به گزارش نما به نقل از روزنامه ایران ؛ مادر 60 ساله كه ميخواست با جراحي به رؤياي لاغري برسد، به كام مرگ تلخي فرو رفت.جراح عمومي با وعده بيخطر بودن جراحي ليپوساكشن و وعده برداشتن چربيهاي اضافه اين زن 60 ساله را به يك كلينيك فاقد تجهيزات كشاند تا با دريافت پول ميليوني وي را به آرزوي لاغري برساند.بدري كاظمزاده روز 27 تيرماه سال جاري به يك كلينيك واقع در منطقه شهران تهران رفت تا با توجه به قرار قبلي كه با جراح عمومي گذاشته بود، در ازاي پرداخت 20 ميليون تومان پول از 12 نقطه بدن تحت جراحي ليپوساكشن قرار گيرد و چربيهاي اضافه را خارج كند.
بدري كه مادري مهربان بود، با اعتماد به گفتههاي پزشك جراح مبني بر بيخطر بودن جراحي پاي در اتاق عمل گذاشته بود، وقتي در اتاق با جراح ديگري روبهرو شد و اعتراض كرد، پزشك جراح به وي گفت به جاي همكارش اين عمل را انجام ميدهد و نگرانياش بيدليل است!جراحي آغاز شد و بدري 6 ساعت بيهوشي كامل را پشتسر گذاشت تا جراحي به اتمام رسيد و از اتاق عمل خارج شد، ولي درد زياد و ورم شديد بدن و صورت وي باعث نگراني همراهانش شد، اما هيچ پزشكي بر بالين وي حاضر نبود و همراهان مستأصل و سرگردان به دنبال كسي ميگشتند كه كمي به احوال بدري رسيدگي كند.
انتقال بدري به بيمارستان
يكي از پسران بدري كه عزادار بوده و هنوز اندوه از دست دادن مادر را بر چهره داشت، با نشان دادن مدارك پزشكي مادرش به خبرنگار شوك گفت : مادرم با خروج از اتاق عمل به سختي نفس ميكشيد و چون زير گلويش نيز يكي از نقاطي بود كه تحت عمل قرار گرفته بود، پزشكان براي جلوگيري از خونريزي زير گلويش را طوري بسته بودند كه نميتوانست نفس بكشد. درد امان مادرم را بريده بود و هيچكس نبود كه به حال و اوضاع او رسيدگي كند تا اينكه يك پرستار بالاي سرش آمد و يك آمپول ضددرد به وي تزريق كرد. چند دقيقهاي طول نكشيد كه نفس مادرم قطع شد و ديديم حالت غيرعادياي دارد. در آن لحظه باز از پزشكان خبري نبود تا اينكه به تكاپو افتاديم و يكي از آنها را پيدا كرديم و اتاق عمل براي عمليات احياي بيمار آماده شد.
وي ادامه داد: عمل احيا 3 ساعت طول كشيد و مادرم با خروج از اتاق عمل بار ديگر دچار شرايط بحراني و تشنج شد، اما مجهز نبودن كلينيك به بخش آيسييو و ديگر امكانات پزشكي باعث وارد آمدن صدمات شديد مغزي به مادرم شد، به همين خاطر مادرم را كه از ناحيه چشمهايش دچار صدمه شديد شده بود، فوراً به بيمارستان طالقاني منتقل كردند، اما مدتي كه مادرم در اين بيمارستان بستري بود، فقط به وسيله دستگاه تنفس داشت تا اينكه يك هفته بعد در روز سوم مردادماه ديگر نفس نكشيد و از پزشكان شنيديم تسليم ايست قلبي مرگبار شده است.
سابقه مشكل قلبي بيمار
پسر بدري به شوك گفت: پيش از اين كه مادرم به اين پزشك جراح مراجعه كند، نزد جراح ديگري رفته بود كه وي پس از گرفتن نوار قلبي از مادرم به وي گفته بود كه مشكل قلبي دارد و اين جراحي برايش خطرآفرين است ولي وقتي به اين پزشك مراجعه كرديم، وي اعتماد مادرم را جلب ميكند و با بيان اينكه هيچ مشكل و آسيبي براي وي پيش نخواهد آمد، مادرم را به اتاق عمل ميكشاند.اين پسر سياهپوش گفت: آيا شرافت پزشكي كه قسم خورده است از جان بيمار محافظت كند، اين است؟ و آيا پول تا اين اندازه ارزش دارد كه ارزشها پايمال شوند؟
پيگيري حادثه در دادسراي جرايم پزشكي
بنا به اين گزارش، شكايت خانواده بدري هماكنون در دادسراي ناحيه 19 ويژه جرايم پزشكي در حال بررسي است و بر طبق دستور سرپرست دادسرا، پرونده به محض رسيدن نظر قطعي پزشكي قانوني به جريان ميافتد.
پایان تلخ رویای لاغر شدن زن 60 ساله!
چند دقیقهای طول نكشید كه نفس مادرم قطع شد و دیدیم حالت غیرعادیای دارد. در آن لحظه باز از پزشكان خبری نبود تا اینكه به تكاپو افتادیم و یكی از آنها را پیدا كردیم و اتاق عمل برای عملیات احیای بیمار آماده شد.
۱۳۹۲/۶/۱۶