نسخه چاپی

نكاتی درباره وزرای باقیمانده

بی‌تردید انقلاب اسلامی بیش و پیش از هرچیز یك انقلاب فرهنگی بود، و این مطلبی است كه امام عزیز از همان ابتدای پیروزی انقلاب همواره بدان هشدار میداد.

مهمترین حوزه حکومتی اثرگذار بر فرهنگ، نظام رسمی تعلیم و تربیت است، با این حال، وقوع جنگ تحمیلی چنان ذهن‌ها را به خود مشغول کرد که تحقق «انقلاب» در این عرصه، آنچنان که باید و شاید حاصل نشد. در دوره سازندگی هم به خاطر غلبه رویکرد تکنوکراسی و عدم توجه به مبانی نظری، توسعه کمّی دانشگاه‌ها بدون در نظر گرفتن اصلاحات لازم، در برنامه کاری کشور قرار گرفت. در آن سال‌ها هشدارهای رهبر مظلوم انقلاب در هیاهوی نظام فن‌سالارانه کمرنگ شد، تا جایی که تاکیدات مکرر ایشان بر ضرورت جدی گرفتن پیوند علم و دین در نظام آموزشی (که بعدها با نام «اسلامی شدن مراکز آموزشی» معروف شد) در گام‌های اولیه‌اش مورد تعمق کافی قرار نگرفت، و تاکید بر ابعاد ظاهری و شکلی، در بسیاری از موارد جایگزین تاکید بر مبانی و محتوا گشت، و اسلامی شدن دانشگاه در حد «اسلامی شدن محیط تعاملات دختر و پسر در دانشگاه» تنزل یافت؛ که نمونه‌ای از این رویکرد را در اسنادی که در آن زمان در شورای عالی انقلاب فرهنگی تدوین و تصویب شد، می‌توان مشاهده کرد (هرچند همان اسناد هم در عمل چندان جدی گرفته نشد).


تاکیدات مکرر رهبر انقلاب، علي‌رغم تفسيرهاي سياست‌زده اهالی سیاست و ژورنالیست‌ها، مورد استقبال برخی از علمای گرانقدر حوزه‌های علمیه، مانند حضرت آیت الله جوادی آملی قرار گرفت. ایشان از کسانی بودند که به تبیین مبانی نظری این دیدگاه و بیان نسبت صحیح علم و دین پرداخته، تاکید کردند اسلامی شدن مدرسه و دانشگاه در گروی اسلامی شدن مبانی و روندهای علمی و معرفتی مرتبط با دانش است، نه اسلامی شدن محیط؛ و اسلامی بودن محیط، اگرچه امر لازمی است، اما از این جهت تفاوتی بین دانشگاه و سایر محیط‌های اجتماعی وجود ندارد. این رویکرد نیز ابتدا با سوءتفاهم‌های متعددی مواجه بود (تا حدی که برخی، جاهلانه یا مغرضانه، القا کردند مقصود از این بحث‌ها آن است که دانش جدید کنار گذاشته شود و علم‌آموزي منحصر به مطالعه آیات و روایات گردد) اما به‌تدریج و با پایمردی و همکاری بزرگانی از حوزه و دانشگاه، کم‌کم جای خود را در محیط‌های علمی باز کرد، و آشنا شدن جامعه علمی با چالش‌های مطرح شده در عرصه فلسفه علم، زمینه افزایش مقبولیت این دیدگاه را مهیاتر نمود. بر این اساس، تلاش‌های متعددی برای تقویت این نگاه در فضاهای دانشگاهی شکل گرفت تا مساله اسلامی شدن نظام آموزشی، به جای نگاه سیاسی، از زاویه نگاه‌های علمی و معرفتی و با رویکرد تمدنی مورد توجه قرار گیرد؛ و می‌توان ثمرات نوپای این اندیشه را در بستر دانشگاه‌ها، و حتی در آموزش و پرورش مشاهده نمود؛ و انتظار می رود که این نگاه در عرصه تصمیم‌گیران نظام هم هرچه بیشتر جدی گرفته شود.


