گروه سیاسی ؛ معاون اول رییس جمهور در مراسم معارفه وزیر جدید کار با بیان اینکه حاشیهها و چالشهایی که در سازمانها ایجاد میشود، آن سازمان را فرسوده میکند، ابراز امیدواری کرده است دولت جدید از حواشی دور بماند و بتواند تعامل مناسبی با قوه قضاییه و مجلس برقرار کند تا سازمانهای ذیربط بتوانند کار تخصصی خود را انجام بدهند.
آرزویی ساده و البته منطقی که با نگاهی به تجربه دولت نهم و دهم قاعدتاً آقای جهانگیری نباید چندان هم نسبت به برآورده شدن آن مطمئن باشد، خاصه آنکه حاشیه سازیها برای دولت یازدهم از همین ابتدای کار و یا حتی پیش از آن بر سر انتخاب چندتن از وزرا آغاز شده و بعضی از گروههای سیاسی با توجه به توان و تاثیرگذاری خود به استقبال این موضوع رفتهاند، اما به احتمال فراوان موضوع در دولت حسن روحانی تا اندازه زیادی تفاوت خواهد کرد.
به گزارش افکارنیوز ؛ مجموعه اقداماتی که از آن با عنوان حاشیه سازی برای دولت یاد میشود را میتوان به طور خلاصه و خوشبینانه اختلافات معمول میان قوای سه گانه به دلیل پارهای سوء تفاهمات قانونی دانست که البته در زمان ریاست محمود احمدینژاد بر دولت نهم و دهم شکل جدی به خود گرفت و تا آنجا پیش رفت که تنها تذکر صریح مقام معظم رهبری بود که توانست آتش اختلافات را به آب ولایت فروبنشاند.
در دولت گذشته اختلافات احمدینژاد با سران دو قوه دیگر تا مرز اختلافات شخصی پیش رفت و کار را به جاهای باریکی چون وقایع روز استیضاح وزیر کار و نامه نگاریهای تند با رییس قوه قضاییه کشاند.
آگاهان به مسائل سیاسی ایران اذعان میکنند حتی در زمان سید محمد خاتمی که میگفت دولتش هر ۹ روز یک بحران را از سر گذرانده نیز کار تا این حد برای دولت پرتنش نبود چه آنکه اگر احمدینژاد منتقدانی در دیگر دستگاهها و نهادهای نظام داشت تکلیفش با کابینه خودش هم معلوم نبود.
سید کاظم وزیری هامانه نخستین وزیر نفت احمدینژاد اخیراً در گفتوگویی درباره دلایل برکناریاش توسط رییس دولت نهم گفته است: «احمدینژاد عنوان کرد من مثل مربی تیم در فوتبال احساس کنم بازیکنم خسته شده او را تعویض میکنم، که البته من در همان جلسه اشاره کردم من نه خسته شدم و نه ناتوانم»
احمدینژاد با بیش از ۲۰ تغییر در کابینه دولت رکورد دار شد، وزرای سابقش امروز در انتقاد از سیاستهایش مصاحبه و سخنرانی میکنند و به نظر میرسد هر چه از دولت احمدینژاد بیشتر فاصله میگیریم لحن این انتقادات تندتر هم بشود.
حاشیههایی که هم از درون کابینه و توسط شخص رییس جمهور و اطرافیانش و هم از بیرون آن برای دولت باعث اتلاف انرژی بسیاری از دولت در مدت این هشت سال شد.
ریشه این اتفاقات را شاید بتوان در این موضوع دانست که احمدینژاد پیش از رسیدن به مقام ریاست جمهوری تجربه مدیریتی چندانی نداشت؛ فرمانداری شهرستان ماکو و استانداری اردبیل نهایتاً او را به کمک لابیهای فراوان به شهرداری تهران رساند.
سابقهای کوتاه و مسئولیتهایی اندک که زمانی برای کادر سازی و احیاناً آشنایی با نیروهای سیاسی کشور برای او باقی نگذاشت، درواقع میتوان گفت خیلی چیزها در جهان سیاست برای احمدینژاد در پاستور تازگی داشت، از جمله معادله میان سران قوا و نیز کادر سازی برای اداره کشور که البته مقداری از آن را توانسته بود در زمان شهرداری تهران انجام دهد و شاید هم از این رو بود که به هیچ وجه حاضر نشد رفقای دوران شهرداریاش را کنار بگذارد، شاید به این خاطر که کس دیگری را برای به دست گرفتن امور سراغ نداشت.
دولت روحانی اما دستکم در چند مورد راه را برای این حاشیه سازیها و مشکلات بسته است، روابط حسنه روحانی و لاریجانیها به نظر نمیرسد چنان سست باشد که بر اثر تغییر و تحولات سیاسی بر هم بخورد آنها پیش از این بسیار با یکدیگر همکاری کردهاند.
همچنین فرصت استثنایی حسن روحانی در مدیریت مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و نیز سوابق طولانی وی در سمتهای مختلف همچون دبیری شورای عالی امنیت ملی و نایب رییسی مجالس چهارم و پنجم، و نیز نزدیکیاش به آیت الله هاشمی رفسنجانی باعث شده است مجموعهای از نیروهای شناخته شده را در کنار خود داشته باشد، نیروهایی که دستکم در کلیات موضوع با رییس جمهور هماهنگ و هم نظر هستند و نمیتوان از آنان انتظار داشت صرفاً به دلیل یک انتصاب درون کابینه با رییس دولت مخالفت کنند و یا برکنار شوند.
اما این همه ماجرا نیست، روحانی به خوبی میداند که بخشی از آراء خود را مدیون بدنه اجتماعی اصلاح طلبانی است که به خواست سید محمد خاتمی به او رای دادهاند و این بدنه اجتماعی از فردای پیروزی انتخابات خواستههای خود را در غالب شعارهایی مانند «روحانی یادت باشه...» مطرح کردند اینک به نظر میرسد رییس جمهور در معرفی وزیر علوم به مجلس چنان رفتار کرد که این گروه از هوادارانش را خوش بیاید و هرچند با رای عدم اعتماد نمایندگان اصولگرای مجلس روبرو شد بلافاصله جعفر توفیقی را به عنوان سرپرست معرفی کرد.
شخصیتی که به خوبی حضورش خواسته اصلاح طلبان از روحانی را برآورده میکند اما اینک که نمایندگان مجلس از هم اکنون در برابر رای اعتماد به وی موضع گرفتهاند باید دید روحانی چه استراتژی را در روزهای آینده در پیش خواهد گرفت.
به هر حال او میخواهد در میانه این جدال اصلاح طلبی – اصولگرایی بایستد اما اینکه تا چه زمانی خواهد توانست این رویه را ادامه دهد سوالی است که آینده به آن پاسخ خواهد داد.
آیا روحانی نیز به سرنوشت احمدینژاد دچار خواهد شد؟
در دولت گذشته اختلافات احمدینژاد با سران دو قوه دیگر تا مرز اختلافات شخصی پیش رفت و كار را به جاهای باریكی چون وقایع روز استیضاح وزیر كار و نامه نگاریهای تند با رییس قوه قضاییه كشاند.
۱۳۹۲/۶/۲