نسخه چاپی

بدرقه هفته دفاع مقدس/2

چرا جنگ ما «عكاسی زیر آتش» ندارد؟

این كتاب داستان عكاسی جنگ است اما نه همه عكسها و جنگها. خرده روایتهایی است از كسانی كه پابه پای خطر عكاسی كرده اند.

محمد مهدی شیخ صراف - برای اولین بار یک بعد از ظهر اریبهشت ماه در نمایشگاه بین المللی کتاب سال 91 به آن برخورد کردم. وقتی که خسته و دست خالی، با همسرم - که او هم عکاس است- لابلای جمعیت مشغول راه رفتن و نظاره غرفه های متعدد بودیم، با دیدن عنوان این کتاب در مقابل یک غرفه خلوت متوقف شدیم. حتی اگر برخورد دوستانه و صمیمی متصدی غرفه هم نبود، و اینکه این کتاب را پر مخاطب ترین کتاب خود در نمایشگاه معرفی کردند، باز با دیدن عنوان «عکاسی زیر آتش» و تورق کتاب حتما آن را می خریدیم که بوی خوشایند چسب صحافی و کاغذ رنگ خورده اش نشان می داد تازه از تنور چاپخانه به میزفروش رسیده است.
کتاب 216 صفحه ای را همان موقع با ولع خواندم. طی این مدت چند نسخه از آن را به دوستانمان هدیه داده ام و بارها برای موارد مختلفی به آن مراجعه کرده ام. اما یکی دو روز پیش وقتی به مناسبت هفته دفاع مقدس برای طراحی سوالهای یک مصاحبه درباره عکاسی جنگ به سراغ آن رفتم، یک سوال ساده در ذهنم پررنگ شد: «چرا جنگ ما "عکاسی زیر آتش" ندارد؟»
همان جا یاد خاطره استاد عزیزم آقای «سید محمود عبدالحسینی» -عکاس برجسته انقلاب و دفاع مقدس- درباره یکی از عکسهایش افتادم که جزو معروفترین آثار عکاسی دفاع مقدس است. این عکس در بسیاری از مناسبت ها و مراسم ها در رسانه های مختلف، آثار گرافیکی و بیلبوردهای شهری مورد استفاده قرار گرفته و به نماد صلابت و سادگی رزمنده ایرانی بدل شده است اما کمتر کسی می داند که عکاس آن کیست. بخشی از خاطره جالب استاد این بود که این عکس حتی یک نفر مدعی هم پیدا کرده و درباره عکس و خاطرات مربوط به آن مصاحبه هایی هم با رسانه ها داشته است! آن وقت نیاز جدی به داشتن چنین کتابهایی برایم پر رنگ تر شد.
در جستجوی اینترنتی، جایی خواندم محمدحسین حیدری مدیرعامل انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس که ناشر این کتاب است درباره آن گفته بود: «این کتاب برای دانشجویان و هنرآموزان عکاسی که می‌خواهند در عرصه‌های عکاسی مستند یا عکاسی جنگ کار کنند بسیار مناسب بوده و می‌تواند الگوی کار قرار گیرد.» اما باید به آقای حیدری و همکارانشان بگوییم که این کتاب قبل از هرکسی برای خود شما هم می تواند الگوی کار قرار بگیرد! چرا که اگر این انجمن در ادامه فعالیتهای قابل تقدیری که در این سالها داشته، برای تولید و انتشار نمونه ای ایرانی شبیه به این کتاب درباره جنگ 8 ساله خودمان نیز فکری نکند، ممکن است فرصت ثبت تجربه های بدیع عکاسان دفاع مقدس و استفاده دانشجویان و هنرآموزان عکاسی از الگوهای بومی از دست برود و آنقدر دیر شود که دیگر نتوان کاری در این خصوص انجام داد.
به «عکاسی زیر آتش» برگردیم. «سولماز حدادیان» در یکی از بهترین انتخاب ها کتابی برای ترجمه برگزیده که در آن عكس‌ها و خاطرات 10 عكاس برجسته جنگ توسط «پیتر هاو» ثبت شده كه از جمله آن‌ها مي‌توان به «پاتريك چاول»، «دان مك كالين»، «كريستوفر موريس» و «مگي اسكيبر» و «جان نچوی» و «لورن ون برستوكت» اشاره كرد.
این کتاب داستان عکاسی جنگ است اما نه همه عکسها و جنگها. خرده روایتهایی است از کسانی که پابه پای خطر عکاسی کرده اند. این اثر کتابی تاریخی نیست. اما صفحات آن با تاریخ عجین است؛ از قبرس دهه پنجاه تا بوسنی و افغانستان قرن بیست و یکم میلادی. دایرة المعارف عکاسی جنگ هم نیست. چرا که بیشتر عکاسان آن به دوران ویتنام تعلق دارند. آنچه این کتاب ارائه می کند گلچینی است از داستان هایی واقعی؛ داستانهایی دلخراش، قهرمانانه، سوزناک و حتی خنده دار که در کنار یک فریم عکس، بخشی از حرفهای نهفته در آن را از زبان عکاس بازگو می کند. حتی به طور یکسان هم به جنگ های مختلف نمی پردازد اما مستقیما به سراغ تجربه های عکاسان خط مقدم در گیری ها می رود و همین آن را برای هر مخاطبی بسیار جذاب کرده است.
چاپ و ترجمه این کتاب توسط انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس توسط ، علاوه بر جنبه آموزشی، انتقال تجربه و نگاه بین المللی در کنار روایت خاطرات عکاسان بزرگ، می تواند مقدمه‌ای باشد برای تولید این گونه کتابها از تجربیات عکاسان ایرانی؛ عکاسانی که مزه طولانی ترین جنگ قرن بیستم را در خاک خود چشیدند؛ کسانی که وقتی به جنگ می رفتند، سلاحی جز دوربین نداشتند، اما با گذشت ربع قرن از پایان آن، هنوز کتابی اینچنین در مورد تجربه ها و آثار شاخص آنها وجود ندارد.

۱۳۹۲/۷/۶

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...