند من ثبت نام کنم
* یعنی حتی وکیلی هم از سوی خودتون برای ثبت نام نفرستادید؟
به من گفتند نمی خواهیم تو ثبت نام کنی و اگه ثبت نام کنی مجبور می شویم تو را رد صلاحیت کنیم و ما نمی خواهیم تو را رد صلاحیت کنیم. تو آدم خوبی هستی و می خواهیم تو را حفظ کنیم.
* در این خصوص چه کسانی با شما ارتباط برقرار کردند؟
در سطح های خیلی بالا و من نمی خواهم وارد جزئیات بشوم. واقعیت این است که مشاوره به من دادند.
* حالا در کل آنها در بدنه دولت بودند یا وزارت کشور یا جای دیگر؟
در تمام این بدنه ها بودند. واقعیت این است که به من گفتند الان به صلاح تو و مملکت نیست که ثبت نام کنی و اگر هم ثبت نام کنی مجبوریم تو را رد صلاحیت کنیم ولی ما می خواهیم تو حفظ شوی. چرا اصلا می خواهی روی پیشانیتان رد صلاحیت بخورد این دفعه نیا. اینها چیزهایی بود که به من گفتند.
* با توجه به تحریم های موجود آیا روابط ایران و آمریکا برقرار می شود؟
مشکل این است که ما منتظر ماندیم این مشکلات حل شود و ارتباط برقرار شود و این ارتباط برقرار نشد و تحریم ها بطور مرتب اضافه شد. من همیشه می گویم آمریکا آن طرف تحریم انباشته می کند و ایران این طرف سانتریفیوژ (با خنده). این طرف ما ده تا سانتریفیوژ داشتیم که به ده هزار تا رسیده و آن تحریم از تحریم های ساده شروع شده و امروز دارد کشنده می شود. حالا نمی دانم کدام یکی زودتر به جایی می رسد.
* به نظر شما تحریم ها تأثیر گذار هستند و چقدر می تواند ادامه پیدا کند؟
من نمی دانم. شما باید از مردم بپرسید. من که اینجا زندگی نمی کنم تا بدانم آیا تحریم روی زندگی مردم اثر گذار هست یا خیر. ولی خوب این طرف و آن طرف می شنوم که همه می خواهند تحریم برود. چون جوانان بیکارند. وضع اقتصادی خوب نیست. همه اقرار دارند که به هر حال تحریم دارد اثر می گذارد. من همیشه گفتم تحریم اثر گذار هستند و کشور را فلج خواهند کرد اما تحریم ها حکومت را به زانو در می آورد؟ نه اعتقاد به این ندارم. تحریمها ملت و دولت را تحت فشار قرار می دهند و به آنها خسارت وارد می کنند ولی اینها را به زانو در نمی آورند. خطر هم در اینجاست. ای کاش دولت ها به زانو در می آمدند. چون وقتی مقاومت می شود انتخایش به جنگ و دعوا ختم می شود. عراق را ببینید. تحریم های مختلف شد و مقاومت کرد و جنگ شد. تحریم دعوا را توجیه می کند. آنهایی که می خواهند ما را بزنند ابتدا می گویند با دیپلماسی حل می کنیم بعد می گویند خوب با دیپلماسی نشد. بعد می گویند تحریم می کنیم. بعد می گویند این هم نشد. پس دیگر جنگ می ماند. خوشبختانه ما هنوز برای تحریم جا زیاد داریم (با خنده) برای اینکه اگر آمریکا به جایی برسد که اگر بیش از آن نتواند به تحریم ادامه دهد حتما به طرف جنگ می رود. هنوز هم برای اینکه آمریکا ما را بیشتر تحریم کند خیلی فضا وجود دارد.
* به نظر شما کدام طرف باید کوتاه بیاید؟
در دعوا هر دو طرف باید کوتاه بیایند. اگر قرار است آشتی بشود باید هر دو طرف آشتی کنند. البته آمریکا کشور بزرگتری است وظیفه بیشتری دارد تا صلح ایجاد شود. هر دو طرف باید بخواهند. مشکل خواستن است نه توانستن. می گویند خواستن توانستن است. متأسفانه ما هنوز تصمیم نگرفته ایم.
آمریکایی ها ادعا می کنند ما می خواهیم به نفع ملت ایران دولت ایران را به زانو در بیاوریم در حالی که تحریمها علیه ملت ایران است و بیشتر به قشر مستضعف فشار می آورد؟ چرا آنها اعلام نمیکنند ما به ملت ایران فشار آورده ایم؟
ملت ایران است. ملت آمریکا که نیست. آقای اوباما مسئول شماها نیست (با خنده). آمریکا دلش می خواهد که هر چی بیشتر جیب شما را بیشتر بزند و بریزد تو جیب آمریکایی ها.