در روزهای گذشته، شاهد توافق و همکاری مثبت اهالی مجلس با رئیس محترم دولت در اغلب عرصه‌های سیاسی و اقتصادی و کنار گذاشتن اختلاف سلیقه‌ها بودیم که ثمره آن رای آوردن اغلب کابینه پیشنهادی بود. درعین حال، گمانه‌زنی‌های متعددی درباره اینکه چرا برخی از وزرا رای نیاوردند وجود دارد. برخی این مساله را فقط از زاویه جناحی تحلیل می‌کنند، اما آیا گزینه‌هایی که برای تصدی وزارت‌ آموزش و پرورش و وزارت علوم پیشنهاد شده بود، واقعا کسانی بودند که بتوانند بارقه‌های حیات را در این درخت نوپای علم و تمدن اسلامی حفظ کنند؟ دقت در سخنان اخیر رهبر دلسوز انقلاب نشان می‌دهد که همچنان مهمترین دغدغه ایشان در این عرصه، جدی گرفتن آرمانهای انقلاب و الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت در تداوم حرکت علمی کشور می‌باشد. آیا این دغدغه‌ها در انتخاب صورت‌گرفته رعایت شده بود؟ آیا شخصیت‌هایی که موفقیت‌های سابقشان مدیون رویکرد تکنوکرات آنهاست، اهتمام جدی به مساله تربیت خواهند داشت؟ آیا شخصیتهایی با گرایش‌های کاملا جناحی، که باور جدی‌ای به نگاه تمدنی به علم و معرفت و مبانی آن، یعنی اسلامی شدن نظام آموزشی کشور در عرصه معرفت و شناخت، از خود نشان نداده‌اند، به این قافله نوپا کمکی خواهند کرد؟ آیا رای آوردن چنین افرادی، جامعه علمی کشور را نسبت به نیمه‌تمام ماندن راهی که با تاکیدات مکرر رهبر عزیزمان آغاز شده بود، نگران نمی‌ساخت؟ ما هم مایل بوده و هستیم که در آستانه سال تحصیلی جدید، این وزارتخانه‌ها بی‌وزیر نمانند، اما آیا سزاوار است این دغدغه‌ها نادیده گرفته شود و بهانه امور اجرایی این وزارتخانه‌ها، زمینه نگرانی برای تداوم جریان فکری‌ای که در آغاز راه خویش است فراهم آید؟


عده‌ای بر این باورند که رئیس محترم جمهور در این انتخاب خود، تحت فشار بوده، و برخی هم ایشان را متهم می‌کنند که در این باره با برخی از جناح‌ها معامله کرده است. عده‌ای هم علی‌رغم احترام رئیس جمهور به حق مجلس در رد صلاحیت‌ها، این حداقل اختیارات مجلس شورای اسلامی برای رای عدم اعتماد به این افراد را برنمی‌تابند. من در مقام قضاوت درباره آنچه گذشت نیستم، اما مشفقانه از رئیس جمهور محترم، انتظار دارم نگذارد این نهال نوپای نگاه اسلامی به علم که با زحمات طاقت‌فرسا و مظلومانه بزرگانی همچون آیت الله جوادی آملی آبیاری شده، آسیب ببیند و زمینه برای بازگشت رویکردهای افراطی و تبدیل محیط‌های علمی به عرصه تنش‌های سیاسی باز شود، و آرزومندم که برای این عرصه‌ وزرایی را پیشنهاد دهند که علاوه بر شایستگی‌ها و صلاحیت‌های مدیریتی، از وابستگی جناحی به دور، و از دغدغه‌های لازم در زمینه تحول‌آفرینی علمی با نگاه تمدنی اسلامی برخوردار باشند و انشاءالله مجلس محترم هم با همین حساسیت، صلاحیت افراد پیشنهادی را تعقیب نماید.

۱۳۹۲/۵/۲۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...