نسخه چاپی

روایت مقدم از حذفیات "چك برگشتی"

عکس خبري -روايت مقدم از حذفيات "چک برگشتي"

سیروس مقدم: قرار بود نامزد انتخاباتی ما بازیگر مشهوری را به آبادی خودشان بیاورد تا از طریق شهرت آن آدم بتواند رای بیشتری جمع كند. اتفاقاتی می افتاد كه رقیب می آمد این چهره محبوب را می دزدید تا دست نامزد ما به آن نرسد و... همه این ها را ما دور ریختیم تا بتوانیم قصه مان را در 13 قسمت تعریف كنیم و من به شدت معتقدم این تله فیلم قابلیت سریال شدن را داشت.

به گزارش نما به نقل از مهر، در بخش اول گفتگو با سیروس مقدم از کم و کیف کارگردانی اثری از این کارگردان مطرح تلویزیون با رگه های سیاسی با خبر شدیم. در بخش دوم این گفتگو نیز همین موضوع به همراه مباحثی درباره فیلمنامه و دکوپاژ مطرح شده که در ادامه می‎خوانید:

اینطور که شما می‌گویید این تصور به وجود می‎آید که به شما سفارش دادند بحث انتخابات را هم در کار بگنجانید!

خیر. شش ماه پیش محسن تنابنده طرحی برای یک تله فیلم نوشت که آن را به شبکه اول دادیم. چون درگیر "تا ثریا" بودیم طرح بایگانی شد و زمانی که بحث کار نوروز پیش آمد پیشنهاد تبدیل این تله فیلم به سریال را ارائه کردم چرا که احساس کردم می توان در آن یک موضوع اجتماعی خوب پیدا کرد. اتفاقا پیشنهاد دهنده طرح "چک برگشتی" من و خانم غفوری بودیم و سازمان در جریان نبود.

*شما معمولا کار آخرتان را خیلی دوست دارید و آن را بهترین کارتان می دانید. درباره "چک برگشتی" هم نظرتان همین است؟

- دقیقا همینطور است. به نظر من "چک برگشتی" صادق ترین و بی اشکال ترین سریال من به حساب می آید. چون سیروس مقدم پخته تر از دو ماه پیش است و تجربه اش بیشتر شده است.

*این پختگی را مربوط به ساخت سریال می دانید؟ چون احساس می کنم ضعف های بسیاری در فیلمنامه "چک برگشتی" وجود دارد. یعنی اینکه اشاره می کنید طرح کار برای یک تله فیلم بوده، کاملا مشخص است و سریال خرده روایت‌ها و داستانک هایی کم دارد...

- خود من زیاد بچه قصه هایی که ما را از قصه اصلی به این طرف و آن طرف پرت می کند، دوست ندارم و همیشه دلم می خواهد همه چیز حول یک قصه یک خطی تعریف شود. ما تجربه هایی داشتیم که چند قصه کنار هم روایت شده و تماشاچی با آن ارتباط برقرار نکرده. من این جنس تعریف را دوست دارم که: یکی بود یکی نبود، چک برگشتی به دست یک شرخر می رسد که ضامنش یک نامزد نمایندگی مجلس است. دلم می خواهد همه چیز حول همین یک خط اتفاق بیفتد.

درباره این که کار قابلیت سریال شدن دارد به شما بگویم این کار به شدت می توانست 30 قسمت باشد چرا که ما بسیاری از تنش ها درگیری ها و قصه هایی که در ارتباط با نماینده لطیف بود را چون باید 13 قسمت می شد دور ریختیم.

مثلا در همین قصه یک خطی قرار بود نامزد انتخاباتی ما بازیگر مشهوری را به آبادی خودشان بیاورد تا از طریق شهرت آن آدم بتواند رای بیشتری جمع کند. اتفاقاتی می افتاد که رقیب می آمد این چهره محبوب را می دزدید تا دست نامزد ما به آن نرسد و... همه این ها را ما دور ریختیم تا بتوانیم قصه مان را در 13 قسمت تعریف کنیم و من به شدت معتقدم این تله فیلم قابلیت سریال شدن را داشت. چون احساس کردم تله فیلم خط قصه را حرام کرده و به همین خاطر شش ماه دست نگه داشتم و آن را نساختم. چرا که در 100 دقیقه فشرده بسیاری از ظرائف و ریزه کاری ها از دستمان می رفت.

*البته کاری چون آوردن یک بازیگر مشهور توسط نامزد انتخاباتی سریال شما اصلا به این شخصیت نمی آمد، چون او فردی مثبت و معتقد به حلال و حرام است.

- قرار بود داماد او این کار را انجام دهد. چون او منافعی دارد و قول و قرارهایی با یک عده گذاشته و پول گرفته تا اگر کریم مشرفی به مجلس رفت مرغداری آنها را گسترش دهد. برای همین با نیت اینکه نانش در روغن برود تلاش می کند. اما مشرفی آدم درستی است و برای همین در انتها انصراف می دهد و به این نتیجه می رسد آدمی که نمی تواند چهار نفر از اعضای خانواده اش را بشناسد و دامادش را مثل یک مار در آستینش پرورش داده، در جامعه نگشته و مردم و مشکلاتشان را نمی شناسد، پس گزینه مناسبی برای مجلس نیست و خودش را به نفع یک انسان اصلح کنار می کشد و یک خانم برای نمایندگی انتخاب می شود.