* به نظر شما تحریم ظالمانه هست؟
همین درک های غلط است که دیدم آقای روحانی هم می گوید آمریکا پیام مردم ایران را نگرفته است و این تحریم ها به مردم ایران صدمه می زنند. اصلا دولت آمریکا نمی خواهد چنین پیامی را دریافت کند. آنها برای خودشان منافع ملی خودشان را دارند. تمام مردم ایران هم از بین بروند اهمیت نمی دهد. برای اینکه اوباما که رئیس جمهور شماها نیست. اون رئیس جمهور کشور خودش است. اون هم بدبخت و بیچاره دارد. اون هم بیکار دارد و مشکل اقتصادی دارد و می خواهد از جیب شما بردارد و بریزد در جیب آمریکایی ها.
* شما کدام طرف هستید؟
من طرف ایرانم. همیشه بودم و تا ابد هم خواهم بود. من یک آدم ملی وطن پرستم. سی سال آمریکا بودم. اگر من شیله پیله داشتم نمی توانستم ایران بیایم. من توی استقلال نشستم کیهان می نویسد من جاسوس سی آی ای (CIA) هستم چرا سازمان امنیت نمی آید من را بگیرد و بعد دوباره می آیم و می روم. برای اینکه سازمان امنیت وزارت خارجه و وزارت کشور می داند که من یک آدم ملی وطن پرست هستم. جاسوس آمریکا نیستم و اگر قرار است جاسوس باشم جاسوس ایران هم می توانم باشم. من کشور و ملتم را دوست دارم.
* یکی از سایت ها عنوان کرده بود که شما به آمریکا می گویید کشور من.
ببینید واقعیت این است که من شهروندی آمریکا را هم دارم. بچه من آمریکایی است. تمام زندگی من را آمریکا به من داده است. جمهوری اسلامی هیچ چیزی به من نداده است. آمریکا تحصیل کردم دکتری به من داده است. استاد دانشگاه در آمریکا شده ام. زن در آمریکا گرفته ام و بچه من هم آنجا به دنیا آمده است. آمریکا خیلی به من لطف کرده است.
* نظرتان را درباره هواپیمای ایرباس ایران که توسط آنها منفجر شد و به ملوان ناو هم مدال دارند، بیان کنید.
کار بسیار غلطی بود. از همان اولی که زدند ما محکوم کردیم. کار بسیار غلط و اشتباهی بود. همیشه هم ما این موضوع را محکوم کردیم.
* در ماسال ما شهیدی داریم به نام نادر خیرخواه. آیا ما می شناسید؟
(کمی مکث) شهید شده؟
* بله
دوباره مکثی کرد
* بخشدار ماسال بوده و ترور شده است که در جریان ترور ایشان یک آبدارچی و دو نفر دیگر هم شهید شده اند؟
اسمش آشناست. شاید یک خیرخواه دیگر در ذهنم باشد.
* نظرتان در مورد این ترورها چیست؟
این ها محکوم هستند. کشتن انسانهایی که محترم هستند محکوم هستند و به نظر من آنهایی که ترور می کنند نه فقط منطقی ندارند بلکه جنایتکار هستند. خدا شهدای ما را بیامرزد. من در سالهای 67 تا 69 سه سال در جبهه های جنگ بودم نه به عنوان یک سرباز. سه سال درست زمانی که جنگ بودم من رفتم آبادان، خرمشهر، هویزه.
* ببخشید آقای دکتر سال 67 جنگ تمام شد؟
اشتباه کردم سال آمریکایی دارم صحبت می کنم (کمی فکر می کند) آها سال 1986 یعنی همان سال 1365 تا 1367. دقیقا یادم آمد سال 65، 66 و 67. دانشگاه تهران کنفرانس بازسازی راه انداخت. که آقای چمران سرپرست دانشکده معماری بودند و من را دعوت کردند و با ایشان ما به جبهه های جنگ می رفتیم.
* کدام مناطق می رفتید؟
آبادان، خرمشهر، دشت آزادگان، اهواز، سوسنگرد، حمیدیه، هویزه، همه اینها را گشتم. در فیس بوک من هم عکس هاش موجود است. عکسهای من در جبهه ها موجود است.
