نسخه چاپی

موسسه مطالعات امنیت ملی: سه سناریوی ایران برای بستن تنگه هرمز2

عکس خبري -موسسه مطالعات امنيت ملي: سه سناريوي ايران براي بستن تنگه هرمز

این گزارش به بررسی احتمال عملی شدن تهدیدهای ایران پرداخته و پیامدهای سناریوی بسته شدن ترافیك دریایی در تنگه هرمز كه شامل 40 درصد جریان نفت جهان می‌شود را ارزیابی خواهد كرد.

به گزارش نما به نقل از اشراف، موسسه مطالعات امنیت ملی گزارشی تحت عنوان «تنگه هرمز: ارزیابی و خنثی کردن تهدید» را به قلم نویسندگان "آموس یالدین" و "یوئل گوژانسکی" منتشر کرده است.



سایت خبری تحلیلی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش ترجمه آن را برای اطلاع نخبگان و تصمیم گیران عرصه سیاسی کشور از فعالیت های اندیشکده های غربی در چند بخش منتشر می کند، که قبلا قسمت اول آن تقدیم گردید. در این مجال قسمت دوم آن را می خوانید.



***



کاهش لطمه ایران به بازارهای انرژی جهانی

اگر ایران به هر صورت تصمیم بگیرد تنگه هرمز را ببندد (دو سناریوی نخست) آمریکا و متحدانش بهتر از گذشته آمادگی خنثی کردن اختلال در جریان نفت در تنگه را دارند. نخستین ابزار استفاده از ذخایر استراتژیک است: امروزه بیشتر ذخایر نفتی جهان در آمریکا و چین قرار دارند و طبق برآوردهای مختلف برای 45 تا 90 روز کافی هستند (1.5 میلیارد بشکه). این ذخایر را می‌توان در بازارهای بین‌المللی عرضه کرده، ذخیره نفت موجود را افزایش داد و قیمت‌های رو به افزایش را تعدیل کرد. استفاده از این ذخایر می‌تواند از فلج شدن فعالیت‌های اقتصادی روزمره جهان بواسطه شوک نفتی جلوگیری کند. توزیع نفت از ذخایر استراتژیک اقدامی غیرعادی است (پس از حمله صدام حسین به کویت در سال 1991 و پس از آسیب‌های وارده پس از طوفان کاترینا در سال 2005 نفت از ذخایر استراتژیک توزیع شد)، اما در 23 ژوئن 2011 آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) اعلام کرد از جولای حدود 60 میلیون بشکه از ذخایر نفتی استراتژیک توزیع خواهد شد. قیمت نفت کاهش یافت اما بعد از چند روز دوباره رو به افزایش گذاشت. بعداً آژانس توضیح داد که این اقدام غیرعادی نتیجه اختلال در عرضه نفت از لیبی و وضعیت اقتصاد جهان بوده است. دیگر اقدامی که در اوایل دهه 1990 به هنگام اشغال کویت انجام شد و تا حدی موفقیت‌آمیز بود، ذخیره کردن نفت فروخته نشده در نفتکش‌ها نزدیک بازارها بود. نتیجه نهایی این است که استفاده از ذخایر تمامی کشورهای IEA با حداکثر ظرفیت فقدان 14 میلیون بشکه در روز (از 17 میلیون بشکه‌ای که هر روز از تنگه هرمز می گذرد) را برای یک ماه جبران خواهد کرد.

دومین اقدام ممکن استفاده از مسیرهای جایگزین است. عربستان سعودی یک خط لوله شرق به غرب به طول 1400 کیلومتر و با ظرفیت انتقال 5 میلیون بشکه نفت در روز دارد. از ابقیق در شرق عربستان تا یانبو در دریای سرخ ادامه دارد (این خط لوله در حال حاضر با نصف ظرفیت کار می‌کند زیرا بیشتر نفت عربستان به بازارهای خاور دور می‌رود). اگر بتوان 50 درصد به ظرفیت این خط لوله افزود، به علاوه توزیع نفت از ذخایر استراتژیک، می‌شود فقدان نفت خلیج را به مدت 90 روز جبران کرد. علاوه بر این خط لوله یک خط لوله گاز طبیعی (با ظرفیت انتقال 0.5 میلیون مترمربع در روز) هم وجود دارد.

خط لوله‌های دیگری نیز در عربستان سعودی وجود دارند، مانند خط بصره-ریاض-دریای سرخ، که از آن برای صدور نفت عراق طی جنگ ایران و عراق استفاده می‌شد. در صورتی که تنگه هرمز بسته شود می توان کاربرد بخشی از خط لوله (برای گاز طبیعی) در قلمرو عربستان را برای انتقال نفت کویت تغییر داد (کویت تنها صادرکننده مهم نفت است که خارج از تنگه بندر ندارد.) همچنین می‌توان به خط لوله Dhahran-Tyre که از اردن می گذرد نیز اشاره کرد. استفاده از این خط لوله بخاطر حمایت اردن از صدام حسین طی جنگ خلیج در 1991 قطع شد.