همین باعث می شود لطیف به او بگوید تو انسان شجاع و بزرگی هستی که در حالی که نظرسنجی ها می گوید با اکثریت قاطع انتخاب می شوی کنار می کشی. او هم می گوید من چهار سال دیگر صبر می کنم تو خوب جامعه و انسان ها را بشناسم و این بار با یک شناخت وارد انتخابات شوم و رای بیاورم. چرا که در این شرایط نماینده خوبی برای مردمش نیستم و وجدانا باید حالا کنار بکشم.

*نگارش و تولید این سریال همزمان انجام شد. این پایان بندی را از ابتدا مشخص کرده بودید یا بعد به چنین ترکیبی رسیدید؟

- زمان آغاز کار ما شش قسمت داشتیم. تنها چیزی که همه مان روی آن وسواس داشتیم پایان قصه بود و انواع و اقسام پایان ها را برای آن در نظر گرفته بودیم. یک فکر این بود که کریم مشرفی انتخاب شود. فکر دیگر این بود که اتفاقا انتخاب شود و بعد جا بزند. ایده دیگر این بود که شب انتخابات چشمانش باز شود و شهامت به خرج دهد. ایده دیگر اینکه برق نورد انتخاب شود و او شکست بخورد. بنابراین برای اینکه ما به تصمیم برسیم قسمت آخرمان را یک هفته ای با نویسنده ها، شبکه، محسن تنابنده و بچه ها کلنجار رفتیم تا بهترین تصمیم را بگیریم اما برای دیگر قسمت ها همیشه نویسنده ها جلوتر از ما بودند.

*در این سریال خبری از قاب بندی های ابداعانه شما نیست...

-بله چون سبک کار فرق می کند.

* اما بسیاری از سکانس ها را می بینیم که شکسته شده و به چندین پلان تبدیل شده اند. مثلا زمانی که زن مورد علاقه آن معلم از دفتر مدرسه می آید از یک نما او را که به در خروجی نزدیک می شود می بینیم، در نمایی دیگر او را از پشت سر می بینیم و در سومین نما او را از بالا و از دیدگاه آن معلم می بینیم. موارد مشابهی نیز در سریال تکرار می شود. علت این نوع دکوپاژ چیست؟

- موردی که اشاره کردید برای ایجاد سوءظن در تماشاچی بود تا فکر کند ممکن است این زن پول را برداشته باشد. در موارد دیگر نیز این تاکید طبق نیاز قصه رخ داده تا تعلیق ایجاد کنیم.

*چطور شد که به ترکیب بازیگران تئاتری رسیدید؟

- ما 50 روز وقت داشتیم، نگارش فیلمنامه تازه آغازشده بود و چشم انداز برای ما روشن نبود، این موضوع ما را به تیم بازیگری نیازمند می کرد که همه شان اسپایدرمن صحنه باشند. انسان هایی مقاوم ، با انگیزه و با حوصله که در شرایط سخت بتوانند پا به پای کار بیایند؛ خصوصیاتی که میان بازیگران تئاتر مشترک است. بخش اعظم انتخاب بازیگران را احمد مهرانفر بر عهده گرفت. اصلا همین کمبود زمان بود که باعث شد ما از او به عنوان بازیگردان استفاده کنیم. بنابراین بازیگران از من انرژی نگرفتند و چیزی برای کار کم نگذاشتند.

*ویژگی دیگر تئاتر که در این کار هم دیده می شود این است که در آن نمای باز و بسته وجود دارد که مثل سینما یا تلویزیون بازیگری بخواهد بازی اش را به رخ بکشد و همه در کنار هم بازی می کنند.

-بله دقیقا میزانسن ما بر همین اساس چیده شد. ما در این سریال خیلی کم کلوزآپ داریم. نماها طوری است که بده بستان بچه ها در لحظه شکل بگیرد و حسشان قطع نشود.

*از نتیجه کار راضی هستید؟

- کار 50 درصد از چیزی که تصور می کردم و توقع داشتم کار بهتر از آب درآمده. هم در ساخت، اجرا و جذب مخاطب و از مهم تر در طرح حرف ها و مباحثی که دوستان و مدیران ما را در ابتدا نگران می کرد اما بازتاب مردمی و عمومی ما خیال بسیاری را راحت کرد که می شود خیلی شفاف تر به بسیاری از مسائل روز جامعه پرداخت اتفاق بدی هم رخ ندهد و مردم هم احساس کنند به شعورشان احترام گذاشته شده و کمی با تلویزیون احساس صمیمیت بیشتری کنند.

۱۳۹۱/۱/۲۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...