می دانند عکس های من آنجا هست. من تو جبهه های جنگ بودم آقای شریعتمداری کجا بود؟
* در بین شهدای ماسال و شاندرمن به اسم کسی را می شناسید؟
نه من نمی شناسم و اینجا تنها چند نفر از اعضای خانواده ام که اینجا زندگی می کنند را می شناسم و برایم اسم ها مهم نیست و همه شان مورد احترام هستند. کسی که شهید می شود برای من تالش، فارس و عرب و شاندرمنی و غیر شاندرمنی ندارد همه شان مورد احترام هستند. همه شان انسانهای شریف و وطن پرستی بوده اند و برای کشورشان جان خودشان را گذاشته اند و همیشه باید به اینها افتخار کنیم و اسمشان را جاوید نگه داریم. بچه هایشان را نگه داریم و خانواده هایشان را حفظ کنیم و آنها را حمایت کنیم.
* نظر شما درباره مسائل جاری کشور چیست؟
توصیه این است که آنقدر نگوییم تحریم دارد صدمه می زند برای اینکه هر چه قدر بیشتر بگوییم تحریم به ما صدمه می زند آنها تحریم ها را زیادتر می کنند. این طور نیست که ما هر چه بیشتر بگوییم تحریم دارد ما را اذیت می کند آمریکایی ها دلشان بسوزد. این گفتن ها اثر عکس دارد و آنها تحریم را بیشتر می کنند. توصیه دومم این است که اگر کشور می خواهد استقلال داشته باشد باید یک سری مقاومت هایی هم انجام دهد. باید حقوق خودش را حفظ کند. نباید هم زیر بار زور رفت. من اصلا اعتقاد ندارم که باید زیر بار زور آمریکایی ها رفت.
اما در عین حال نباید با اینها دشمنی کنیم. یعنی دشمن سازی نکنیم. اگر نمی توانیم اینها را دوست نگه داریم حداقل اینها را خنثی کنار خودمان نگه داریم. یک ضرب المثل چینی می گوید اگر بخواهی من را دشمن خودت بکنی حتما می توانی. چرا باید این کار صورت گیرد. ایجاد دشمن آسان است و در ده دقیقه می شود دشمن تراشید. من اعتقاد دارم ما ایرانیها باید با دنیا با عزت، حکمت و مصلحت رفتار کنیم. بعضی وقت ها مصلحت حکم می کند که چراغ را تو مسجد نبریم. خانه نگه داریم. بنابراین باید ببینیم مصلحت نظام، کشور، مردم، منطقه و دوستان مان در منطقه چیست. باید یک مجموعه وسیع را جمع کنیم در آن چهارچوب ما ببریم جلو. امیدوارم دولت آقای روحانی و دکتر ظریف به عنوان وزیر در همان چارچوب کار کنند.
* شما بین دولت های آقای خاتمی، روحانی و احمدی نژاد با کدام راحت تر بودید؟
با همه شان راحت بوده ام. با آقای هاشمی رفسنجانی در زمان ریاست جمهوری شان ملاقات داشته ام. با آقای خاتمی در زمان ریاست جمهوریشان ملاقات داشته ام و با آقای احمدی نژاد هم همینطور و مطمئن هستم روزی با آقای روحانی هم ملاقات خواهم داشت.
* یکی از رسانه ها از قول شما نوشته بودند که شما به دولت جمهوری اسلامی رژیم خونخوار گفته اید این موضوع صحت دارد؟
اینها مزخرف گفتند من اینها را در مصاحبه مفصلی که با سایت انتخاب داشته ام جواب داده ام. این مطلب را کیهان از قول یک مجاهدی به نام علی سجادی که مخالف من بود نوشته بود. این مجاهد مقاله در مجله پر علیه من نوشته بود تا نتوانم به ایران رفت و آمد داشته باشم. در این مقاله گفته شده بود که من در یک سخنرانی به دولت ایران گفته ام خونخوار. من همان زمان اعتراض کردم. کیهان سالها بعد این مقاله را از مجله پر ضد جمهوری اسلامی علیه من نقل قول می کند. ببنید چقدر باید طرف ... باشد تا برای گرفتن آتو از امیر احمدی به یک مجاهد و مجله ضد دولت جمهوری اسلامی پناه ببرد. بعد از پاسخ من در سایت انتخاب کیهان نتوانست بر علیه من چیزی بنویسد.
دلال آمریكایی: بالاخره با روحانی دیدار میكنم
هوشنگ امیراحمدی با بیان اینكه برای تفریح به ایران آمده است، بر این موضع تاكید كرد كه بالاخره روزی با حسن روحانی هم دیدار خواهد كرد.
۱۳۹۲/۵/۲۷