این دو خط لوله ظرفیتی معادل 2.15 میلیون بشکه نفت در روز دارند. علاوه بر این، عراق روزانه 2.5 میلیون بشکه در روز تولید می‌کند و مقداری از آن را می‌توان از طریق خط لوله‌های موجود به ترکیه و سوریه منتقل کرد (زیرا تنها نیمی از صادرات نفت عراق از تنگه می‌گذرند. گرچه این خط لوله‌ها طی سال های اخیر هدف حملات تروریستی و خرابکارانه قرار گرفته‌اند). در آخر می‌توان به خط لوله امارات که در اواخر سال 2011 تکمیل شد اشاره کرد که از کنار تنگه می‌گذرد و از ابوظبی تا فجیره ادامه دارد. قرار بود این خط لوله در ژانویه 2012 آغاز به کار کند اما به خاطر تأخیرهایی که در پروژه پیش آمد انتظار می‌رود که در اواخر 2012 فعالیت خود را شروع کند. این خط لوله که تا کنون 3.3 میلیارد دلار هزینه داشته است می تواند روزانه 2.5 میلیون بشکه منتقل کند، که این میزان نزدیک به کل ظرفیت تولید امارات است.
علاوه بر این از سال 2007 تا کنون گاز طبیعی میزان کمتر و معمولاً برای مصارف محلی از طریق خط لوله دلفین از قطر به امارات منتقل می‌شود که بخاطر اختلافات موجود بین کشورهای خلیج، گاز را با فشار پایین منتقل می‌کند.

علاوه بر ساخت خط لوله‌هایی که تنگه هرمز را دور می‌زنند، می‌توان با استفاده از شیوه‌های مختلف مانند ترکیبات شیمیایی بازده خط لوله های موجود را بالاتر برد. تخمین زده می‌شود که استفاده از چنین افزونه‌هایی در خط لوله شرق به غرب 6 درصد بازده آن را بالا برده و به بیش از 8 میلیون بشکه در روز می‌رساند (که باعث از بین رفتن نیاز به استفاده از تنگه می‌شود اما هزینه انتقال نفت (عمدتاً به کشورهای آسیایی) را افزایش می دهد). در دراز مدت می‌توان سیستم خط لوله عربستان را به عمان متصل کرده و در نتیجه نیاز به استفاده از تنگه هرمز را بطور کلی از بین برد. تاکنون بخاطر اختلافات ارضی و عدم تمایل کشورهای مختلف به انتقال تنها منبع درآمدشان به کشوری دیگر، از این پتانسیل استفاده نشده است. در صورت بروز بحران و عدم امکان استفاده از نقل و انتقال نیروی دریایی، ممکن است این سیستم خط لوله های نفت تغییر کند.

گزینه سوم استفاده از ظرفیت عربستان سعودی برای تولید اضافی است. عربستان تنها کشوری با ظرفیت اضافه قابل توجه است. طبق اظهارات مقامات عربستانی، ظرفیت اضافه آن، یعنی 4 میلیون بشکه در روز، از کل ظرفیت تولید ایران بیشتر است. البته طبق برخی برآوردها ظرفیت تولید عربستان بیشتر از 12.5 میلیون بشکه در روز نیست. اما با این فرض این که عربستان روزانه 10 میلیون بشکه تولید می‌کند (ژانویه 2012) حاشیه موجود 2.5 بشکه در روز است که باز هم از کل صادرات نفت ایران بیشتر است. عربستان سعودی به همراه اعضای شورای همکاری خلیج طی ماه‌های گذشته برای تعدیل افزایش قیمت نفت تولید خود را افزایش داده‌اند (آنها بخاطر امتناع ایران، عراق و ونزوئلا از بالا بردن تولید اوپک بطور یک جانبه این کار را انجام دادند). بنابراین با توجه به بازده کنونی خط لوله‌ها، می‌توان باقی ظرفیت تولید عربستان یعنی 2.5 بشکه در روز را با استفاده از سیستم کنونی خط لوله ها منتقل کرد. وانگهی، طبق گزارش‌ها عربستان سعودی موافقت کرده است که برای خنثی کردن اثر حذف شدن نفت ایران از از بازارها بخاطر تحریم های تحمیل شده یا بخاطر اقدامات تلافی جویانه ایران، میزان تولید خود را افزایش دهد .

۱۳۹۱/۱/۲۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...